راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir
راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir

پرسش و پاسخ ویژه 78 و 77

 

پرسش و پاسخ ویژه 77

       تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و این قبیل را حذف کردم،  و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.  بمنظور گسترش محیط دمکرات و آزادی اندیشه و قلم اینترنتی،  این پرسش و پاسخ ها توسط بانو پرنیان حامد پاسخ داده می شود،  جهت پرسش و پاسخ های انوش راوید در اینجا بروید.

   توجه:  عزیزان،  بمنظور تحقیقات بیشتر،  و نیز با این سرعت و کار کرد اینترنت،  گاه ممکن است پاسخها مدت زیاد تری زمان ببرد،  لطفاً حوصله نمایید،  مطمئنا بمنظور پیش برد اهداف وبلاگ،  هیچ نظر و پرسش بی پاسخ نمی ماند.  در ضمن اگر پرسش تأیید شد،  و پاسخ آن نبود،  در اولین پست بعدی پاسخ داده می شود،  * همچنین اگر پرسشی از قلم افتاد،  لطفاً یاد آوری نمایید.

   توجه 2:  نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است،  و نظر وبلاگ نمی باشد،  پاسخ ها دانش وبلاگ است.

   پرسش 1757:  با سلام،  1 . در واژه ابریشم ( ری ) به چه معناست؟  2. درباره زبان سانسکریت و هیرو گلیف مطالبی بگذارید.

   پاسخ انوش راوید:  شم به معنی پارچه است،  در دوران کهن پارچه فقط از جنس چرم بود،  شم + مس = شمس.  شم جسم موشکی شکلی بود،  که در افسانه های سومری با آن به فضا می رفتند،  و این جسم را با شم می پوشاندند.  شم پیش بند آهنگران است،  که مس و آهن را ذوب می کردنئد،  بعدها شم به قطعات دیگر چرمی گفته شد،  مانند کفش چرمی ارزان قیمت.

   ــ  شم = پارچه،  ری + شم = پارچه از ری،  ابریشم = ابر + ری + شم = پارچه نازک و نرم ابر مانند از ری،  جهت اطلاع بیشتر از شم بروید به:

کلیک کنید:  شمس واژه ای ایرانی است

      از شم،  شمایل، شمه، شمل، شماس (شم + آس) و بسیاری دیگر آمده است،  ری به معنی طولانی است و همان رای است،  رای خود خورشید نیست،  بلکه مسیر خورشید است،  خدایی است که آدم را به خورشید و روشنایی می رساند،  جاده ری نیز به جاده ابریشم معروف شده است،  دیوار چین نیز پاکوب رای (ری) است،  و از راس کوه و دشت بسوی خورشید می رود.

   نظر 1758:  سلام . به نظر می رسد شخصیت هایی مانند گشتاسپ و بهمن و... یا افسانه هستند و یا خاطره ای از هخامنشیان نزد ساسانیان . یکیش همان شخصیت اردشیر دراز دست هخامنشی , که با شخصیت بهمن در شاهنامه قابل تطابق است .

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام . گشتاسپ و بهمن نماد هستند و نه یک شخص. هرچه زمان دورتر می شود به علت کمبود اطلاعات زمان نماد ها طولانی تر تا آنکه جمشید و ضحاک نماد سلسله های 700 و 1000 ساله هستند. بهمن = 90 سال را نیز اگر بخواهیم با شاهان هخامنشی یکی بدانیم برابر داریوش + خشایارشا + اردشیر اول خواهد بود که زمان آنها نیز حدود همان 90 سال است.

   پرسش 1759:  سلام . در مورد خیونی ها در این نوشته توضیح می دهید :

گیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی، پس از مشاهدۀ نام HIONO بر روی سکه‌های ایرانی شرقی این نام را به خیون‌ها نسبت می‌دهد. افزون بر این، او عبارت دیگر ĒPTLA ĒIONO بر روی این سکه‌ها را سندی بر حاکمیت نخبگان هفتالی بر خیون‌ها می‌داند و آن‌ها را با هون‌های سفید یکی می‌داند، و براین باور است که خیون‌ها نه از نژاد ترک بودند و نه از نژاد مغول.

اگر خیونی ها همان یونانیان هستند , ایا بلغاری ها که خود را از نوادگان خیونیان می داند , یونانی هستند و ایا یونانیان به شرق ایران مهاجرت داشته اند ؟

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام یک لغت پهلوی داریم می توانیم آن را به سه صورت هیونی، ایونی، خیونی بخوانیم. چرا وقتی خاندان ایونی مشخص است و سند در جهان دارد این لغت را به زور هیونی بخوانم به زور بفرستم شرق ایران  در حالی که اسناد آن را در غرب ایران نشان می دهد، و تاریخ کشورم را تبدیل به افسانه کنم؟

   در باب سکه ای که شما می فرمایید فاصله ای حداقل  حدود 500 سال با آنچه من می گوییم دارد. تصور می کنید قبایل در زمان حداقل 500 سال در یک نقطه بی حرکت می مانند؟ آن هم در زمانی که پایتختشان نابود شده است؟

تکرار می کنم ایون ان (خیونی ،هیونی ) یک قبیله از خاندان آشوری (تورانی) هستند که پس از نابود شدن نینوا به هر سو پراکنده شده اند. شما در باب اسناد بعد از این نابودی سخن می گویید من در باب اسناد قبل از این نابودی اختلاف سخن ما حدود 1000 سال است. به اطرافتان نگاه کنید ببینید در طول 30 سال گذشته چقدر از مردم ایران به چهار گوشه جهان مهاجرت کردند حساب کنید در حدود 1000 سال امکان مهاجرتها به شرق و غرب چگونه می توانسته باشد. (ایون ها گریش جزایر اژه نیستند مهاجرین به این جزایر هستند).

   نظر 1760:  سلام . در گزارش یونانیان ( مانند پلوتارک در کتاب ایرانیان و یونانیان ) نوشته شده است که مصر بدون جنگ فتح شد و مرحوم پیرنیا در تاریخ مفصل ایران قدیم جلد دوم, این را نقل کرده اند. لذا نیازی به زمان زیاد برای فتح مصر نداشته است.  با تشکر

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام بدون جنگ هم فتح کرده باشد با لشکرش تا این مکان رفته است یا نه؟ چند روز طول می کشد؟ در این مدت زمان غیبت او از کارزار با ایرانیان شاه ایران چه غلطی می کرده است که ایشان از مصر برنگشته توانسته با این سرعت بابل را فتح کند؟ مشکل اصلی هم همانگونه که ذکر شد فتح مصر نیست فتح افغانستان فاجعه ی مفسرین است.  اگر به یونانی ها استناد می کنید هیچ اعتراضی نیست به شرط آنکه انصاف داشته باشید تا آخر به آنها استناد کنید و زمانی که تناقض پیش می آید نگویید مورخ یونانی مزخرف نوشته است .

پاسخ بدهید می خواهم بدانم رود تاناایس و اکسوس به استناد مورخین یونانی در ارمنستان است یا افغانستان؟ می خواهم بدانم باکتری مورخین یونانی بلخ افغانستان است یا قوم بختیاری ایران؟ داهی به استناد این مورخین در شرق ایران امروز است یا در غرب آن؟

   ــ  هرودوت : رود تانایس مرز میان اروپا و آسیا بود.

   ــ  کنت کورث (کتاب 7 بند 7 ) رود تانا ایس باکتری ها را از سکاها جدا می کند این رود میان اسیا و اروپا روان است.

   ــ اریان ( کتاب 3 , فصل 10 , بند 1 ) : بسوس با 7000 باکتریایی و سوار داهی که در این طرف رود تاناایس سکنی داشتند, صفحاتی که در پایین کوه قفقاز بود, عاری از هر آذوقه کرد.

شما بفرمایید این رود تاناایس که مرز اروپا و آسیاست به استناد آریان و کنت کورث  می تواند افغانستان امروزی باشد؟ اروپا در افغانستان است؟ کوههای قفقاز در افغانستان است؟ اگر نیست که امیددارم منطقی باشید و بگویید نیست پس داهی و باکتریای این مورخین نمی تواند بلخ امروزی باشد.

   ــ  هرودت : رود اکسوس از کوههای قفقاز سرچشمه می گیرد به دریای کاسپیان می ریزد. (یعنی ازمنستان نه افغانستان)

   ــ  اریان ( کتاب 3 , فصل 10 , بند 2 ) : اسکندر به طرف اکسوس حرکت کرد. سرچشمه ی این رود در قفقاز است و بزرگتر از رود هایی است که الکساندر در آسیا از آنها گذشته بود. فقط رود های هند از این رود بزرگتر است. این رود نزدیکی هیرکان به دریای کاسپیان می ریزد.

