دروغ ایران یک جالیز بزرگ
پیش گفتار
از قرن گذشته و ابتدای آموزش، و از دبستان در سیستم آموزشی ایران یاد داده اند، که ای ملت شما بادمجان هستید و کشور تان جالیز است، که اسکندر مقدونی از یک جای کوچک بی اهمیت کم جمعیت آمد و کشت و فتح کرد و آتش زد. اعراب بیابانگرد از بیابان های کم جمعیت آمدند و کشتند و فتح کردند و غارت کردند. مغول های بیابان گرد بی سواد، و ترسان از رعد و برق، از قبایل کم جمعیت دشمن یکدیگر، همین کارها را با ایرانی کردند. تیمور لنگ هم آمد و همین کار را کرد، افغان و این و آن هم آمدند و همین بلاها را سر بادمجان های جالیز آوردند.
تصویر شیر سنگی دوران صفوی در اصفهان، عکس شماره 3367.
توجه: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
تصویر لوگوی اغفال ترفند های تاریخ نویسی استعماری نشوید، عکس شماره 1606.
سبک کار استعمار
در ادامه سبک تاریخی نویسی استعماری، و در واقع می خواهند بگویند: ای ملت ایران، حال گاهی هم عظمت داشتید و بزرگ بودید، و اغفال شده، بمانید با خاطره این بزرگی و امید واهی به آن، ولی در کل بادمجان هستید، و کشور تان جالیز، یک جالیز بزرگ، که به این سادگی از هر بی اهمیتی شکست خوردید. این ترفند دروغ های تاریخی، الکی حاصل نشده، کار و برنامه ریزی زیاد استعماری را داشته است، که باعث موفقیت های استعماری هم شده است.
باید به اینها گفت غلط می کنید، که ایرانی را چنین می گویید، شما غلط کردید که ملت تاریخی ایران را با دروغ و دونگ شکست خورده از همه می دانید، دروغ هایی که هیچ سند تاریخی برای آنها ندارید، و فقط منظور تان کشتن و ضعیف کردن ناسیونالیسم ایران است. این مهم در ادامه دروغ نویسی های تاریخی، و از ترفند های استعمار و امپریالیسم و نوکرانشان، برای پیشبرد اهدافشان می باشد. اهدافی که در نهایت باعث درهم و برهم کردن قاره کهن شده و بیشتر خواهد، اهدافی که با ضعیف کردن و ضعیف نشان دادن ملی گرایی ایرانی به آن دست خواهند یافت.
جوانان باهوش ایران، از تاریخ و هویت و سرنوشت کشور خود دفاع نمایید، و نگذارید ایرانی و ایرانی را شکست خورده از همه در طول تاریخ نشان دهند، شکست های دروغی که هیچ سند و مدرک برای آنها ندارند. ولی ما برای تمام تاریخ ایران، برای بزرگی و پیروزی های ایران و ایرانی، سند و مدرک داریم. بیایید با هوش و درک و سواد خودتان، سرنوشت ساز باشید، با درست دانستن از تاریخ است، که می توان آینده را ترسیم کرد و ساخت، دشمنان نمی خواهند شما از تاریخ بدرستی بدانید.
آن کس که بداند و بداند که بداند، اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند، بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند، لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند، در جهل مرکب ابدالدهر بماند
شاعر: ابن یمین
اخطار و هشدار
|
اخطار و هشدار به سیستم آموزشی ایران، از این دروغ و دونگ های بی سند و مدرک تاریخ نویسی استعماری دست بردارید، در غیر اینصورت بعنوان عوامل آنها شناخته خواهید شد.
|
پرسش و پاسخ در رابطه با یک جالیز بزرگ
Hamid Alinia : تا اون جایی که یادمه تو کتاب های تاریخ مدارس دو سه درس در مورد دوره ی هخامنشی و ساسانیان بود بقیش در مورد انقلاب و قاجارو این چیزا بود و یه سوال خیلی مهم ذهن منو مشغول کرده و اون اینه که چرا دوره هخامنشیان که اوج قدرت و عظمت و شکوه ایران بود و شاهنشاهی مثل کوروش که پدر تاریخ ایران بود میخوان مخفی کنن یا چشاشونو ببندن و تو کتاب های درسی اشاره ای بهشون نشده!!!
Maryam Nazari : نمی فهمم با وجود این سنگ نگاره هاو مدارک و شواهد چرا این همه سال کسی از این دروغ بزرگ حرفی نزده. دلیل این سکوت بی تفاوتی و لاقیدی خود ما نیست؟
پاسخ انوش راوید: درود گرامیان Hamid Alinia و Maryam Nazari ، پاسخ شما عزیزان در خود همان متن نوشته ام، "استعمار و امپریالیسم"، تا جوانان ایران، این پدیده دو سه قرن گذشته را نشاسند، هیچی را متوجه نخواهند شد.
