آزادی و دشمنان آزادی
پیش گفتار
ــ تاریخ نگارش این پست برای اولین بار در وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، در زمستان 1387بود.
توجه ــ مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند: در اینجا http://arq.ir
شریان آزادی خشک و خشن
تمام تلاش دشمنان ایران و ایرانی این است، که نگذارند ناسیونالیسم در ایران عروج پیدا کند، زیرا می دانند متعاقب آن ملی گرایی بزرگتری، در تمام قاره کهن شکل می گیرد. چون ملت های قاره از نظر تاریخی و اجتماعی بیک دیگر پیوسته هستند، و این خود یک انقلاب بزرگ در تاریخ بشر ایجاد می کند، در این باره تاریخ مثال های زیادی دارد. دشمنان ملتها سعی دارند با انواع ترفندها، ناسزاها، چماق داری، از این وضع جلوگیری نمایند، مثلاً آنها با کمک عوامل و مزدوران ریز و درشت خود، مزدورانی که گاه پولی هستند و گاه از روی نادانی رایگان، سعی می کنند در وبلاگ های ملی گرای ایرانی، شانتاژ و جو سازی کنند، تا آنها را از تلاش و کار ملی باز دارند. به این ترتیب اربابان آنها، که در شرق و غرب قاره کهن هستند، خواهند توانست به مردم ضعیف و پاره شده این قاره، که با این قبیل شگرد های اجتماعی و مجازی، دشمن یکدیگر شده اند، منابع و منافع بویژه نفت و گاز ببرند و یا بدزدند، و ملت های پراکنده کوچک بدون هویت و سابقه تاریخی باقی گذارند، و آنها را با یک مشت دروغ تاریخی و اجتماعی سرگرم کنند، و به بدبختی و نیستی کشانند. اما کور خوانده اند. انگشت شماری از این مزدور بی نام نشان، که معلوم نیست پدر و مادر آنها کیستند، آیا آنها ایرانی هستند، که می دانم نیستند، در زیر زمین های لندن و پاریس، مشغول لجن پراکنی علیه ملت های قاره کهن، بویژه ایرانی های ملی گرا و وطن دوست هستند. در صورت تقاضای اشخاص متخصص اجتماعی، موضوعات و وب های مرتبط را ارسال می کنم.
بدست آوردن و برپایی آزادی اندیشه و قلم، اصل مباتارزه با مزدوران استعمار و امپریالیسم است، برای دانستن دمکراسی و آزادی به اینجا بروید. ولی در واقع برای رسیدن به جامعه دمکرات تجربه نیاز است، گاه این تجربه بعلت عدم آگاهی و دانش از دمکراسی، شکل زمخت و خشن بخود می گیرد. البته ایرانیها در تاریخ و فرهنگ خودشان دمکراسی تاریخی داشته اند، از نوروز و اعیاد ایرانی پیداست. بهمین جهت برای رسیدن به آزادی نوین، چندان با مشکل روبرو نخواهند بود، فقط اندکی در شریان اینترنتی و مجازی آنرا تجربه خواهند کرد، و سپس براحتی بکل جامعه منتقل خواهد شد.
تاریخ دمکراسی زمخت و خشن خود داستانی است، گذر از دوران استبداد قبیله ای، واسطه فئودالی می خواهد، و گذر از استبداد فئودالی، دوران بورژوازی می خواهد، و گذر از استبداد بورژوازی به دمکراسی هم واسطه می خواهد، و این واسطه می تواند با شرایط ملی، دمکراسی زمخت و خشن باشد. در صورتیکه این مسیر جهشی طی شود، ممکن است سر به دیوار بخورد و یا به آتش پریده شود، جهش در تکامل معنی ندارد، ندانستن بخش هایی از علم را جهت توجیه جهش می گویند. رعایت اصول علم تکامل و رشد تاریخ اجتماعی مهم است، عدم دانستن و یا رعایت نکردن این دانش توسط روشنفکران، جامعه را به سمتی می برد، که مدت کوتاهی گمان می شود وارد دمکراسی شده، ولی در حقیقت بازیچه امپریالیست بودن است. نمونه های آنرا صد سال گذشته در تاریخ ایران بسیار داریم، فکر می کنند که چرا با این همه انقلاب و ماجرای تاریخی، هنوز دمکراسی واقعی نیامده است، این همان موضوع کلیدی است، که با مطالعه و پیگیری وبلاگ های انوش راوید به آن خواهید رسید.