   ــ  گزنفون : هیرکانی ها از یک سو همسایه آسوری ها و از یک سو همسایه لیدی ها بودند.

   اینجا بفرمایید این رود اکسوس و هیرکان  به استناد این سه مورخ یونانی کجاست؟  مفسرتان می گوید اکسوس آمودریا و هیرکان گرگان امروزی است. گرگان  امروزی همسایه آشور و لیدی نبوده! کوههای قفقاز در افغانستان نیست! آمو دریا و سیر دریا هیچکدام از قفقاز سرچشمه نمی گیرند به کاسپیان بریزند !

   بهانه مصر از من نگیرید مشخص کنید افغانستان از کجا پیدا شد تا من برای شما سند بیاورم مصر این مورخین یونانی همان فلسطین امروزی است نه کشور مصر امروزی. و الکساندرشان کهرم در تاریخ ایران است نه اسکندر .

   پرسش 1762:  سلام ممنون از پاسخ شما،  فقط چند پرسش دیگه:

   1 ــ  حالا واقعیت زبان عبری رو نمیدونم ولی آ رو که میگن پدر دم هم که نفس که امیدوارم کسی پاسخ منو بده و اینکه اگر عدن ایرانه خب پس اینکه خانه خدا (کعبه) از چه زمانی بوده.

   پاسخ انوش راوید:  با مراجعه به سایت های دینی در قم و... که درباره تاریخ خانه کعبه نوشته اند،  براحتی متوجه خواهید شد،  تاریخ ساخت آن خیلی قبل از اسلام بوده،  و مانند کعبه زرتشت در پاسارگاد بوده است.

   پاسخ پرنیان حامد: با سلام کدام عدن را می خواهید؟ شما باید زمان مشخص کنید. در طول 7000 سال مردم یک جا نشستند و محل مقدس مکان های جدید هم عدن نام دارد. ادن را به زبان پهلوی می توانید اتن بخوانید (د و ت جابجایی دارد) از جیرفت ما عدن داریم تا  جزایر دریای اژه که مهاجرت 7000 ساله را نشان می دهد عدن چه سالی را می خواهید؟

عکس خانه خدا ،  مکه،  عکس شماره 2743.

   ادامه پرسش:  2 - درمورد کشور کنونی چین که میگن بخاطر اینکه ایرانیا به اونجا چین میگفتن چین نام گرفته نام اصلی این کشور چیه و تاریخش به چه زمانی بر می گرده.

   پاسخ انوش راوید:  خواندن و دانستن تاریخ چین صد سال زمان می خواهد،  درباره تاریخ چین هزاران کتاب نوشته شده،  ابتدا به ویکی پدیا انگلیسی مراجعه نمایید،  و منابع ذکر شده را پیگیری نمایید،  جهت خلاصه و کوتاه تاریخ چین به اینجا بروید.

   پاسخ پرنیان حامد:  سین نام ایزد ماه است که چین خوانده می شود و چین استانی که در متون پهلوی ساسانی آمده است خوزستان است. اسناد مانی در غار تورفان نشان می دهد که گروهی مانوی به آن سو فرار کرده اند. کتیبه ساسانی نشان می دهد که گروهی ساسانی به آن سو رفته اند. فاصله  کشور چین تا ایران فاصله کوتاهی نیست که در زمان قدیم هر روز سری به آنجا زده باشند گروهایی که به آن سو رفتند به احتمال زیاد هرگز بازنگشتند که در مکتوبات ما نام سابق آن کشور یافت شود. اما در مکتوبات آنها نام اشکانیان و باور های ایرانی و ... به چشم می خورد. خودتان قضاوت کنید.

   ادامه پرسش:  3 - و یک سوال دیگه زمان تمدن جیرفت یا ارته جنگی در گرفته و اگر گرفته سلاح های پیشرفته ای داشتن یا خیر.

   پاسخ پرنیان حامد:  در جیرفت تا آنجا که می دانم هیچ  سلاح جنگی پیدا نشد که باعث تعجب باستانشناسان هم شد اما باز هم  از کاوشگران جیرفت سوال بفرمایید.

کلیک کنید:  تمدن کهن جی

   ادامه پرسش:  4 - درمورد موجودات فضایی که البته خود منم با شما موافقم در آیین هندو فکر کنم چند تصویر بدست آوردن یا در مصر که میگن با سفینه هایی روبرو میشن میخوام ببینم شما چی میگید.

   پاسخ پرنیان حامد:  هر گردی گردو نیست ، هر مخروطی موشک فضایی نیست، هر بشقابی بشقاب پرنده نیست. سفینه های مصری الان در کدام موزه است؟ در کدام کتاب آیین هندو یا ایران یا مصر مکتوب است که از آسمان آدم به زمین آمد؟  تصور نمی کنید در صورت پذیرفتن این فرضیه باید باور کنیم که اون آدم های از فضا آمده تکنولوژی پیشرفته ای داشتند؟ اثر آن تکنولوژی کجاست که انسان تازه در این عصر موفق شد به فضا برود؟ اگر موجودی از فضا آمد چرا به انسان همان 5000 سال پیش این تکنولوژی را نیاموخت؟

   ادامه پرسش:  4 - درمورد جنیان که از معنیش میشه فهمید موجودان پنهان هستن واقعا وجود ندارن؟ ممنون

   پاسخ پرنیان حامد:  با مشخصاتی که شما در نظر دارید خیر وجود ندارند . اما اینکه به مردمی چون من و شما که دین نداشتند دیو می گفتند و یا  ن از خاندان  پرنی ها افتاده تبدیل به پری و شاه پریان شده است  و یا گروهی از مردم با نام جنی یا ژنی مجبور شدند خودشان را به عللی که نمیدانیم پنهان کنند، دلایلی منطقی بر وجود افراد و خاندانهای مورد نظر شماست که مردم عادی چون من و شما بودند.

   پرسش 1763:  سلام . خارس میتیلنی مورخ قرن چهارم پیش از میلاد, نوشته است که ویشتاسپ و برادرش زیریا در (زریر) شاه ماد و کشور پایین بودند. ایا این نمی تواند همان گشتاسپ باشد؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام چرا می تواند گشتاسپ و زریر و جنگ یادگار زریران باشد . اما قرن چهارم قبل از میلاد به استناد  کدام تاریخ و کدام حساب است؟ زمان مورخ باید حدود 340-320 ق.م به استناد تاریخ ایران باشد. حدود 60 سال برای این مورخ زیاد نوشتند اگر لغت حدود 400 ق.م ذکر شده است کاملا صحیح است خودشان هستند.

   پرسش 1764:  درود درباره دیو در وبلاگ خاندم آیا دیو با دایناسور یکی است؟ سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما . به افرادی که آیین زردشتی را نپذیرفتند دیو گفتند که به ایین دیویسنا بودند و تضاد با مزدیسنا داشتند تصور نمی کنم ارتباطی با دایناسور داشته باشد مخصوصا که دیو ها خط و زبان داشتند!

   پاسخ انوش راوید:  دایناسور = دایو + نا = زیاد + سور= بزرگ، جشنواره،  در کل می شود دیو بزرگ بزرگ،  در تعریف سنگ های ایکا در مطالب جالب شماره 149 توضیح نوشته ام.  دیو با آوای دی + و = روز نگار،  دیو با آوای دایو = دیو جانور یا دایناسور کوچک.

   پرسش 1765:  شما از کجا می دانید که گای اوزو که گفتید اهل خوزستان است, همان گائوتسو است؟  این گائوزو نیست بلکه اشتباه تایپی دوستمان بوده است.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D8%A6%D9%88%D8%AA%D8%B3%D9%88_%28%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%87%D8%A7%D9%86%29

   پاسخ پرنیان حامد:  اگر تصور کردید که اشتباه تایپی دوستمان در اصل ماجرا تغییری ایجاد می کند متاسفانه اشتباه کردید. گای اوزی (خوزستان) نیست اشتباه تایپی دوستامان  بود به گفته این دوستمان  گای اودسو (نهاوند)  است. شما اصل ماجرا را کنار گذاشتید ایراد تایپی می گیرید؟ گای لقب خاندان اوس است می خواهد نهاوند باشد می خواهد خوزستان باشد. سوالی داشتم  گای اوس  ایلیوس کی سر (گایوس یولیوس سزار) چینی بود یا ایتالیایی؟  دریغ نکنید به باد بدهید از شرق و غرب تاریخ و تمدنتان را دو دستی از شرق به چین و از غرب به ایتالیا تقدیم کنید اصلا نگران نباشید آخرین امیدهاست نجنبید 100سال دیگر تاریخ تمدن ایران را از همان 10 – 12 قرن پیش می نویسند با رنگ قرمز هم زیر آن می نویسند قبل از آن ایران بیابان برهوت بود. ادامه بدهید عالی است !