Masoud Nasiri : درود استاد زیبا قلم فرسایی نمودید.
پاسخ انوش راوید: درود گرامی Masoud Nasiri استعمار و امپریالیسم بشدت از ناسیونالیسم ایرانی می ترسد، و در دو سه قرن گذشته بیشترین تلاش را کرده اند، تا این ناسیونالیسم را بوسیله دروغ گفتن و نوشتن در تاریخ، و با کمک عوامل خودشان سرکوب کنند. امروز روز به روز جوانان ایرانی آگاه تر می شوند، خود بخود باهوشها زود متوجه شده اند، که چقدر در تاریخ و سرنوشت ایرانی دروغ گفته اند، و کم هوش ترها هم بالاخره متوجه خواهند شد.
Shahram Sanjabi : جناب راوید، با درود، دیدگاه شما در مورد مردم آذربایجان چیست؟ آیا آنها از مردمان آلتایی هستند یا اینکه زبان آنها دگرگون شده است؟ با سپاس
پاسخ انوش راوید: درود گرامی Shahram Sanjabi از نظر تحقیقات من پیدایش زبان با حروف هیروکلیف جی آغاز شد، قبل از آن انسان ها فقط چند حرف داشتند، و فرهنگ لغات آنها هم فقط چند صفحه بود. سپس از دوران تمدن جی و با گرم شدن زمین ما، طی زمان به همه جهان گسترش یافتتد. در طول زمان و مکان گویش های مختلف از این زبان که من آنرا زبان ار نامیده ام پدید آمد و متعاقب آن نیز با ایجاد تمدن های دیگر زبان ها از این گویشها پدید آمدند. مطابق معمول در دروغ های تاریخ می گویند ریشه تمام زبان های دنیا هندو اروپایی است، که دروغ محض است، و ریشه تمام زبانها ار یا ایرانی است، در این باره توضیح زیاد نوشته ام به لینک زیر مراجعه شود: http://arqir.com/115
کوروش پرشی: با سلام درود به شما انوش راوید، خواهشمندم اینقدر خیالباهی های خود را وارد تاریخ نکنید، شما با اظهار نظرهای خود حتی در مورد حقایق تاریخی اونارو در نظر تاریخ دوستان زیر سوال میبری!! خواهشند اینقدر به تاریخ و فرهنگ تمدن کشور عزیزمان ایران ظلم نکنید.
پاسخ انوش راوید: درود، شما چرا اینهمه سند و مدرک را نمی توانید بپذیرید، و چسبیده ای به دروغ های تاریخ! خیال بافی نیست این ضعف ذهنی شماست، که حداقل درک و توانایی ذهنی را دارید. آیا شما اصلا تخصص تاریخ دارید؟ یا فقط بر اساس احساسات تلقین شده از سیستم آموزشی از تاریخ می دانید؟. شما چرا از قول عزیزان تاریخ دوستان ایران حرف می زنید؟ آنها خودشان در وبلاگ ما هستند و میگویند. شما چرا درکی از نظر و نظریه، تحقیق و تحلیل، نمی دانید؟ شما چرا نمی توانید بخوانید که بالای صفحه وبلاگ نوشته ام: نظرت شخصی، شما چرا میخواهید مانند مرتجع ها صدا ها را ببرید؟، و ده ها چرای دیگر. متاسفم که چنین جوان هایی در ایران وجود دارد، که نتیجه کار و زحمت سیستم آموزشی ایران است.
کوروش پرشی: کدوم سند و مدرک ؟ اگر میتوانید سند و مدرک معتبر که برای تاریخ دانان قابل قبول باشد بیاورید، طبق گفته شما همه مورخان بزرگ گذشته و امروز چه غربی چه ایرانی چه اسلامی همه دروغ میگویند و در اشتباه هستند!!!
پاسخ انوش راوید: آقا جان بیا وبلاگ را بخوان ببین که تاریخ دان ها هم قبول کرده اند، و دارند روز بروز روشن می شوند، و به اندازه کافی سند و مدرک معتبر موجود است. شما نمی توانید آنها را متوجه شوید، به دیگران چکار دارید، بارها از افراد امثال شما خواسته ام بی خیال این وبسایت باشند، و بروند در سطح خودشان پرسه بزنند. در این چند سال وبلاگ نویسی تاریخی، با افرادی چون شما که اطلاع و تخصصی در تاریخ نداشتند، برخورد داشته ام، که فقط می خواهند بگوید که چیزی می دانند، بدون اینکه یک تحقیق و تألیف داشته باشند. عزیز ما تجربه داریم، از افرادی که نام خودشان را دروغ می نویسند، توقع نداشته باشیم که طالب راستی باشند. بیایید از وبلاگ زیر شروع به مطالعه نمایید، و دانش خودتان را در تاریخ بالا ببرید، و پرسش های تخصصی بکنید، بجای یک کلی گویی بی معنی.