پرسش از عموم: آیا می دانید زندگی دمکرات چیست؟ در خانواده و در جامعه چگونه می تواند باشد؟
آزادی قلم و اندیشه
بار ها تکرار کرده ام وبلاگ انوش راوید نظرات شخصی است، و برای افرادی می باشد که بدانند نظرات شخصی چیست، و همچنین برابر موج نو ایرانی و تخصصی با جغرافی ـ تاریخ بر خورد کنند. سنت گریزی و دانایی قرن 21 را درک کرده و پیشه نموده اند، و همچنین دمکراسی و فدرالیسم را نهادی خواهان باشند. تئوری یا نظریه را خوب بشناسند، و از کار برد آن در علم آگاهی داشته باشند، تاریخ و فرهنگ یادگیری و جایگاه سوالات در ایجاد جامعه روشنفکری را در نظر بگیرند.
چند سالی است که اینترنت فرصتی داده، تا هم میهنان عزیزم بزرگترین آزادی بیان را تجربه کنند، این آزادی بیان را می توان اردوی مجازی ملی و مردمی نامید، که در واقع توسط ایرانی ها در جهان ایجاد گردیده است. ایرانی ها از سراسر گیتی، در این اردوی مجازی با آزادی کامل به نشر خواسته های خود می پردازند. بسیار جای خوشحالی است، در این اردوی مجازی ملی و مردمی هیچ کس حقوق نمی گیرد و اجیر کسی نیست، فردی چیزی را نمی تواند به دیگری تحمیل کند، همه با هر اندیشه و عقیده و کار بردی راحت و آزادند. به جز انگشت شماری مزدور شده دشمنان تاریخی، که سعی دارند در مقابل این آزادی و اردوی مجازی ملی و مردمی قرار گیرند، و آنرا به انحراف بکشانند.
ایرانی ها در طول تاریخ سه دوره کوتاه آزادی را در اردوی ملی و مردمی تجربه کردند، و دور هم جمع شدند، اولین انقلاب بورژوازی ایران، در سال 1906 فرصتی پیش آمد، تا مردم ایران گرد آزادی نو تجربه جمع شوند. این اتفاق بعد از 400 سال مبارزه بین سازمان قبیله ای بازمانده در تاریخ و تشکیلات فئودالی جلو رو، پدید آمد که در تاریخ نیک مشروح نوشته ام. از ابتدای قرن 16 حکومت های قاره کهن، اول بشکل سازمان قبیله ای ظاهر می شدند، و هر حکومت که می توانست به تکامل اجتماعی زیر نفوذ استعمار بسمت تشکیلات فئودالی برود، مدتی می ماند، ولی در نهایت آن حکومت در مبارزه با سازمان قبیله ای، که ریشه در تاریخ داشت سرنگون می شد. حکومت صفویه با سازمان قبیله ای روی کار آمد، و بسمت فئودالی نو پدید رفت، ولی توسط سازمان قبیله ای به رهبری نادر شاه افشار بر کنار گردید. افشاریه آن چنان زیر نفوذ سازمان قبیله ای بود، که نتوانستند بماند، حکومت زندیه قبیله ای براحتی با نو فئودالی کنار می آمد، توانست افشار صرف قبیله ای را کنار بزند. ولی ساختار قبیله ای زندیه با حرکت نو فئودالی رو به رشد نتوانست هماهنگ بشود، چون فئودالی اولیه به تنهایی نمی توانست تیر خلاص به سازمان قبیله ای بزند، از سازمان قبیله ای دیگری که بسیار ضعیف بود، به نام خاندان قاجار کمک گرفت. با آمدن پادشاهی قاجاریه، سرعت تشکیلات فئودالی با راهنمایی استعمار، که در رشد و ظاهر شدن خان های فئودالی کمک می کرد، بالا گرفت. علت همراهی استعمار برای این کار بزرگ کردن رهبران فئودالی، برای اجرای دستورات استعمار بود، همان گونه که در هندوستان مهاراجه ها ساخته و پرداخته شده، و در خدمت انگلستان بودند. جهت اطلاعات بیشتر به ساختارهای تاریخی اجتماع مراجعه نمایید.