   پاسخ انوش راوید:  در لینک ویکی پدیا ذکر شده هیچ مطلبی مهمی نبود،  فقط سه خط بود،  به منبع آن لینک که ویکی پدیا انگلیسی است رفتم،  کلی صفحه سیاه کرده بودند،  و باز هم هیچ سند و مدرک تاریخی ذکر نکرده بود.  در این مطلب انگلیسی درباره نام گائوتسو نوشته شده،  که نام اصلی او   Liu Bangلیو بانگ بود،  و هیچ ریشه یابی و سند درباره این نام ارائه نکرده است.  حال من آنرا ریشه یابی می کنم:

   لیو بامگ = لی او (O) بانگ = لی بانگ زن =  لی فریاد زن از خاندان الی،  بدلیل اهمیت موضوع توضیح بیشتر بعداً.

   نظر 1766:  سلام بر شما،  متن شهرستانهار ارانشهر که من در اختیار دارم (ترجمه تورج دریایی) هیچ زدگی ای ندارد. این بند 57 تا 60 :

   شهرستان ون را ون دختر گلخشان ساخت که به زنی کیقباد درآمد، و تور برادریش کرب با ادوگری آنجا را بصورت دژ اروندسب در آورد، برای حفظ جان خویش. در کوست آذربایجان شهرستان گنزک را افراسیاب تورانی ساخت. شهرستان آمُل را زندیق پر مرگ ساخت. زرتشت پسر اسپیتمان از آن شهر بود. شهرستان بغداد را ابوجعفر که او را دوانیقی خوانند ساخت.

   نمی دانم که ترجمه ای که عده ای می دهند با سایر نسخه ها فرق می کند! مثلا اقای ارشام پارسی, در یک مقاله به نقل از شهرستانهای ایرانشهر نوشته: شهرستان آموغ را زندیق پر مرگ ساخت. زرتشت پسر سپنتمان از ان شهر بود. همچنین این شهر "ون" که همان وان در ترکیه است را نوشته که بلخش اشکانی ساخت!. (البته این سند می رساند که تورانیان و تر برادرکرش در غرب بوده اند).

   آمل کنونی 100% نیست. اما شاید همان ammul در اسناد دو رودی باشد که جایش محققا معلوم نیست ولی در خاک اتحادیه ی ماد باید باشد.  با سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام کتاب آقای دریایی را سفارش دادم به دستم رسید با شما سخن خواهم گفت به هر تفدیر به کوست آذرآبادگان است نه افغانستان. زندیق پر مرگ یعنی مزدک.  به هر صورت سطر به سطر آن تاکید و تایید می کند همه اتفاقات در غرب ایران امروزی است و با بلخ و افغانستان امروزی ربطی ندارد اجازه بدهید ترجمه ایشان را نیز مطالعه کنم سپس به شما پاسخ بدهم،  پاینده باشید.

   پرسش 1767:  درود . در اسناد اشوری آمده است که پاتیش آرا که همان پاتیشخوار (پتشخوارگر) است, جزئی از خاک ماد است. در این باب چه نظری دارید؟  از آنجا که نام پتشخوارگر را کرمان شهر (بندهش) نوشته اند, و کرمان ها را نمی توان به شرق ایران برد, چه نظری دارید؟ با سپاس از شما

   پاسخ پرنیان حامد:  پتشخوارگر طبق اسناد باید محلی بین نهاوند و کرمانشاه امروزی باشد نه استان کرمان امروزی سند آشوری شما هم حدودا همین مکان را تایید می کند.

   پرسش 1768:  باسلام اقای راوید. من در وبلاگ شما و خانم پرنیان حامد دنبال مقاله زرتشت میگردم و پیدا نمیکنم. مقاله ای کامل میخواهم به این مقاله نیاز دارم. لطفا راهنمایی ام کنید. باتشکر..

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام کدام زردشت؟ زردشت به معنی پیامبر است،  اوستا مجموع نوشته های این زردشتان است، کدام زردشت را می خواهید؟ برای اسناد ادعای بالا می توانید به کتاب رجوع کنید فرصت ندارید کتاب بخوانید مشخص کنید چه زمانی و کدام زردشت مد نظر شماست یا خداقل کدام کیش آیین زردشتی (دیویسنا یا مزدیسنا) به شما کمک کنیم.

   نظر 1769:

درود بشما دوست گرامی،  سپاس از گزینش ما

چرا ما را آتش پرست میخوانند ولی خودشان نیستند؟..!

اگر میترا گاو نری را سر برید تا مردم را از رمه داری به کشاورزی رهنمود سازد و ایران را پایگزاری کند، مردمان دیگر انگاشتند که بایستی برای خدایانشان کربانی (قربانی) بدهند..! اگر ایرانیان بر آتش ارج گزاشتند و نگهبانیها کردند مردماتی دیگر انگاشتند که آتش پدید آورنده است و بایستی پایه دینشان را بر آتش بنا نهند و داستانهایی هم سر هم کردند که موسی در کوه تور بوته ای آتشین دید و آتش با او گفتگو کرد و از او خواست تا کفشهایش را بر کند تا پاکیزه در پیش او بماند ولی نمیدانست که پایش در اون کفش بوی گندش بدتر و آلوده تر از کفشش است..! خودشان آتش پرستی را آشکارا می کنند و بر آزادگان که نگهبانان پسر خورشید بر زمین ارج میگزارند ایرادها می گیرند و داستان پدر، پسر و روان پاک (خورشید و آتش و فروهر) را از ما میدزدند و بنام دینشان جا میزنند و بر سر نگاره های دلاوران و بزرگانمان مانند میترا و آزربرزین و سیاوش لچک می کنند و بنام خودشان به بازار دینیشان میاورند... اگر آگاه نمانیم همانگونه که درفش کیانیمان را ناکسان انگلیسی بر تاجشان میگزارند ایرانمان را هم نامی روسی، چینی میگزارند..! تا این اهریمنان هستند این بدبختی ها هم هست... آگاهی ها بسیارند ولی کشوری نداریم تا فرزندان ایران را آگاه کنیم، بکوشیم نخست این اهریمنان را سرنگون کنیم تا آموزشگاهها را با این دانسته ها آزین بخشیم وگرنه این آگاهی ها هم با مردن ما و شما و آنها باز هم در سندوغهای هزاره ها خواهد رفت، پیروزی با همبستگیها بانجام میرسد.

با مهر، پاینده فر و فرهنگ ایران و آزادگان

***آزرگان در نهم آزر بر شما آزادگان شاد و پیروز

   پاسخ پرنیان حامد:  باسپاس از شما با تغییری بسیار کوچک (با اجازه شما) نظر شما بر روی وبلاگ باز خواهد شد تا خوانندگان از دیدگاه شما آگاه شوند پاینده باشید.

   پرسش 1770:  سلام اقای انوش راوید... نظر شما این است که دین میترا زرتشت یکی هستن و دوشاخه متفاوت ..جایی گفته بودین هوخشتره اوستای اصلی را جمع اوری کرده است؟  که دیویسنا گویند وایین مهر است دیویسنا چه بوده است؟  کتابی بوده است؟. برای من توضیح بدهید..باتشکر زیادازشما ..

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام به استناد اوستا آیین زردشت باید چند کیش داشته باشد که قسم می خورند من به آیین مزدیسنا و دشمن دیویسنا هستم. دیویسنا آیین مهر است زردشت یعنی پیامبر یک نفر نیست سند وجود 5 زردشت را من شخصا پیدا کردم اوستا کتابی است که مجموع گفته های این زردشتان است.

   آقای راوید گفتند هوخشتره جمع آوری کرده است، ممکن است.  بروسوس پیشوای معروف کلده زردشت را سر سلسله پادشاهان ماد نژاد می داند. آثار اجدادش را جمع اوری کرده است.

   اولین زردشت به احتمال زیاد  بوداسپ به زمان تهمورس است چون نوشته زنار بستند و خورشید پرستیدند دومین زردشت به استناد اوستا بر نماد سلسله جمشید (سومریان) است و.... آخرین زردشت به زمان گشتاسپ حدود 15 تا 36 سال قبل از کوروش کبیر است که آیین دیویسنا را دیگر گونه ساخت. برای اطلاع و اسناد بیشتر می توانید به کتاب رجوع کنید.

   پاسخ انوش راوید:  من چنین چیزی نگفتم،  زیرا بانوی گرامی پرنیان حامد،  درباره کرنولوژی دوران هخامنشیان و اشکانیان می گویند و پاسخ می دهند.