استعمار و امپریالیسم بمنظور پیشبرد اهداف خودش، و با کمک عوامل خودش، تاریخ را با ترفند و دروغ، در سیستم آکادمیک جهانی جا انداختند، تا کشورها را بجان هم بیاندازند، کوچک کنند و مردم را گمراه کنند. وبلاگ را شروع کن بخوان، و پرسش های تخصصی بکن، تا گروه تاریخ ما پاسخ گوید، که بدرد کسی بخورد. این کلی گویی الکی به هیچ درد نمی خورد، و دانش شما را هم بالا نمی برد.
کوروش پرشی: درود بر شما، من عاشق کوروش و فرهنگ و تمدن پارسی هستم به همین دلیل نام خودم را کوروش پرشی گذاشتم در بین دوستان هم همه منو به همین نام صدا میکنند من نیز مانند ایرانیان باستان طالب راستی هستم و از دروغ متنفرم، به نظر خودم و اطرافیانم به اندازه کافی از تاریخ اطلاع و تخصص دارم وبلاگ شما را کامل مطالعه کردم کاملا مشخصه که از تاریخ اطلاع کافی دارید و بطور عمد قصد جعل تاریخ دارید، اما نمیفهمم هدف از این کارتون چیه!؟
پاسخ انوش راوید: درود جوان ایرانی، و خوشحالم که به تاریخ و فرهنگ ایرانی علاقمند هستید، و امیدوارم زود به آگاهی های لازم درباره ترفند های استعمار و امپریالیسم برسید. ترفند هایی که باعث شده شما عزیزان، دروغ های تاریخ را واقعیت بدانید، و واقعیت های تاریخ را نتوانید ببینید، ترفند هایی که بخشی از آن از سیستم آموزشی بیرون آمده است. عزیز درصورتیکه ملت ایران و مردم قاره کهن دیر به آگاهی برسند، و نتوانند واقعیت های تاریخی را بدانند، باعث می شود، که امپریالیسم بیش از همیشه در این قاره جنگ و بلوا بپا کند، و قوم ها و ملتها را بجان یکدیگر اندازد. ما سعی می کنیم در حد توان خودمان تحقیق و تحلیل درباره تاریخ داشته باشیم، تاریخ وسیع است، و این تحقیقات باید توسط جمع کثیری صورت پذیرد.
شما چرا سطح شهروندی و درکتان را به این اندازه پائین می آورید، که بدون سند و مدرک اتهام می زنید: "بطور عمد قصد جعل تاریخ دارید" آقا جان خجالت بکشید. شما بهمین سادگی می گویید و فکر می کنید!، آنوقت می خواهید بگویید از تاریخ می دانید، مگر یک تاریخ دان اینگونه قضاوت می کند و می گوید، خجالت بکشید، حداقل از خودتان بخاطر این اتهام بچگانه خجالت بکشید.
حدود 15 سال پیش من برای اولین بار درباره دروغ های تاریخ، و ترفند های استعمار شروع به نوشتن در نشریات کردم، و از9 سال پیش در وب این کار را گسترش دادم، تا به امروز جمع کثیری بمن پیوسته اند، و در وب من و یا وب های خودشان مشغول دفاع از واقعیت های تاریخ، و رفع شستشوی مغزی از جوانان ایران هستند، که از سیستم آموزشی استعمار زده حاصل شده است. سیستم آموزشی که باعث شده شما دروغ را واقعیت، و واقعیت گوها را بنویسید "اما نمیفهمم هدف از این کارتون چیه!؟" یعنی آنها طی قرن 20 در بسته نگه داشتن مغزها موفق بودند.
این نظر و پرسش و پاسخ را در وبلاگ هم پست می کنم، تا جمع کثیری بخواند و نظر دهند. من از شما خواستم که وبلاگ را مطالعه نمایید، و پرسش های تخصصی کنید، ولی اینکار را نکردید، حال من از شما چند پرسش دارم:
ــ آیا تعریف استعمار و امپریالیسم را می دانید، خلاصه بنویسید؟
ــ آیا می دانید تفاوت بین حکومت، پادشاهی، دولت، سلسله، چیست؟
ــ آیا تاکنون به سبک کار حافظه محوری آموزش و پرورش اعتراض کرده اید؟
ــ آیا می دانید چرا در عراق و سوریه و لیبی جنگ های داخلی و کشتار وجود دارد؟
ــ آیا می دانید سلوکیان، کوشانیان، اشکانیان، چه سبک کشور داری داشتند، و در کدام سرزمینها بودند؟
ــ آیا می دانید کشور افغانستان که بخش بزرگی از ایران تاریخی است، چند قوم دارد؟ و روزانه چه تعداد از یکدیگر می کشند؟
این پرسشها و هزاران پرسش مشابه بارها در وبلاگ پاسخ و توضیح داده شده است، تندرست و پیروز باشید.