در اواخر پادشاهی قاجار، مسیر تکامل اجتماعی ایران بسوی بورژوازی نو پدید ایران رهسپار شد، و انقلاب مشروطه پیش آمد، و ایرانیان مدت کوتاهی در اردوی ملی و مردمی گرد آمدند. سپس بهانه جنگ دوم جهانی فرصت کوتاه دیگری پیش آمد، تا اردوی ملی و مردمی شکل گیرد، هر چند در این دوره امپریالیسم نقشه های بدی داشتند. فرصت کوتاه دیگر در بهمن و اسفند سال 1358 اردوی ملی و مردمی چهره زیبای خود را نشان داد، تا اینکه امروزه مردم می خواهند آنرا اینترنتی و مجازی بخوبی بکار بگیرند. در تمام مدت های کوتاهی که مردم در اردوی ملی جمع می شدند، خواسته های ملی و مردمی خود را به هر شکل، که در آن زمان مربوطه بود مطرح می کردند، و با یکدیگر گفتگو داشتند. اما از ابتدای قرن 20 خیلی سریع دیکتاتوری با کمک امپریالیسم خود را جمع و جور می کرد، و اردوی ملی و مردمی را با کمک مردمان آل فسیل درهم می پاشید و از بین می برد. اما در این زمان اردوی مجازی ملی و مردمی چهره خود را خوب و توانا نشان می دهد، هزاران نفر از میهن دوستان و عاشقان ملت ها هستند، که اردوی مجازی ملی و مردمی را به نوعی درک کرده اند.
پرسش از عموم: آیا همه چیز خبر از موفقیت می دهد؟
از مردم آل فسیل بدانیم
استعمار و امپریالیسم و استبداد، برای ماندن و ادامه حیات خود در همه جا به افرادی نیاز دارد، که نتوانند با مردم هماهنگ شوند، و در مرامی و بندی گیر افتاده و یارای خروج و خروش نداشته باشند. به این قبیل افراد فسیل یا آل فسیل می گویند، آل فسیل آنچه را که می داند، به آن اعتقاد پیدا می کنند، و به آن تعصب شدید می ورزد. شاهی و رئیس جمهوری، بتی و مرامی، و خلاصه هر چیز که در مغزشان جا باز کرد، همان را نهایت می دانند، و هیچ چیز دیگر و نو آوری را نمی توانند بپذیرند. اگر آنها چیز های جدید و متنوع علمی تر در تخصص خود را بپذیرند، دیگر نخواهند توانست مخلص آنچه که برای آن هستند در خدمت باقی بمانند.