   پرسش 1771:  باسلام. حمله اعراب راکه اقای راوید بادلایلی رد کرده اند پس چرا میگویید حمله اعراب .؟ در پرسش و پاسخ کنکاش بارها دوباره حمله اعراب را پیش کشیدید! اقای راوید خودشان پیش میکشند واز استناد حمله اعراب استفاده میکنند..

   پاسخ انوش راوید:  با دقت بخوانید و مطلب مورد نظرتان را کپی کنید بفرستید.

   پاسخ پرنیان حامد: سوال شما بار اول یکشنبه 17 آذر 1392 @ 02:08

   سلام خانم پرنیان حامد .. شما در پاسخ هایتان از حمله اعراب استفاده ونام میبرید. چرا؟  به گفته انوش راوید و مقاله داستان دروغ قادسیه واقعیت ندارد.. شما دارید استناد میکنید لطفا برای من توضیح بدهید... باتشکر ازشما..

   پاسخ انوش راوید:  ارب با عرب تفاوت دارد،  تازی با تاجیک یکی است،  هیچ نشانی و نوشته ای از عرب با ع تا قبل از اسلام وجود ندارد،  در مورد عرب و تازی شما اشتباه برداشت کرده اید.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران بروید.

   پاسخ پرنیان حامد:  سوال شما بار دوم 4 دقیقه بعد یکشنبه 17 آذر 1392    02:12

   خانم پرنیان حامد؟؟؟/////؟؟؟؟ 

   باسلام ...من فکرمیکنم که پرنیان حامد و انوش راوید درمورد حمله اعراب باهم اختلاف نظردارند.. اگراشتباه میکنم بگویید.. من مقاله دروغ قادسیه را خوانده ام. پرنیان حامد میگوید اعراب برایران چیره شدند ولی انوش چیز دیگری میگوید..! انوش راوید درجایی گفتن که جنگهای مسلمانان با رومیان درواقع ادامه جنگهای ایران با روم بود.. درست است؟ یعنی ایران مسلمان شذه با فرهنگ نه باشمشیر وزور وجزیه درست است؟... باتشکر .. ازشما دوعزیز..

   پاسخ انوش راوید:  ارب با عرب تفاوت دارد،  تازی با تاجیک یکی است،  هیچ نشانی و نوشته ای از عرب با ع تا قبل از اسلام وجود ندارد،  در مورد عرب و تازی شما اشتباه برداشت کرده اید.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران بروید.

   پاسخ پرنیان حامد:  نتیجه گیری و صدور حکم قطعی از سوی شما 10 دقیقه بعد  یکشنبه 17 آذر 1392  02:22

   یعنی شما گرامی در حقیقت در مدت 14 دقیقه سوال کردید بدون هیچ جوابی قضاوت کردید و حکم محکومیت ما را صادر کردید ! بسیار جالب است.

   حال محبت بفرمایید 5 دقیقه از وقت گرامی را صرف بفرمایید ببینید اولین پرسشی که من به آقای انوش راوید پاسخ دادم چه بود:

....................................................................................

   پرسش انوش راوید ــ  در صفحه 12 کتاب از حمله اعراب و مغولان و تیمور و افغان به ایران گفته شده است،  آیا این حملات واقعی است،  یعنی علم و دانش در این موارد بسته شده است؟  آیا روزی خود نویسنده کتاب و یا شخص دیگری درباره دروغ بودن آنها نخواهد گفت و نوشت؟  آیا این موضوع آشکار شدن اندیشه حقیقت دانستن دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران توسط دیگران نمی باشد؟

  پاسخ پرنیان حامد:  آنچه را که در تاریخ با تحقیقات بتوان مورد سوال قرار داد, بررسی خواهد شد. در غیر این صورت مجبور به پذیرش  موقت آن می باشیم. حمله اعراب به ایران غیر قابل انکار است و بحث و بررسی بر سر طریقه آن می باشد.  بر من نیز اشکار است که فتح ایران توسط اعراب بدون کمک خود ایرانیان غیر ممکن بوده است .

............................................................................................................

    پرنیان حامد تا زمانی که سند محکم برای رد نداشته باشد مجبور به پذیرش موقت آن است.  فرضیه رد این حمله و به عبارت دیگر تناقضات مربوط به این حمله که در تاریخ مکتوب است نیز فرضیه ای نیست که ما آن را شبانه به خواب دیده باشیم و صبح برای شما مطرح کرده باشیم تناقضات آن در دهه های گذشته توسط اساتیدی چون احمد حامی مطرح شد که کسی توجهی به آن نکرد. شما نیز نیازی نیست که فکر کنید و در باب اختلاف نظر در مدت 14 دقیقه برای ما حکم صادر کنید در طول دو سال گذشته تناقضات مکتوبات این حمله را بررسی کردم مکتوبات آنقدر ناهمگون است که به راحتی می توان فرضیه مشکوک بودن آن را بیان کرد اما برای اثبات فرضیه نیاز به سند است و اسناد من هنوز در این باب کافی نیست مطمئن باشید به محض تکمیل آنها طریقه، علت و سبب، افرادی که به ایران در این زمان وارد شدند و علت این انقلاب و دگرگونی در آن زمان در ایران را روی همین وبلاگ به شما خاطرنشان خواهم کرد.

   جالب:  عزیزان تاریخ را بخاطر انوش راوید و پرنیان حامد نخوانید و ندانید،  تاریخ را بخاطر علم و تخصص بخوانید و بدانید.

   پرسش 1772:  با سلام. ایا هیاطله و کیداریان و خیونی هایی که تا اروپا رو فتح کردند و در زمان ساسانی مشکل افرین بودند در شرق بودند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام در زمان ساسانیان در شرق بودند.

   نظر 1773:  ممنون از مطالب خوبتون من هم همیشه از این که توی کتابا از شکست های ایرانی ها توی جنگ های بزرگ می گفتند هیچوقت نمی گفتند که چقدر عظمت داشتند حرصم در میومد اونا همیشه نیمه خالی لیوان رو می بینن و هیچ وقت من توی هیچ جا از مستندات ندیدم که از خوبی ها و عظمت دوره ی هخامنشی و بعضی از شاهان بگن.

   پاسخ پرنیان حامد:  سیاست ایجاب می کند که کشورهایی که دارای تمدن کهن هستند را بکوبند تا  از گل آلود شدن آب، ماهی بگیرند و قدمت تمدنی که ندارند را برای خود دست و پا کنند و کلیه علوم  و تمدن جهان را به خود نسبت بدهند متاسفانه در این گیر و دار اگر ما ایرانیان حرکت نکنیم و از تاریخ و تمدن کشورمان دفاع نکنیم بر اثر تحریفات کل تاریخ و تمدن نیاکانمان را از دست خواهیم داد 100 سال دیگر اثبات خیلی از حقایق غیر ممکن خواهد شد چون اسناد و مدارک و بناها و... آن را نابود کردند آخرین نسلی هستیم که شاهد بعضی اسناد بودیم و انتقال سینه به سینه نیز فایده ای ندارد حرکت کنید.  مکتوب کنید. تاریخ و تمدن کشورتان را نجات بدهید.

   پرسش 1774:  ساگارتی به چه منطقه ای گفته می شده است؟

   پاسخ پرنیان حامد: ــ پارسها : پاسارگادی ها, مرفی ها, ماسپیان ها, پانتالی ها, دروزی ها, ژرمن ها. پارسها همچنین چهار قبیله چادر نشین داشتند که عبارتند از: ساگارتی ها, مرد ها, دروپیک ها, داآن ها. (هرودوت)

ساگارتی  یکی از قبایل پارسها بود که چادر نشین بودند از نژاد پارس.  احتمالا از چهار لنگ ایل بختیاری کنونی در ایرانند و حدود زندگی آنان در ان زمان باید کردستان ایران باشد.

   پاسخ انوش راوید:  آنچه که من در وبلاگم می نویسم،  متفاوت با نوشته های دیگران است،  اگر قرار باشد،  همان حرف ها را تکرار کنم،  که دیگر نیازی به این کار نیست.  طی 200 سال گذشته،  برای تاریخ ایران دروغ و پرت و پلا زیاد نوشته اند،  درباره ساگارت نیز همین گونه است.  کتاب ها و نوشته های زیادی دارم،  که از آنها درباره این نام نوشته شده است.  ولی باز با این وجود بمنظور تحقیق های احتمالی جدیدتر،  به اینترنت رجوع کردم،  دیدم همان پرت و پلاها را تکرار کرده اند،  و همه سردرگم هستند،  که ساگارت کجاست؟

   ــ  ساگارت = سا = آسمان + گار = پسوند بجا آورنده،  در جمع ساگارت می شود،  دعا کننده به آسمان.  ساگار یا ساگارت نام طایفه یا قومی با زبان و فرهنگ خاص نیست،  بلکه نام یک بینش در تاریخ اجتماعی است،  و می تواند بسیاری مردم را شامل شود.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهر ها و روستا های ایران بروید.