ــ این شخص گمراه از درک تاریخ، ادامه نداد و به پرسش ها هم پاسخ نداد.
آن کس که نداند و فکر کند که می داند، چه می شود؟، به شعر بالا از ابن یمین مراجعه نمایید، و پاسخ گویید؟
تصویر سنگ نگاره پیروزی شاپور ساسانی بر والرین امپراتور روم، عکس شماره 7893.
تکرار های کپی پیس پوچ در پوچ
در زیر یکی از داستان های بی پایه و اساس را از گوگل پلاس Bar Dya parsi که همچنان توسط اندکی کپی پیس پیس و تکرار می شود، پست کردم. اینها بدون اینکه پیگیر اصل سندیت این پرت و پلاها باشند، فقط می خواهند آب به آسیاب دشمن بریزند، و بگویند ناسیونالیسم ایرانی تو سری خور بوده است، و به زور کشتار به این و آن پیوسته و بدبختی کشیده است. چرا ساده ترین ترفند استعمار و امپریالیسم را درک نمی کنند، آیا آنها کم هوش هستند، یا از عوامل پولی و یا رایگان دشمنان تاریخ و ایران و ایرانی می باشند.
متن مورد نظر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونگی ورود اسلام به ایران و نحوه مسلمان کردن ایرانیان
(برگ نخست) ( دلایل اصلی فروپاشی ساسانیان)
شوربختانه درباره چگونگی مسلمان شدن ایرانیان سخنهای بسیاری گفته شده است که همه با هم متناقض هستند. این تحقیق برگرفته از تاریخ نویسان صدر اسلام ( بلاذری - ابن خلدون - ابن حزم - مسعودی - طبری - شویس عدوی - ابن هشام و . . . ) است . با امید بر اینکه چراغی برای نوادگان کورش بزرگ در خاک اشو زرتشت باشد.
دلایل اصلی فروپاشی ساسانیان :
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید. به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است. ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج می رفت.شوند این بی ثباتی کودتای مسیحی شیرویه پسر مسیحی مریم ، بر علیه پدر خود ، خسروپرویز ، و زرتشتی کشان گسترده ای که بدستور شیرویه در کشور راه افتاد بود به گونه ای که تمام بزرگان لشکری و کشوری و دینی را کشتند و دربار تیسفون را از نجیب زادگان و شاهزادگان خالی کردند.
در سال 11 هجری ابوبکر در مدینه به جای محمد ابن عبدالله نشست و جنگهای خونین را آغاز کرد که با نام "رده" معروف گردید. او همه قبایل مدینه را متحد کرد و با نام الله همه را در زیر یک پرچم درآورد. خیزشی بزرگی در عربستان آغاز شده بود تا مرزهای عراق و ایران را از آن خود کنند. زیرا عربستان از صحراهای سوزان و گرم و غیر قابل زندگی تشکیل می شد و آنان در آرزوی دست یافتن به مکان هایی سرسبز و آب و علف دار بودند. همانطور که در قرآن بهشت آنان مکانهایی است که آب روان و دشتهای سرسبز و زنان زیبا روی و شهد گوارا نامیده شده و آنان را به این مکان وعده داده است. ولی ایرانیان که در ایران از تمام این موارد برخوردار بودند آنان را تمسخر می کردند و اهمیتی به آنان نمی دادند.
فتح حیره و قتل عام آرامی نشین های عراق
در سال 12 هجری "مثی ابن حارثه " به فکر افتاد تا حمایت مدینه را جلب کند و با ابوبکر مذاکره نماید . او اوضاع آشفته ایران را تشریح کرد و از او خواست تا نیرو در اختیارش گذارد تا به جنوب فرات حمله کند و به نام گسترش اسلام غنایم بسیاری را کسب نماید. به گفته طبری: عربها از شوکت و قدرت ایرانیان خبر داشتند و می دانستند که آنان ملتی هستند که جهان را به زیر سلطه خود در آورده اند. به همین جهت در فکر حمله به ایران نبودند و تنها قصد تصرف شهرهایی از عراق منجمله حیره را کردند. در سال 12 هجری "خالدبن ولید" رهسپار حیره شد و از تمام قبایل درخواست کمک نمود. او در این جنگها رشادتهایی از خود نشان داد که نام وی را سیف الله گذاشتند ( شمشیر الله ). به گفته طبری: در میان راه به حیره دهستان های بسیاری برای ایجاد رعب و حشت، به آتش کشیده شد و آنان را ویران نمودند. بعد از ورود به حیره مردم شهر توان مبارزه را در خود ندیدند و قراردادی فی مابین آنان منعقد شد تا سالیانه 190 هزار درهم به مدینه باج پرداخت کنند.