مردم آل فسیل اشخاصی هستند که به آنها احمق نمی شود گفت، خائن نیستند، چه بسا وطن پرستان و مومنینی خوب و وفا دارانی به نام باشند، نا آگاه نیستند، چه بسا از اهالی علم و شعر در میان آنها بسیار است. آنها فقط از نظر مغزی و ذهنی جا مانده در گذشته هستند، و نمی توانند خود را جلو بکشند و تغییرات را درک نمایند، و نمی دانند نو آوری در علم و هنر و غیره چیست، هر چند که تعریف آنرا بدانند. بطور عادی و روزانه با این قبیل اشخاص سرو کار داریم، خود آنها متوجه نیستند که در گذشته مانده اند و درکی از حرکت زمین زیر پایشان ندارند. حتی بسیار شنیده و خوانده ایم، که می گویند دنیا آخر زمان شده و چرا زمانه اینجوری شده، و یا می نالند که جوان های امروزی چنین و چنان شده اند. آدم های آل فسیل نمی توانند غیر از آنچه که در مغزشان هست، و عمد و غیر عمد و با انواع ترفند ها به آنها یاد داده اند باز نگری کنند، چیز جدید برای آنها حرام و ممنوع است. کشور هایی که آل فسیل آنها زیاد است، دچار مشکل و بحران های اجتماعی هستند، البته هر لحظه کوتاهی و تزریق نکردن نو آوری و سنت گریزی توسط روشنفکران، حتی به پیشرفته ترین جوامع، آنها نیز داری شمارش بالایی از آل فسیل خواهند شد.
پرسش از عموم: آیا شما در اطراف خود آل فسیل می شناسید؟
عکس فسیل جمجمه یک میلیون و هشتصد هزار ساله کشف شده در کشور گرجستان، موجودی شبیه انسان به نام دمانیسی Dmanisi عکس شماره 6371.
ترفند دشمنان تاریخ و آل فسیل
تعداد انگشت شماری دشمن با ترفند های مختلف می خواهند بگویند ایرانی ها همیشه تاریخ خوار و ضعیف و شکست خورده بودند، یا حتی وجود نداشتند. امروزه این دشمنان از وبلاگ انوش راوید بشدت ترسیده اند، و با نام هایی ایرانی وبلاگ هایی ایجاد کرده اند، که به ظاهر خود را ایرانی باستانی وطن پرست نشان می دهند. آنها برای اغفال جوانان با چند تعریف آبکی از شاه های تاریخی، شاهنامه و یا زرتشتی، به جلب هم میهنان عزیز پرداخته تا ضد وبلاگ های ناسیونالیستی موذیانه اقدام کنند، و تفرقه ایجاد نمایند. آنها از اینکه ایرانیان واقعیت های تاریخی را بدانند بشدت ترسیده، و دست به چنین ترفندها و شیوه های احمقانه تر از وجود شان زده اند. ملت ایران بزرگ این انگشت شمار اجنبی ها را از ابتدای تاریخ می شناسد، افرادی که درس گرفته از شیادان استعماری هستند، و معلوم نیست نام آنها چیست و کجایند، در زیر زمین های لندن یا پاریس، ریاض یا مسکو. ملت غیرتمند ایران هرگز در طول تاریخ به کسی اجازه نداده، که بیایند خاک پاکش را اشغال کنند و یا تخت جمشید آمالش را بسوزانند، بشما اخطار می کنم بترسید. هم میهنان عزیز، با مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید، دشمنان تاریخ و تاریخ اجتماعی خاک پاک ایران را بشناسید، و آنها را برای همیشه دور اندازید.
دشمن آنقدر خوب عمل کرده، که عده ای به فراماسون ها و لژهای آن و کارگزاران و چهره های استعمار می گوید خدمتگزار، هرگز نگذاشتند به ذهن آل فسیل چیزی جز اینها برود. به سر سپردگان کامل و بی چون و چرا چون گریشمن و پیرنیا می گویند خدمتگزار، عمق نفوذ دشمنان به مخ ها و بسیار دیگران چون آنها را که فریبنده های جیره خوار بودند، و فوج عظیمی حقوق بگیر و مزدور که حرف های آنها را طوطی گونه تکرار کرده اند، و دروغ ها را رنگ و رو داده اند می گویند خدمتگزار. در قرن 20 اینهمه روزنامه نگار و نویسنده و تاریخ نگار اعدام شدند و یا خانه نشین گردیدند، او هرگز نپرسیده میهن پرستان برای تاریخ نویسی کجا بودند. او نمی خواهد بداند که میهن پرستان تاریخ نویس در قبرستان بودند و گم نام، در دوره تاریخی، استعمار و امپریالیسم به تاریخ خیلی حساس بود، و هرگز اجازه نمی داد کسی غیر از عوامل خودش چیزی از تاریخ بگوید. آنها به آل فسیل غیر از آنچه که در مغزشان با انواع ترفند ها یاد داده اند، باز هم با ترفند هایی اجازه باز نگری نمی دهد، فقط باید چیز هایی را بداند که آنها می خواهند.