پرسش و پاسخ ویژه 78

 

   پرسش 1775:  والی ممالک شمال در دوره داریوش اول چه کسی بوده و آیا بجز شورشی که توسط گشتاسب سرکوب شد شورش دیگری در آن منطقه در زمان جنگ داریوش با بخت النصراول اتفاق افتاده است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  در مرو مردی به نام فرادا را به سرداری برگزیدند که دادارشی از بلخ آنان را شکست داد این اما بعد از جنگ بخترنصردر بابل، فرورتیس مدی در ری و جنگ گشتاسپ در پارت است.

   متاسفانه آنچه بر کتیبه بیستون مکتوب است با آنچه در تاریخها مکتوب کردند مغایرت مکانی  دارد. گئومات در پارس ادعای شاهی می کند نمی تواند در نسای افغانستان کشته شده باشد! فرورتیس در ماد حدود همدان قیام می کند به سوی ری فرار می کند پدر داریوش نمی تواند والی بلخ امروزی باشد.  

   نظر 1776:  اگر حرفهای تو را بپذیریم پس مطلق به هیچ کتابی نباید استناد کنیم جز حرفهای بی سند شما که شبیه حرفهای پور پیرار کذاب است. شک درست است اما نه اینکه همه واقعیتها را تکذیب کنیم چونکه با حساب وکتاب ما جور در نمی آید. در هر حال تاریخ بیانی از رویدادها ست که سره و ناسره دارد. صرفا با تکیه بر، با عقل جور در نیامدن عدد و رقمهای ذکرشده نمی توان به تکذیب واقعیتهای اصلی پرداخت.  انکار خورشید تابان نوعی حماقت متوهمانه است. ای دلیر.

   پاسخ پرنیان حامد:  نه نیاز داریم حرف های ما را کورکورانه بپذیرید و نه هر آنچه مکتوب بر تاریخ است را چشم بسته بپذیرید.  چشم هایتان را باز کنید خودتان خورشید را ببینید. نیازی هم نیست که با آوردن اسم آن کذاب برای او بر این وبلاگ تبلیغ کنید.  به جای این طریق سخن گفتن هم بفرمایید وبلاگ را دوره کنید ببینید چقدر سند روی آن است گویا شما اصلا نمی دانید سند چیست.

   پرسش 1777:  باسلام،  وبلاگ شمارو خوندم جالب بود اما فکر نمیکنید کمی بحث برانگیز و اعراق اوراست شما همه تاریخ ایران را از دوباره نوشتید شاید حرف شما درست باشد اما شما هیچ گونه سندی در این مورد در وبلاگ خود نیاوردید شما دروه های از تاریخ را نشانه رفتید اما حتی به خودتان زحمت این را ندادید که بیان کنید در ان زمانی که شما میگوید چه اتفاقی افتاده است درست است که ما کشور ایران را دوست داریم اما نمی توانیم تمدنها دیگر را نسخ کنیم و همه چیز را به خود اختصاص دهیم حال اگر واقعا به حرف خود اعتقاد دارید حواب سئوالهای من را بدهید

   1 ــ  اگر اسکندر در تاریخ ایران وجود ندارد که من هم از بعضی لحاظ با شما هم عقیده ام تاریخ بین حکومت هخامنش و اشکانیان فاصله است که گم می شود چگونه توجیه اش می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام دو سال تمام بر این وبلاگ  توضیح دادیم هم اسکندر وجود دارد هم الکساندر شما باز می نویسید اگر ...؟ سپس می نویسید سندی ارائه ندادید؟ کتاب را خواندید؟ وبلاگ را خواندید؟  نخوانده چرا قضاوت می کنید؟ ببینید چند صد بار این سوال شما را بر این وبلاگ پاسخ دادم.

   ادامه پرسش:  2 - در این که دین اسلام دینی است اعربی چگونه مسلمانان شدن اسرانیان را توجیه می کنید؟

 3 - اگر خاندان معاویه ایرانی بوده اند چرادر هیچ کجای تاریخ به این موضوع اشاره نشده است با این که در تاریخ خاندان معاویه را به قریش نسبت داده اند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  خاندان معاویه ایرانی نبود  قریش=گریش بود به نظر می آید از یهودان یونانی ساکن اردن بودند بفرمایید ببینید کتیبه معاویه در کشور اردن به چه زبانی است.

  4 -  تاریخ صدر اسلام را چگونه تفسیر می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  دو قرن سکوت سندی ندارد که تفسیر کنیم.  اول سند ان را ارائه دهید بعد از ما بخواهید تفسیر کنیم کجاست سندش؟ سکه؟ سنگ؟ لوح؟ مگر ممکن است نصف جهان را فتح کرده باشد،  یک سکه نداشته باشند؟

   پاسخ انوش راوید:  بارها اینقبیل پرسش ها را پاسخ داده ام،  جهت پاسخ به "تاریخ قریش  و  "پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران  و مطالب دیگر وبلاگ مراجعه نمایید.  می توانید از وبلاگ گفتمان تاریخ و لینک های آن شروع نمایید،  تا ببینید چقدر سند و مدرک و تحقیق و تحلیل نوشته ایم.

   پرسش 1778:  با سلام خدمت استاد راوید:

  1 - چرا با وجود اینکه در زمان ساسانیان زبان پارسی میانه(پهلوی) زبان رسمی ایران بود و دانشگاه جندی شاپور در ایران قرار داشت در خود دانشگاه به جای زبان پارسی میانه به زبان سریانی و یونانی گفتگو می کردند چرا پادشاهان ساسانی نسبت به زبان پارسی غیرت نداشتند ؟ودوم اینکه چرا به جای موبدان زرتشتی مسیحیان دانشگاه جندی شاپور را اداره می کردند؟

    پاسخ پرنیان حامد:  چرا در زمان هخامنشیان با وجود زبان پارسی صورتحساب ها را به زبان ارامی می نوشتند غیرت نداشتند؟  لوح های هخامنشی چرا سه زبانه است غیرت نداشتند؟ چرا پشت سکه تیسانفر سردار هخامنشی  به زبان یونانی است هنوز الکساندر حمله نکرده بود که زبان یونانی و هلنیسم اورده باشد.  بعضی اسناد جدی مفسرین تاریخ را  سنگ روی یخ می کنند  نه؟  گویا مسیح سوشیانت زردشت زمان گشتاسپ بود موبد و کشیش هر دو یکی است. آیا مفهوم دانشگاه بین المللی را می دانید. دولت ساسانی البته دولت بی غیرتی بود که اسناد اشکانیان را از میان برد اما هر نقدی هم حدی دارد.

   پس از پاسخی که شنیدید علاقمندم اسناد شما را مبنی بر اینکه در این دانشگاه فقط زبان سریانی و یونانی موجود بوده و خبری از زبان پهلوی نبوده و همچنین ملیت اساتید دانشگاه که فقط عیسوی بودند را ببینم محبت بفرمایید این اسناد را ارسال بفرمایید. اسنادی که ثابت کند خبری از موبد و زبان پهلوی در دانشگاه جندی شاپور نبوده است.

  ادامه پرسش:  2 - چرا ترکان به مدت هزار سال در ایران حکومت کردند مگر خود ایرانیان بلد نبودند حکومت کنند و تازه در زمان قاجار، پادشاهان ترک ایران را کوچک کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  قاجار ها ترک نبودند ازبکستان ترکیه نیست احتمالا مغول بودند اینجوری بهتره. نمی دانم با این طریق سوال می خواهید به چه نتیجه ای برسید. پادشاهان مغول قاجار کشور را تحویل روسیه دادند شاید روس بودند؟ لابد ایرانیان که نمی دانم منظور شما دقیقا کدام گروه است عرضه نداشتند که چنین شد.  راستی ازبکستان در این زمان جزو مرزهای ایران شما نبود؟

   3 -  آیا در زبان پارسی میانه (پهلوی) برای واژگان دولت، خلیج و عدد صفر معادلی وجود دارد؟

   4 -  معادل واژگان عمو، عمه، خاله و دایی در زبان پهلوی چه بوده است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  احتمالا پارسها عمو و عمه، دایی و خاله نداشتند.  دولت و خلیجی هم موجود نداشته معادل واژگانی عدد یک چه بوده در این زبان؟  متاسفانه تا زمانی که هدف خود را از این طریقه سوال مشخص نکنید از من پاسخی نخواهید شنید جز آنکه پارس های بی چاره در آن زمان فاقد خاله و دایی بودند.