خالد ابن ولید پس از پیروزی "حیره" و فتح آن شهر به فکر تصرف "مناطق آرامی نشین" عراق افتاد. مردمان آنجا مسیحیان ایرانی بودند که با آرامش زندگی میکردند. وی لشگر بزرگی را روانه آنجا نمود. افسر ارشد شهر برای آنکه حاضر به تسلیم نگردید و حاضر به فرار هم نشده بود تصمیم به زنجیر کردن خود و سربازانش کرد. که این نبرد بعد ها به " ذات السلاسل " مشهور گردید. "طبری" می نویسد خالد پس از کشتن سربازان دربند که در حدود 700 نفر بودند، زنجیر آنان را به عنوان غنیمت برداشت و افسر مافوق را گردن زد. وزن زنجیرها "هزار رطل" گزارش شد که در حدود 450 کیلوگرم بوده است. این جنگ در شهر کاظمه در شمال کویت واقع بود که در آن زمان زیر مجموعه امپراتوری ایران بوده است. ادامه دارد...
[ چگونگی ورود اسلام به ایران و نحوه مسلمان کردن ایرانیان ]
»برگ دوم« <> فتح حیره ( بحرین) و وادار کردن آنان به دادن خراج <>
طبری افزوده است در سال 10 هجری محمد ابن عبدالله به "منذر ابن ساوی" و "سیبخت" مرزبان هجر(بحرین) نامه ای نوشت تا آنان را به اسلام دعوت کند. بحرین در طول هزاران سال متعلق به ایران بود. دو تن مرزبان آنجا اسلام را پذیرفتند ولی مجوسان شهر که زرتشتیان بودند و سکنه شهر را تشکیل می دادند مسلمان نشدند و به دستور محمد ابن عبدالله متعهد شدند مبلغ 1 دینار طلا به عنوان جزیه پرداخت کنند. سپس محمد ابن عبدالله دستور مصادره اموال آتشکده های بحرین را داد و زمینهای آنان به تملک مدینه در آمد.
در سال 13 هجری ابوبکر فوت می کند و مشاورش عمرابن خطاب که دومین مشاور محمد ابن عبدالله بود با وصیت ابوبکر و آرای مردم خلیفه مسلمانان می گردد. جنایاتی که عمر در تاریخ ثبت نمود برای بشریت تعجب انگیز بود. عمر در سال 13 هجری در ماه رمضان راهی فرات جنوبی شد. ولی بخت یار او نبود زیرا سپهسالار ایران به نام بهمن جازویه لشگری بزرگ برای مقابله با وی آماده ساخت . در این نبرد بیش از 4000 عرب کشته شدند و فرماندهان و سربازان عربها به بیابانها گریختند. در همین حین ایران مشغول درگیری های داخلی بود زیرا افسری به نام فیروزان با هواداران خود مشغول نبرد با رستم فرخزاد بود. بهمن جازویه با کمک مهران به یاری رستم شتافت تا از کودتای داخلی فیروزان که از پارتیان بود خودداری کند. طبری ذکر میکند: پارتیان بر ضد رستم و پارسی ها بر ضد فیرزوان نبرد می کردند.
عمر با "جریر ابن عبدالله" قراردادی منعقد ساخت تا هر چه زمین در جنوب عراق است و وی بتواند آنان را به نفع اسلام فتح کند یک چهارمش به تملک خود او و افراد قبیله اش در خواهد آمد و بقیه آن به مدینه تعلق دارد. این وعده عمر قبایلی مانند ( اشعر - همدان - نخع - کنده سکون - جز اینها ) را ترغیب کرد تا به سپاه اسلام در جنوب عراق به پیوندند و یکی شوند. در نتیجه در سال 15 هجری لشگری عظیم وارد جنوب عراق شد و آبادیها ویران شد و زمینهای کشاورزی با خاک یکسان گردید. ادامه دارد
پاسخ انوش راوید: یک سند برای این پرت و پلا های گفته شد موجود نیست، چرا دوست دارید بگویید: "در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید" و یا "آبادیها ویران شد و زمینهای کشاورزی با خاک یکسان گردید" و دروغ های بسیار دیگر، کدام سند را دارید، چرا این پرت و پلاها را می نویسید، مگر چقدر دشمنی با ناسیونالیسم ایرانی دارید؟ برای رد این پرت و پلاها در وبسایت ارگ زیاد نوشته ام، دروغ و دونگ را تکرار نکنید، بخوانید و تاریخ واقعی را یاد بگیرید، و از نو تحقیق و تحلیل کنید.