چه بسیار دانشمندان تاریخ و مکتب بودند، که گمنام و بی نام رفتند تا عده ای دروغ ها را برای منافع خودشان بخورد ملتها بدهند، دروغ گوها پول های فراوان گرفتند، و با نفوذ استعمار سازماندهی شدند و دروغ گفتند و نوشتند، و ساده ها باور کردند و اغفال شدند. از ترفند ها این بود که نگذارند ذهن کوچک آل فسیل بفهمد دمکراسی و آزادی اندیشه یعنی چه، نظریه چطور، او از نظرات شخصی فقط دگم بود را دانسته و بس. دیگران که خلاف دانش محدود آنها دانسته باشند و حرف های نو بگویند، دشمن خطاب می کند، او معنی تحلیل و تحقیق را نمی داند. فقط آنچه که قبلاً به او آموزش داده اند کپی می کند و بس، و می خواهد دیگران هم همین باشند. دشمنان که اینک در اردوی مجازی ملی و مردمی ایرانیان رخنه کرده اند، گونه های آل فسیل هستند. گاه آنقدر بشکل افراد ملی ظاهر می شوند، که انسان را گمراه می کنند، گاه تند روی های نژاد پرستانه و شونیستی دارند، و به اقوام و ملت های دیگر ایرانی نا سزا های خطر ناک می گویند، و در جاهایی افراد ساده را بشدت اغفال می کنند. آنها همه چیز را سیاه و سفید می بینند، و به دنبال جنگ های حیدر، نعمتی هستند، و نمی توانند تحلیل روز داشته باشند.
پرسش از عموم: بنظر شما، دستان غیر ایرانی و اجنبی، تا چه اندازه در کار دشمنی با اردوی مجازی ملی و مردمی ایران است؟
شعور های سایکوپت
سطح تحصیلات افراد مطلقاً هیچ ارتباطی با میزان شعورشان ندارد، درباره میزان شعور و فهم و درک افراد، روانشناسان گفته و نوشته های زیادی دارند، اما هر شخصی با برخورد های خود با مردم، دید متفاوتی از شعور های دیگران دارد. من نیز با 7 سال وبلاگ نویسی و داشتن ده ها هزار نظر در وبلاگهایم، دیده ام انگشت شماری علاقه به اهانت، مخالفت، مزاحمت، دارند، آنها نوعی سایکوپت هستند، معمولاً اینها هیچ وقت در هنگام نوشتن نظر درود یا سلام نمی گویند، و هیچ وقت هم آرزوی موفقیت و یا تندرستی برای طرف مقابل ندارند. مدتی است جوانکی که صفحه فیسبوک خودش را بروی مردم بسته است، و گویا به فیسبوک جهت اعمال رفتار سایکوپتی آمده است، در نظرات فیسبوک و وبلاگم همین رفتار های سایکوپتی را دارد. او با کپی پیس کردن چند مطلب تاریخی از وب های دیگر در وب خودش، فکر می کند که خیلی دانا شده، و می خواهد با رفتار غیر عادی، هم خودی نشان دهد، و هم عقده خالی کند. از نظر من این قبیل در بچگی و نوجوانی دچار آسیب ها و تجاوزات جسمی، روحی، اجتماعی، قرار گرفته اند، و نمی توانند بطور عادی و معمولی رفتار کنند.
بعضی از خصوصیات روانی سایکوپتها و جامعه ستیزان: علاقه به آزار دیگران، خود شایسته پنداری اغراق شده، تلاش برای مجاب کردن دیگران، جذابیت سطحی با لباس یا وب و غیره، نداشتن حس ندامت و عذرخواهی و....