   5 -  چرا در زمان ساسانیان بیشتر ایرانیان حق درس خواندن نداشتند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  دولت ساسانی دولت خوبی نبود جمهوری اشکانی را در ایران نابود کرد اما پاسخ شما تا زمانی که نتیجه این پرسش ها را مشخص نکنید  همان است پارسها خاله و دایی نداشتند.

   6 -  چرا این همه واژه مغولی و ترکی در زبان فارسی وجود دارد؟

   پاسخ انوش راوید:  مغول های مغ استان (دامغان = دام+ مغ + ان) که از این استان به چین استان (کاشان) حمله کردند و سپس بغداد را گرفتند،  با طوایف مغول که در کشور مغولستان زندگی می کنند متفاوت هستند،  زبان مردم مغول کشور مغولستان دارای ریشه زبان در زبان تمدن کهن جی است،  که در موج های مهاجرت اولیه از جنوب ایران به آنجا رفتند،  در این باره زیاد نوشته ام،  به مطالب وبلاگ مراجعه نمایید.  قبلاً لغاتی را که تصور می کنند مغولی است،  ریشه یابی کردم،  شما هر واژه ای که فکر می کنید مغولی است،  بفرستید تا ریشه یابی نمایم.

   پاسخ پرنیان حامد:  آقای راوید زحمت پاسخ شما را کشیدند،  پاسخ من همان است خداوند فراموش کرده بود برای پارسها خاله و دایی، عمه و عمو خلق کند این مغول ها و ترکها هم خارج از نقشه امروزی ایران بودند،  و از آنجا که ایران هزاران سال است،  به شکل این گربه ای است که می بینیم،  بقیه ایرانی نبودند. تورانیان از فرزندان جمشید و فریدون هستند،  لذا به همان اندازه که شما از این نمادها سهم دارید  (یک سوم) آنها هم دارند،  واژه ها مشترک بین سه نژادی هستند،  که یک ریشه دارند.

   7 -  آیا غیر از زرتشت پیامبر ایرانی دیگری هم وجود داشته است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  زردشت اهورا یعنی پیامبر خدا کدام پیامبر را می خواهید؟  مهر، بوداسپ به زمان تهمورس، جمشید اولین کسی که اهورا به استناد اوستا با او سخن گفت؟  یا زردشت (پیامبر) زمان گشتاسپ؟ ایرانیان گویا از دیدگاه شما در آن زمان فقط فاقد عمه و عمو نبودند،  گویا پیامبر هم نداشتند،  احتمالا ادامه دیدگاه شما آن است که فاقد تمدن هم بودند،  و در ادامه احتمالا ایران اصلا خالی از سکنه بوده است.  با این دیدگاه آشنا هستیم رجوع کنید  در همین وبلاگ ببینید سران این دیدگاه چه پاسخ های علمی در رابطه با فرضیه هایشان به ما دادند،  فراموش کنید و چنانچه واقعا سوالی دارید خالصانه بپرسید،  تا پاسخ بگویم (فرض و حکمتان را مرد و مردانه مشحص کنید).

   نظر 1779:  جناب استاد خواهش میکنم، یک پست در زمینه ی کتیبه ها و تندیس های بزرگ و کوچکه به جا مانده از دوران اشکانی و ساسانی، که به زبان یونانی و مجسمه هایی با ظاهر مردان و زنان و الهه های یونانی هستند، در وبلاگ یا سایت بگذارید. چون که مثلن اگر شخصی یکبار به موزه ایران باستان رفته باشد، کتیبه ها و مجسمه های یونی +آنی را که کم هم نیستند را هم دیده است و درست است که شما درباره آن ها کمی توضیح داده اید، ولی بنده به عنوان یک مخاطب نوعی که سالها است ذهنم با دروغ ها انباشته شده، برای درک و پذیرش واقعیت ها به توضیحات و مدارک بیشتری نیاز دارم، درین باره، که البته اگر یک صفحه از وبلاگ یا سایت را بطور کامل به این موضوع اختصاص بدهید اثر بخشی بهتر و بیشتری خواهد داشت. ممنونم

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و درود . دوست دارید عکس سکه تیسانفر در زمان هخامنشی را برای شما بگذارم تا ببینید هلنیسم و زبان یونانی را الکساندر چند سال قبل از به دنیا آمدنش برای ما به ایران به ارمغان آورده است؟

عکس سکه تیسانفر در زمان هخامنشی،  عکس شماره 6605.

    روی سکه چهار درهمی نقره تیسافر (411 ق.م) برادر زن اردشیر دوم درست همان لغت شاه که بر سکه های اشکانیان است دیده می شود،  پس ضرب سکه اشکانیان با این لغت به حمله الکساندر به ایران ارتباطی ندارد،  و این کار از قبل از الکساندر در بین النهرین  روال بوده است.

   ــ  یا دوست دارید برای شما کتیبه افغانستان را که به زبان آریایی و به خط یونانی است بر وبلاگ بگذرم؟  زیر آن هم برای شما سند بیاورم که خود یونانیان خطشان را از کجا به عاریه گرفتند تا بدانید لوحی که به زبان آریایی است و به خط فنقی نمی تواند سند ورود الکساندر به افغانستان باشد.

   یک کتیبه و فقط یک کتیبه از شاه سلوکی (سوریه) در ایران موجود است،  که از معبد لائودیسه است و اکنون در موزه ایران باستان است (حداقل تا دو سال پیش بود) آیا می دانید روی آن چی نوشته است؟

   ــ  شاه سلوکی تقاضای ارتقاء مقام خواهرش را در این معبد دارد.  

   اگر تاریخ مطالعه کرده باشید می دانید که مفهوم این زنان در این معابد چیست. شاه سلوکی خواهر خودش را به پادشاه ایران تقدیم کرده است،  تقاضای ارتقاء مقام او را دارد،  آیا این سند حکومت سلوکیان در کل ایران است.

اگر باز هم از این اسناد یونانی که تعدادشان هم کم نیست نیاز دارید بفرمایید برای شما با تناقضاتش اینجا کپی کنم. الهه ها و تندیس ها به استنادگفتار دیدور سیسیلی،  یونانی نیستند از هلیوس که خود میثره است تا زئوس هیچ کدام یونانی نیستند (این اسناد البته همه بر وبلاگ مکتوب است دنبال مدرک خواصی هستید  دقیقا مشخص بفرمایید پاسخ بدهیم).

   لطف 1780:  میان همهمه برگهای خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی!  روزهاى آخ پاییزت پراز خش خش آرزوهای قشنگ:

* چله مبارک *

   انوش راوید:  با سپاس از شما عزیز،  تندرست و پیروز باشید.

   پرنیان حامد:  با سپاس از شما پاینده باشید.

   پرسش 1781:  سلام . پاتروکلس نذری به ایزد وخشو کرده است . وخشو خیلی نزدیک به نام اکسوس یونانی است و ایزد وخشو همان ایزد جیحون است. چگونه ایزد وخشو همان اناهیتا است ?

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام. متاسفانه به درستی سوال شما را متوجه نمی شوم  اما اکسوس یونانی به استناد هرودوت از کوههای قفقاز سرچشمه می گیرد به کاسپیان می ریزد.  حدود ارمنستان است در این مکان البته معبد آناهیتا زیاد داریم اما اگر ممکن است سوال خود را واضح تر بپرسید با سپاس.

   نظر و پرسش 1782:  می گویند سزار روم،  با سزارین بدنیا آمده،  برای همین سزارین گفته شده است،  آیا درسته؟

   پاسخ پرنیان حامد:  لغتی که می گویید این است cae ser  یا kei sar این لغت کی سر فارسی است که به عربی قیصر شده است احتمالا از کیان = کی + ان خاندان کیانی ایران بوده است،  بالاخره یکجوری باید این لفت را تعبیر و تفسیر کنند،  که حواس من و شما را از این حقیقت پرت کنند تبدیل به سزارین شده است که درست نیست.

   پاسخ انوش راوید:  این هم یکی دیگر از پرت و پلاهای تاریخ است،  از بعد از سزارهیچ کس با سزارین نام گذاری نشده و این بخوبی پرت و پلا بودن گفته را می گوید.  چون غربیها سواد حروف الفبای تمدن جیرفت را ندارند و نمی خواهند بگویند تمام زبان و واژه های زبان هایشان ریشه در زبان ایرانی دارد،  انواع دروغ ها را سر هم کرده می گویند.