ــ یه دفعه بگوئید ایران جالیز بوده و ایرانی بادمجان، که جمعیتی اندک و عقب افتاده چنین کردند!! از وبلاگ زیر شروع نمایید تاریخ را بخوانید:
Bar Dya parsi دورد جناب راوید میشه بیشتر توضیح دهید منظورتان چیست لینک ک مرقوم فرمودید باز نمیشه.
پاسخ انوش راوید: درود، باز می شود، شما نخواسته اید باز کنید، بنا به تحقیق و تحلیل ما، بسیاری از تاریخ های گفته شده درباره مسلمان شدن مردم، دست کاری دینی شده اند، و باید باز بینی علمی شوند. در هر صورت باید بمنظور آغاز مطالعه تحقیقات تاریخی با دید جدید، لازم است وبسایت ارگ را مطالعه نمایید. تندرست و پیروز باشید.
Bar Dya parsi : نظرها و گفتارها مختلف است. چیزهای که اینجا بیان شده نه حرف من است و نه سخنی بیهوده! تاریخ نویسانی هستند که بسیاری از افراد هوشمند به آنها اعتماد تاریخی دارند. اگر به ضد این گفتارها، توضیحی دارد اینجا بیان کنید. نه اینکه کتابی معرفی کنید! خوب اینکار را ما نیز در اینجا کردیم. اما اینها چکید های از نقل ان تاریخ نگاران است، در ضمن ان سایت ، یکی از سایتهای ساواجا است، بدلیل امنیتی نمیشه وارد آن شد.
پاسخ انوش راوید: بهمبن سادگی موضوعات را بررسی می کنید، سایت ما را امنیتی می نامید، و اعراب کم جمعیت را مهم، و پرت و پلاها را واقعیت تاریخی، و بررسی های تاریخی را می خواهید در چند جمله جای گوگل پلاس بگنجانید. آقای عزیز برای دانستن از تاریخ باید مطالعه و تحقیق کنید، باید ذهن تاریخی داشته باشید، من تاکنون سه سایت و وبلاگ فیلتر شده داشته ام، و دو سایت از دست رس خارج شده، بهمین سادگی شبهه افکنی می کنید و می گویید امنیتی!.
مهم ــ عده ای بخاطر دشمنی با اسلام یا حکومت های اسلامی، با دروغ و دونگ های تاریخی دست پخت استعمار، پرت و پلاهایی را می نویسند و می گویند، و ندانسته یا دانسته ناسیونالیسم ایران را زیر پرسش می برند، و کوچک و ضعیف و شکست خورده می گویند. معمولاً این قبیل افراد با نام های الکی که بیشتر به نام های ملی ایرانی است، وارد شده، تا بدین ترتیب بتوانند سبک کار استعمار و امپریالیسم را پیش ببرند، ولی خیال باطلی است. جوانان امروز ایران، بسیار باهوش تر از این ترفند های بچگانه هستند، و به قدرت و توانایی تاریخی ایران و ایرانی آگاه می باشند، و روز بروز داناتر می شوند.
parsi.gooyan : سلام، خواهش می کنم به این پرسشی که در پرسمان درباره تاریخ هخامنشی بازگو شده و نگرشی که پاسخ دهنده از هخامنشیان دارد و داشته است، پاسخ گویید؟ چرا بعضی مقامات امروز کشور ایران گفته اند که تخت جمشید آثار ظلم است، در حالی که با ظلم ساخته نشده و طبق مطالعات بر الواح آن دوره، حقوق کارگران به دقت و در آخر هر روز پرداخت می شده و مرخصی زنان باردار با حفظ حقوق مدنظر بوده و...
نوشتن یا سخن گفتن در رابطه با تاریخ واقعى ایران، به خصوص براى نسل جوان بسیار دشوار است، چرا، چون حسن اعتماد ملى آنان را دچار تزلزل مى نماید. براى افرادى مثل ما، این واقعیات به گونه اى قابل توجیه است ولى نوشتن آن مشکل است. حتى شاید بیان آن آسان تر از نوشتن باشد. اما خوشبختانه پاسخ گویى به قشرى که داراى افکار روشنفکرانه و نیز سعه صدر است، آسانتر است.
آیا همه پادشاهان ظالم بودند؟ کورش کبیر عادل نبود؟ جمله پیامبراعظم (ص) که من در زمان انوشیروان عادل به دنیا آمدم درست است؟ پادشاهان عادل را نام ببرید؟
اما در مورد این سوال که آیا پیامبر فرمود: من در زمان انوشیروان عادل متولد شدم؟ حدیثى که نقل کرده اند به این مضمون است: قال رسول الله (ص): ولدت فى زمن الملک العادل و در جایى دیگر نقل شده که فرمود: « ولدت فى زمن الملک العادل انوشیروان » و نیز نقلهاى دیگر (بحار الانوار ج 15 ص 250 مناقب ج 1 ص 172) من در زمان پادشاه دادگر یعنى انوشیروان متولد شدم.