آرزوی سلامتی برای این انگشت شمار افراد را دارم.
عکس انوش در معبد میترایی، مشروح در معابد مهر و میترا، عکس شماره 6311.
بیماری سایکوپت
در نوشته پیش از این درباره شعور سایکوپتی نوشتم، و گاه مزاحمت های اینترنتی این قبیل، این نوشته تنها برای اینکه یکی یا دو تای آنها در کامنت به من اهانت کرده و مزاحم شدند نبود، بلکه در واقع بمنظور آگاهی دیگران بود. در مدت 7 سال کار اینترنتی، با تعدادی از این افراد بیمار برخورد داشته ام، و در کل متوجه شده ام، حدود یک درصد مردم درگیر این بیماری هستند. در هر صورت بمنظور محیط و زندگی سالم، باید سایکوپت ها را شناخت، و راه درهم ریختن بیماری آنها را یافت.
البته من در آن عکس نوشته بودم، "سطح تحصیلات افراد مطلقاً هیچ ارتباطی با میزان شعورشان ندارد" دلیل آن این بود، که امروزه تمامی افراد اینترنتی دارای تحصیلات هستند، و انگشت شماری بیماری سایکوپتی یا جامعه ستیزی دارند، و چون آن بیماران دارای تحصیلات هستند، با این اشاره و نوشته من در آن عکس، شاید بتوانند تشخیص دهند، که دچار بیماری هستند، و نسبت به معالجه خود اقدام کنند.
عکس نعل اسب، که از قدیم بمنظور دور کردن آزار سایکوپت ها به دربها می زدند، شاید امروزه هم مجبور شویم به صفحه وب بزنیم، ولی نه با درک و درایت امروزی سایکوپت ها بشناسیم، تا بتوانیم جامعه ای بهتر ایجاد کنیم.
دانش ناسیونالیسم ایرانی
تاریخ گیتی پر از جنگها و کشتارها، رجزخوانی های بی پایه و اساس و غیره است، که همه آنها را افراد وطن پرست راه انداخته، و وطن پرست های بیشماری در تمام کشورها پشتیبانی کرده اند. اینک ما در شرایطی از گذر تاریخی تمدن بشر قرار گرفته ایم، که باید دیدی کاملاً حرفه ای مخصوص قرن نو به تمام مسائل داشته باشیم، منجمله به ناسیونالیسم. ملی گرایی امروزی باید کاملاً علمی، و تدوین شده باشد، که امکان نفوذ فاشیسم و ارتجاع، دیکتاتوری چپ و راست، در آن وجود نداشته باشد. در دانش ملی گرایی ایرانی، باید شرح و توضیح کاملی از تمام مسلکها و عقاید، و غیره بسبک موج نو ایرانی نوشته شود. تدوین و اجرای کاربردی هر دانشی از توانایی یک نفر خارج است، این دانش باید توسط جمعی دانشور امروزی، با استفاده از تکنولوژی های نوین در فرهنگستان ملی ایران، که می تواند در ابتدا مجازی و اینترنتی باشد گرد آید.
. . . این پست ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .
جالب: همیشه گفته ام چه کسی مخالف وبلاگم باشد، چه موافق، در هر صورت برد با من است، به چند دلیل: تحریک برای بحث بر پایه آزادی قلم و اندیشه مجازی، روشن شدن جوانان نسبت به دروغ های تاریخ، باز خوانی تاریخ و غیره.