   ــ  سزار = س = سر + زار = سر به هوا بودن و دعا و التماس و زاری کردن.  سزارین = سر بهوا + ین که در پایان آمده به معنی وابسته شدن به سزار است.  ین مانند بردین، خوردین، زدین و امثال.  زا (ضا، ظا)= آفر = فر دهنده، انجام دهنده.

     یک مثال جالب درباره سزار بزنم،  در همین روستای ما یک مرد حدود 60 ساله زندگی می کند،  که از بدو تولد،  بعلت عارضه مهره های گردن،  سر او تا حدودی رو به هوا شده است.  خدابیامرزان پیرمردان قدیمی مدرسه نرفته روستا در گذشته به او می گفتند سزار،  جوانها مدرسه رفته فکر می کردند منظورشان سزار روم است.  سیستم آموزشی ایران تقلیدی کور کورانه از علوم آکادمیک غربی است،  و بنابر این تمام دست آورد های تاریخی و تاریخ اجتماعی ایران را،  غیر ایرانی می داند و یا از غرب یا عرب یا از شرق و... می گویند،  و همراه کلی پرت و پلای بی سند و مدرک بخورد می دهند.

   سزار در روم به اصطلاح یک روحانی سر به دعا و نیایش بود،  سزار بعداً در روسیه به تزار تغییر آوا داد،  ولی همان کیفیت وجودی،  یعنی یک رهبر روحانی را حفظ نمود،  که حامی کلیسا و کیشیان بود،  و سپس بعلت ظلم هایی که به بهانه دین می کرد،  همان سرنوشت سزار روم را پیدا کرد.

   نظر و پرسش 1783:  گویا نکته در مورد اشکانیان. اشک تخفیف ار ارشک است به نظرم.  ار یک واژه کلیدی ایرانی پارسی است. ریشه واژگان اریو/ اریه/ آریا... و احتمالا ایران است. در کرمانجی گویا به معنی آتش است و اران/ ایران یعنی سرزمین کسانی که آتش را گرامی میدارند.  ولی بر اساس فرضه یا تئوری شخصی خود یک سری واژگان داریم مفهوم پویش- نیرو/ حرکت- انرژی دارند و بنیاد ساختار واژه اندیشه فرهنگ ایرانی پارسی است.

   گرما/ گُر/ گور بنیاد واژگان هویتی است که در معنا با ریشه "ار" همانندی دارند.  واژه ارتّه/ ارتا که تمدن تمدنی کم شناخته در شرق سومر بوده و احتمالا حدود جنوب شرق ایران از سیستان تا کرمان و سواحل خلیج فارس میباشد نیز میشود از ریشه بنیاد "ار" باشد. در زبان اریایی/ پارسی نوعی توسعه معنایی واژگان است تا جایی با اندکی تغییر در اوار یا افزودن وندی معنایی جدیدی میگرد. "ار / ar / er"  تبدیل صفت بلندی میشود و معنی فلات/ نجد/ سرزمین بلد نیز اینگونه از واژه ایران میتوان گرفت.

    در واقع ما با همپوشانی بسیار از معنای در کلمه ایران مواجهیم. چنانکه برخی از ترک زبان معتقدند ایران واژه ترکی است و این میتواند همپوشانی معنایی باشد و ویژگی استثنایی جهانشمولی نام واژه ایران است که میتواند عامل همگرایی باشد و به همین دلییل است تفرقه افکنان به این نام ایران حمله میکنند.

بنگرید:

   مفهوم بنیادین انرژی- پویش در جهان‌ شمولی ایرانی - عقل و اخلاق جهان‌ شُمول.

   قسمت دوم ارشک پسوند شک/ سک است که همریشه ایک لاتینی و اسکی و سکو اسلاوی است و پسوند نسبت است و در گشسته برای نسبت برای اشخاص بوده در ایران ولی اکنون برای مکان استفاده میشود. 

   پاسخ پرنیان حامد:  با سپاس از شما مطلب ارزنده شما بر وبلاگ باز خواهد شد ار همان گونه که می فرمایید لغت کلیدی است که باید بر روی آن پژوهش کنیم تا انجا که من در این باب توانایی دارم :

ار + ده = ارته

اری + ار + مان = اری از خاندان ار

اری + بی = بغ اری ( اری بی شرقی دقیقا وسط کویر لوط ایران است )

اری + آ‌= اریا ( آ   - لقب هفت لنگ بختیاری )

ار + ان = ار ها  مردمان کنار رود ارس  ایر ها = ایران

  تصور می کنم این نامها که  در طول مدت 5000 سال پشت هم می ایند بیانگر مهاجرت گروه ار از ارته به همدان و از آنجا به اران و ایل بختیاری می باشد که پس از هر کوچ نام جدید مکان ار نام قبلی مشتق شده است ادامه آن به ارابی و سپس بیت المقدس و رو به پایین به علت بالا آمدن آن محل  ارابی و اراب = عرب می شود.

   از سوی دیگر نام اژی ده اک نیز تصور می کنم از همان اری ده + اک ( اکد =بابل ) مشتق شده باشد . البته از آنجا که از ضحاک خوشمان نمی آید پذیرش آن سخت است همچنین با خذف ه از اهریمن به لغت اری + مان = خاندان اری می رسیم می دانم که دوست ندارید اما تصور می کنم در پژوهش باید افکار شخصی را کنار گذاشت در ضمن باید توجه داشته باشیم خوبی و بدی نمادها از طرف کدام مورخ با کدام آیین و نژاد مکتوب است شاید واقعا اهریمن خوب است اهورا بد است چه در متون ریگ ودا هر چه دیو ما داریم فرشته است و هر چه فرشته داریم دیو است.  فردوسی هم اشاره دارد که ضخاک را خود ایرانیان آوردند ......

   به هر تقدیر  باید بیش از اینها تحقیق و پژوهش کنیم،  درباب قسمت دوم سک اما تصور دارم که از سک آن می آید و منظور ار+ سکا = ار کردستان است که اورمانجی است نه کرمانجی تصور می کنم کرمانجی همان لقب بی را داشتند مثل بیستون = بی استان = بغ استان

با سپاس از شما چنانچه مایل هستید نام شریفتان را زیر اینگونه مقالات ارزنده مکتوب بفرمایید که با نام خودتان بر وبلاگ ما باز شود،  پاینده باشید. 

   نظر 1784:  به دلیل احترامی که برای شما دارم و اینکه چند سالست از مطالب شما بهر میبرم و بخشی از دگراندیشی ام نتیجه مطالعه آثار شماست دوست ندارم از شخصیت چون انتقادی بکنم که مبادا در اثر اشتباه یا سوءتفاهم اینجانب کار ارزمند شما لوث شود. متاسفانه افراد کم خرد و کم بینشی همین کار ما من کردند و اشتباهاتی کمه اغلب جنبه سوتی داشت از من را بزرگنمایی کردند و در کنار سانسور فراوان وبلاگهایم موضوع مهم عقل و اخلاق جهان شمول را لوث کردند.  من از هرکسی چیز میاموزم و لی تقلید نمیکنم برایم فرق نمیکند آن شخص پورپیرار باشد یا غیاث آبادی یا فریدون جنید یا داریوش آشور یا کزاری و یا فرشیدورد یا بهار یا دیگران. از هر کس سخن و اندیشه منطقی و عقلانی و اخلاقی و میهن پرستان دریابم قبول میکنم.   باعث افتخار اینجانب است که به وبلاگم تشریف آوردید. امیدوارم شاهد دیار بیشتر شما استاد گرامی باشم.  سپاس شما بزرگواران.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سپاس از شما ما نیز سعی داریم از هرکس چیز بیاموزیم  حتی سعی داریم که سخنان بزرگان مرز و  بوممان را از یاد نبریم و زمانی که می گوید "ادب از که اموختی، از بی ادبان" آن را به کار گیریم و از بی ادبانی چون غیاث آبادی و پورپیرار ادب بیاموزیم.  اما افرادی انتقاد پذیر هستیم به شرط آنکه نقد شما به صورتی علمی و  با سند باشد.  لذا محبت بفرمایید چنانچه در چهارچوب ذکر شده نقدی دارید برای ما ارسال بفرمایید

با سپاس پاینده باشید.

   پرسش 1785:  با سلام خدمت استاد راوید: شما در وبلگتان نوشتید که حکومت سلوکیان وجود نداشته است، اگر چنین است پس شهرهای سلوکیه و انطاکیه را چه کسانی ساختند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  ننوشتیم وجود نداشته نوشتیم سلوکیان پادشاهان سوریه بودند و ایران و افغانستان را  فتح نکردند.  این سخن با سخن شما زمین تا آسمان فاصله دارد.