در رابطه با این حدیث باید گفت این حدیث گذشته از اینکه از نظر عبارت فصیح نیست و بسختى مى توان آن را به یک ادیب عرب زبان نسبت داد، تا چه رسد به پیامبر اسلام و فصیح ترین افراد عرب از چند جهت جاى خدشه و تردید است....
چرا از معرفی چنین شخصیت برجسته ای در رسانه به همان صورتی که هست جلوگیری می شود؟.
پاسخ انوش راوید: درود و سپاس از توجه شما، بارها نوشته ام تاریخ یک علم است مانند تمام علوم، و باید مانند علوم دیگر بررسی و دیده شود. اما تاریخ مهمترین علم است، که با آن می توانند تغییرات سیاسی و استراتژیک ایجاد کرد. در کل در محیط دمکرات، هر شخص می تواند در تاریخ و یا هر علم دیگری اظهار نظر کند، و آنها فقط یک دیدگاه شخصی است، نه علمی. علم تاریخ باید در فرهنگستان تاریخ ایران جمع بندی شود، جهت اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه نماید، و برای بالا بردن معلومات تاریخی خود لینک های پیوسته را مطالعه نمایید. http://arqir.com/113 جهت بقیه پرسش هایتان در جستجوی ستون کناری این سایت بنویسید، و پاسخ ها را بیابید، تندرست و پیروز باشید.
دشمنی با ناسیونالیسم و توانایی تاریخی ایرانی
یکی دیگر از پرت و پلا های بدون سند و مدرک تاریخی را در زیر کپی پیس کرده ام، در آن عده بی نام نشان دست نشانده دشمنان ایرانی و ایرانی، می خواهند با گفتن و نوشتن اینگونه دروغ و دونگها، ایرانی را ضعیف و خوار نشان دهند، و جوانان امروز ایران را نیز دشمن ملت های عرب نمایند.
اصل کپی پیس شده پرت و پلا: ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[ مــرثـیـهیِ قـادسـیـه ]
سال سوم یزدگردی برابر با محرم 14 تازی، در جایی بنام قادسیه در مرزهای جنوب باختری امپراتوری ایـران، آرتش شاهنشاهی ایران به سپهسالاری رستم فرخزاد آذرآبادگانی در برابر سیاهای از قبایل بدوی تازیان که اینکه به برکت اسلام، یکپارچه شده بودند، صفآرایی کرده. ایرانیان در روزهای نخست جنگ تلفاتی سهمگین به سپاه مسلمین نشانده و با پیلها و اسپها و تاکتیکهای منظم جنگیشان، تـازیان را چو بـرگ خزان تارو مار میکردند. سعدابن ابیوقاص کـه میدانـست سربازانش غارتگر و شورشی اند و در برابـر سپاه آراسته و آبـدیده ایرانیان کاری از پیش نمیبرند، با بزرگان عرب به رایزنی نشست و بـرآن شدند که روی به جنگ ناهماهنگ و چریکی بیـاورند..اسبان و شتران تازیان که در برابر پیلان ایران میگریختند و رم میکردند، تازیان را برآن داشت که نیمه شـب به اردوی ایرانیان شبیخون زده و با پیلها در تاریکی شب روبرو و آنهـا را رَم دهـند. تـا آن پیش از آن تـیر اندازان ایرانی از بـالای پیل آنها را آماج خود میکردند. از بامداد پسین آن شبیخـون تازیان در دستـههای بیسـت و سی نفری هرکدام مامور شدند تا با جانفشانی در راه الله به پیـلها نزدیک شوند و آنها را از پای در آورند .. سپاه ایران شصت پـیل نر و بزرگ جنگی داشت و تازیـان پـیاده بیمهابا به پیلان یـورش میآورند ، بسیاری شان در نزدیکی پیل ها با تیر کشتـه میشدند و بسیاری شان زیر دست و پای پیـلان لِه میشدند ، امـا آنان نقطه ضعف پیل را یافته بودنـد، با نیزه به چشمان یا بـیـضههای پیل زده و پیل را خـشمـگِن و آشـفـته میکرد ، پیل هم رم میکرد و بـا سردرگمی و هـراس به سوی سپاه خودی برمیگشت و ایــرانیان و اسپها را بـه زیر دست و پایـش لگدکوب میکرد.