بدلیل سن بالا، از نزدیک شدن و نوشتن در وبلاگ های مشترک، و بحث کردن دوری می کنم، بدو دلیل، اول بیشتر وقت من صرف تحقیق های تاریخی و نوشتن آنها می شود، و سپس حوصله جوانی ندارم. بویژه از اشخاص بی نام نشان دوری می کنم، زیرا تعدادی از آنها مزدوران بیگانه در ایران و کاملاً حرفه ای در جهت منافع اربابانشان هستند، و به هر دری می زنند، که فقط عقده یا دشمنی خود را نشان دهند. خود بخود اینها دشمن تاریخ ایران هستند، و به هر وسیله می خواهند تاریخ ایران را بکوبند، کلاً آنها منطق ندارند، که بخواهیم واقعیتی را به آنها ثابت کنیم، بگونه دیگری شستشوی مغزی شده اند. باید توجه نمایید، که به تمام پرسش های تاریخی و اجتماعی پاسخ داده می شود، در: وبلاگ پرسش و پاسخ و وبلاگ گفتمان تاریخی. خواهشاً پرسش های خود را در نظرات وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران بنویسید، تا یک فصل هزار نفر آنرا ببینند، توجه داشته باشید، بخشی یا تمام نظرات اهانت آمیز را حذف می کنم.
برکت و نعمت اینترنت
باید برکت اینترنت را که آزادی قلم و اندیشه، و پیامد آن شکوفایی و گسترش علم را برای جهان به ارمغان آورده شکر گزار بود، و همیشه یاد اندیشمندان و دانشمندان این گام مهم را به خاطر داشت، و برای نگهداری این نعمت تلاش نمود. از نوشتن موضوعاتی که نشر اکاذیب است خود داری شود، و همچنین از گفتن اهانت به یکدیگر در نظرها جداً خود داری شود. اگر قدر این تکنولوژی قرن 21 را درک نکرده و پاس نداشته، همین وسیله ای می شود که چون آتش جهنم بد خواهان را تا رختخواب آنها تعقیب و نابود می کند. زمانی که ما جوان بودیم در آرزوی گفتن و نوشتن، که همگان و علاقمندان ببینند و بخوانند، به رویا ها سفر می کردیم، ولی چنین چیزی نبود. جوان های عزیز می توانند از بزرگترها بپرسند که آنها در چه محدودیت علمی بودند. یکبار دیگر، سپاس اندیشمندان و دانشمندان که جهان را برای ما گشودند، آن انبوه بزرگ مردان اندیشمند ایرانی، که از هزاران سال پیش بدون توقع مادی، پدید آورندگان دانش های برتر گیتی بودند، و این پدید آورندگان علوم تکنیکی امروزی، که برای پول کار های بزرگی کرده اند، و باشد پاداش نیک برای جوانانی که از این برکت و نعمت به خوبی و نیکی استفاده می کنند.
عکس تاریخی مردم تهران زمان انقلاب مشروطیت، عکس شماره 459.
گرز رستم بر سر دشمن
در پست تعریف و تحلیل دیگر از داستان رستم و سهراب، یکبار دیگر گرز رستم بر سر دشمنان ایران فرود آمد، و صدای شکستن فرق سرشان بخوبی شنیده شد. یکی از این انگشت شمار عدد بی معنی بی نام و نشان، بعلت نداشتن سواد و درک، با ناسزا و اهانت، درد بی درمان خودشان را در پستی ظاهر کرده است، که نشان از بی پدری و بی تربیت او دارد.
با تارنمای انوش راوید، یکبار دیگر درفش کاویانی با سرفرازی در محیط مجازی افراشته شد.
جوانان باهوش ایران بدرستی می دانند، که موضوعات را باید با ذهن دمکرات ببینند و بخوانند، ولی دشمنان ایران و ایرانی و تاریخ ایران، بعلت معلولیت روانی سایکوپتی، فقط می توانند زاری موذیانه و ذلیلانه داشته باشند، آنها حتی توانایی و شجاعت این را ندارند، که نام خود را بگویند، همان بهتر که گرز گاو سر، سر و زلف آنها را بدرد، تا دیگر نتوانند در وب های روشنگر ایرانی لجن پراکنی کنند.
تصویری از شاهنامه فردوسی، عکس شماره 2522.
کلیک کنید: تاریخ مبارزات فرهنگی
کلیک کنید: فرهنگ واژه های سیاسی
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند: در اینجا http://arq.ir .
ارگ http://arq.ir