   ادامه پرسش:  اگر سلوکیان در ایران حکومت نکردند پس زبان یونانی چطور زبان رسمی ایران شد و اینکه سربازان اسکندر با دختران ایرانی ازدواج کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام یونانی قبل از الکساندر زبان رسمی در بین النهرین بود سکه تیسافر هخامنشی را گذاشتم تماشا کنید عکس شماره 6605.  سربازان اسکندر ماد نژاد در سال 73 ق.م  با دختران ایرانی ازدواج کردند یا سربازان کهرم (الکساندر ایونی در سال 320 ق.م ؟ چرا وبلاگ یا کتاب را مطالعه نمی کنید؟

   پرسش 1786:  با سلام خدمت جناب راوید:

  1 -  شما در وبلاگتان نوشته بودید که اسکندر اشکانی فاتح اروپا بوده است، پس اگر چنین چیزی درست باشد باید قلمرو حکومت اشکانیان بزرگتر از قلمرو حکومت هخامنشیان بوده باشد، می خواستم بدانم مساحت قلمرو حکومت اشکانیان چند میلیون کیلومتر بوده است و چند سال حکومت کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام از تهران تا فرانکفوت تقریبا 5000 کیلومتر است روی نقشه نگاه کنید تا سوئد چقدر است فکر نمی کنم بیش از 7000 کیلومتر باشد با میلیون کاری نداریم . 266 سال حکومت کردند.

   ادامه پرسش:  2 -  در کتابهای تاریخی از حکومت سلوکیان نوشته اند که در ایران حکومت میکردند آیا چنین حکومتی واقعیت داشته است و اگر واقعیت نداشته،پس چطور سکه هایشان در ایران وجود دارد و دوم اینکه آیا ما از نسل یونانیان هستیم چونکه در کتابهای تاریخی نوشته بودند سربازان یونانی با دختران ایرانی ازدواج کرده بودند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  رفته بودم قطب شمال دو سکه جمهوری اسلامی در جیبم بود افتاد توی یخها گم شد  به همین علت حکوماً جمهوری اسلامی ایران فاتح قطب شمال است!

   چند بار باید روی این وبلاگ بنویسم اجسام قابل جا به جایی مخصوصا سکه دلیل حکومت گروهی بر آن منطقه نیست.  سکه هایی که می فرمایید علامت ضرب خانه سوریه را دارد این شد سند؟

   غلط کردند در کتاب های تاریخی چنین پرت و پلایی را نوشتند،  این همه سند روی این وبلاگ و توی اون کتاب است،  (اسکندرتاریخ ایران،  الکساندر یونانی نیست)، که هیچ یونانی وارد ایران نشده،  از بی عرضگی آکادمیک است،  که اینگونه خار و خفیفمان می کنند،  این همه سند  برای شما آوردم  به جای اینکه اعصاب مرا به هم بریزید اسناد را بر دارید از خودتان دفاع کنید.

   پاسخ انوش راوید:  بارها درباره سیستم آموزشی و دانشگاهی ایران نوشته ام،  که در قرن گذشته توسط عوامل مشکوک و با اصل پیروی از آکادمیک غربی بنا شده است،  بویژه در مورد علوم انسانی،  تاریخی و فرهنگی،  امید است هرچه زوتر توسط جوانان باهوش متخصص ایرانی،  تغییرات بنیادی انجام شود.

   عکس طرحی ازاعترافات سهمگین سر همفر انگلیسی،  از آغاز مهندسی تاریخ و دین توسط دولت انگلیس،  که از درباره عثمانی شروع می شود،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 5830.  اگر این اعترافها دروغ باشد یا حقیقت،  نمونه ای از کار های استعماری است.

   توجه:  عده ای ضد تاریخ ایران،  دارند در رادیو تلویزیون های خارجی فارسی زبان،  علیه تاریخ ایران پرت و پلا و دروغ و دونگ می گویند،  و کسی و نفس کشی را جلو دارشان نیست.  جوانان باهوش ایران،  به برنامه اینگونه رادیو و تلویزیون ها بروید،  و پاسخ آنها را بدهید،  و از تاریخ و شرافت و هویت و کشور خود دفاع نمایید.  کجایند آن سلحشوران که در هشت سال جنگ در جبهه ها شجاعانه جنگیدند و کشته شدند،  و از کشور دفاع کردند،  بیایند ببینند که امروزه حتی جوانان قادر نیستند با تلفن و وب،  از کیان و کشور و تاریخ خود دفاع نمایند.  در فیلم هایی که می سازند،  نام های اصیل ایرانی را روی حیوانات و عوضی ها می گذارند،  و جوانان ایران با شوق و ذوق از آن فیلمها و هنرپیشه ها حمایت و تشویق می کنند. 

   ادامه پرسش:  3 -  آیا اسکندر مقدونی همان اسکندر اشکانی است یا الکساندر یونانی، یا اینکه اسکندر مقدونی اصلا وجود خارجی ندارد؟

    پاسخ پرنیان حامد:  روی تاریخ کشور ما نوشته سال 320 ق.م شخصی به نام کهرم که می شود کی هروم یعنی شاه سوریه پسر ارجاسپ به ایران حمله کرد قصر شاه را سوزاند (که تخت جمشید نیست) دختران شاه را گرفت فرار کرد پسر شاه رفت زد دمار از روزگارش در آورد سال 73 ق.م یک ایرانی از رومیه مدائن  در ایران قیام کرد رفت اروپا را فتح کرد آثارش در اروپا بیش از 100 معبد  میترایی و اسامی مکانهایی مثل اسکان دینا وی = اشکان دین آور = اسکاندیناوی روی نقطه به نقطه اروپا هست اسم این بابا اسکندر بود که با الکساندر سوریه ای هیچ ارتباطی ندارد،  اینجوری بگویم متوجه می شوید؟  چرا قبل از طرح این سوالات این وبلاگ را نمی خوانید می دانید تا به امروز چند بار این سوال را جواب دادم؟

   پرسش 1787:  با سلام خدمت جناب راوید،  چرا اسکندر اشکانی حکومت هخامنشیان را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟

    پاسخ پرنیان حامد:  با سلام چرا ساسانیان حکومت اشکانی را از بین بردند، مگر حکومت بدی بود؟  چرا هخامنشیان حکومت ماد ها را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟ چرا قاجاریه حکومت زندیه را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟ چرا پهلوی حکومت قاجاریه را از بین برد،  مگر حکومت بدی بود؟  هر سرسلسله حکومتی از خودش یک سری قهرمانی ها نشان داده است،  ته سلسله ها،  حکومت ها را به فاجعه کشاندند،  اردشیر دوم زد کوروش صغیر را کشت.  اردشیر سوم هخامنشی همه برادر  هایش را سر برید،  یک نفر هخامنشی پیدا نمی شد به حکومت بگذارند.

   پرسش 1788:  پیل بغدادی و خط آریایی،  با سلام خدمت آقای راوید،  1 - من در سایت ویکی پدیا خواندم که اشکانیان یک چیزی اختراع کرده بودند شبیه باتری، می خواستم بدانم واژه باتری در زبان پهلوی اشکانی (پارتی) چه بوده است؟

   2 -  من در وبلاگی خوانم که خط اوستایی، پهلوی و بقیه خطهای ایران ریشه در خط آریایی دارند نه خط آرامی و چون زبان آرامی به این خط نوشته می شد نام این خط آرامی شد، آیا خط آریایی وجود داشته است، اگر درست است پس چطور در سایت وکی پدیا حروف الفبای آرامی و فینیقی را نشان داده است و این دو حروف الفبا شبیه هم هستند و نوشته بود خط آرامی از خط فینییقی به وجود آمده است، خواهشمندم درباره خط فینیقی هم توضیح دهید.

    پاسخ پرنیان حامد:  کلیه خط هایی که نام بردید از خط فتقی است خط یونانی هم از همین خط است.  فتقی ها هم به استناد گفته های هرودوت مهاجرین از خلیج فارس بودند لذا این خط به احتمال زیاد از خلیج فارس به آنجا برده شده است اما چیزی درباره خط آریایی نمی دانم آدرس وبلاگی که گقتید را بنویسید ببینیم چه سندی برای این خط ارائه داده است.  مادر این خطوط خط فتقی است،  که یونانی، پهلوی، آرامی، ... همه از آن گرفته شده است.

 نمی دانم به آن چه می گفتند،  احتمالا پیل می گفتند.

عکس سندی از خط،  عکس شماره 6606 .

   عکس باطری اشکانی،  جهت اطلاع بیشتر به تاریخ صنعت و تکنولوژی در ایران بروید،  عکس شماره 6607.

 http://ravid.ir    و   http://arq.ir