در میدان نـبرد سران و پیرانِ قبایل عرب بر بالای شتری می ایستـادند و مردان قبـیلـه خود را تـشویق به دلاوری میکردند و مـیـگفـتـند یا بکشید و زنان و پسران ایرانی را بدست آورده یا کشته شوید و به بهشت نزد رسول الله بروید، مبادا ننگی بـرای قبیله به بار بیاورید، باید داسـتان دلاوری قبیله ما در همه حجاز لالایی مادران بـر گهواره کودکان شود، هر زرهای که از گـونهسُـرخها(ایرانیان) درآورید افتخاری ست ابدی برای ما .. و بدین سان سربـازان هر قبیله در دستههای چندتایی خود را بهزیـر اسپهای سـربازان ایرانی میانداختند و پاهای اسـپ را آنقـدر میگرفتـند و خـود را به اسپ آویزان میکردند تا اسـپ و سـوار زمیـن بخورند ، در این کشمکشها بسیاری از عربها نیز لـه میشدند یا آنقدر بهدنبال اسپ کشیده میشدند تا جان میدادند ولی پای اسپ را رها نمیکردند تا زمیناش زده و زرهاش را بدست آوردند. وبرای خود و قبیلهشان افتخاری ابدی بیافرننـد.. از سویی عمر نیز فرمان داده بود هر کس زره ایرانیان را بـه چـنگ آورد بـرای خودش است و جزو غینیمت بیتالمال شمرده نمیشود. (پـس از جنـگ برخی تا دههزار درم این زرهها را بهفروش میرساندند)
از سویی سربازان ایرانزمین (که نیمی از آنان عراقی بودند و کرایهای) چو دیـوانگی و یورش های خودمُـردارگری (انتحاری) تازیان را میدیـدنـد روحیه خود را باخته و راه گریز میگرفتند.. در روز چهـارم جنگ، آوایِ یک تازی در مـیانه کارزار طنین انداز شد که:
رُستـم را کُـشتم .. رُستـم را کُـشتم .. به خدای کعبه سوگند که این رستم است، کشتمش مسلمانان .. و آنـگاه همه مسلمانان یکصدا عربده میکشیدند : الله اکبر .. الله اکبر ...و روحیهای دوچندان گرفتند. آری اسپهبد ایران، رُستم شـهید گـشت، در جنگی که تـوفانِ شن نیز بسوی چشمان ایرانیان توفیدن گرفت که گویی طبیعت هم با ایرانیان قـهر کرده بود!
ولی پس از شهادت رستم به وارونِ پندار تازیان، سپاه ایران از هم نپاشـید و افـسران وطنپرست ایرانی با داشتـنِ اختلاف بر سر جانشینی وی، همسوگند شده و تا پای جان ازکیان ایرانزمین دربرابر بربرها پـدافند کردند و سربازان نیز در رکاب فرماندهان دلاورانه جنگیندند؛ و تا واپسین نفر سیهزارشان جان سپردند. آنان نیک میدانستد اگر دروازه تیسفون گشوده شود و تازیان به درون ایرانزمین راه یابند، این سپاه خونریز و بدوی روزگار را بر فرزندان زنانـشان سیاه خواهند کرد.
در ایـن پیـکار درفش کاویانی ایرانزمین نیز که بر پشت پیلی سفید و کوهپیکر بـرافراشته شده بود، پس از سدهها به چنگ دشمن افتاد، پس از از دست رفـتن درفش مـلّی، که جنبهیِ حیثیتی داشت، پشـتِ ایـران شکست و گـویی سربـازان این بدشگونـی را در سخـنِ رُستـم مییافتند کـه پیش از جنگ از گردش اختران پیش گویـی کرده بود کـه :
چنین بیوفا گشت گردان سپهر / دُژم گشت وز ما ببرّید مهر
رهایی نیابم سرانجام ازین / خوشا باد نوشین ایران زمین
که این قادسی، گورگاهِ من است / کفن جوشنُ، خون کلاهِ من است.
پایان پرت و پلا، که بصورت حرفه ای و بمنظور اهداف استعمار و امپریالیسم نوشته شده است، اینگونه نوشته ها را عده ای با نام های الکی در اینترنت منتشر می کنند، تا جوانان ایرانی را اغفال نمایند. آنها حتی جرات ندارند نام واقعی خودشان را بنویسند. یک سند و مدرک برای اینهمه پرت و پلا ارائه نکرده و نمی توانند بکنند.
تصویر نمونه هایی از نقاشی های خیالی امروزی، که بعنوان سند تاریخی برای این نوشته های می گذارند، تا سادگان را اغفال نمایند، عکس شماره 7904.
جوانان با هوش ایران، دشمنان تاریخی ایران، با انواع ترفندها می خواهند که شما از واقعیت های تاریخ ندانید، زیرا آنها از ناسیونالیسم یا ملی گرایی ایرانی بشدت می ترسند.
|
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو <><> پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو <><> ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت <><> آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم <><> گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت <><> سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد <><> در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد <><> که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است <><> گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد <><> گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال <><> خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست <><> گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
مولوی » دیوان شمس » غزلیات
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.