راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir
راهبرد ملی

راهبرد ملی

منتخب نوشته های استراتـژی ملی انوش راوید از تارنمای ارگ ایران arq.ir

پرسش و پاسخ های شماره 22

پرسش و پاسخ های شماره 22

پرسش و پاسخ درباره اسکندر مقدونی با بانوی پژوهشگر گرامی پرنیان حامی

کلیک کنید:  پرسش و پاسخ های وبسایت

      توجه:  نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است،  و نظر وبلاگ نمی باشد،  پاسخ ها دانش وبلاگ است.


  پرسش 1775:  والی ممالک شمال در دوره داریوش اول چه کسی بوده و آیا بجز شورشی که توسط گشتاسب سرکوب شد شورش دیگری در آن منطقه در زمان جنگ داریوش با بخت النصراول اتفاق افتاده است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  در مرو مردی به نام فرادا را به سرداری برگزیدند که دادارشی از بلخ آنان را شکست داد این اما بعد از جنگ بخترنصردر بابل، فرورتیس مدی در ری و جنگ گشتاسپ در پارت است.

   متاسفانه آنچه بر کتیبه بیستون مکتوب است با آنچه در تاریخها مکتوب کردند مغایرت مکانی  دارد. گئومات در پارس ادعای شاهی می کند نمی تواند در نسای افغانستان کشته شده باشد! فرورتیس در ماد حدود همدان قیام می کند به سوی ری فرار می کند پدر داریوش نمی تواند والی بلخ امروزی باشد.  

   نظر 1776:  اگر حرفهای تو را بپذیریم پس مطلق به هیچ کتابی نباید استناد کنیم جز حرفهای بی سند شما که شبیه حرفهای پور پیرار کذاب است. شک درست است اما نه اینکه همه واقعیتها را تکذیب کنیم چونکه با حساب وکتاب ما جور در نمی آید. در هر حال تاریخ بیانی از رویدادها ست که سره و ناسره دارد. صرفا با تکیه بر، با عقل جور در نیامدن عدد و رقمهای ذکرشده نمی توان به تکذیب واقعیتهای اصلی پرداخت.  انکار خورشید تابان نوعی حماقت متوهمانه است. ای دلیر.

   پاسخ پرنیان حامد:  نه نیاز داریم حرف های ما را کورکورانه بپذیرید و نه هر آنچه مکتوب بر تاریخ است را چشم بسته بپذیرید.  چشم هایتان را باز کنید خودتان خورشید را ببینید. نیازی هم نیست که با آوردن اسم آن کذاب برای او بر این وبلاگ تبلیغ کنید.  به جای این طریق سخن گفتن هم بفرمایید وبلاگ را دوره کنید ببینید چقدر سند روی آن است گویا شما اصلا نمی دانید سند چیست.

   پرسش 1777:  باسلام،  وبلاگ شمارو خوندم جالب بود اما فکر نمیکنید کمی بحث برانگیز و اعراق اوراست شما همه تاریخ ایران را از دوباره نوشتید شاید حرف شما درست باشد اما شما هیچ گونه سندی در این مورد در وبلاگ خود نیاوردید شما دروه های از تاریخ را نشانه رفتید اما حتی به خودتان زحمت این را ندادید که بیان کنید در ان زمانی که شما میگوید چه اتفاقی افتاده است درست است که ما کشور ایران را دوست داریم اما نمی توانیم تمدنها دیگر را نسخ کنیم و همه چیز را به خود اختصاص دهیم حال اگر واقعا به حرف خود اعتقاد دارید حواب سئوالهای من را بدهید

   1 ــ  اگر اسکندر در تاریخ ایران وجود ندارد که من هم از بعضی لحاظ با شما هم عقیده ام تاریخ بین حکومت هخامنش و اشکانیان فاصله است که گم می شود چگونه توجیه اش می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام دو سال تمام بر این وبلاگ  توضیح دادیم هم اسکندر وجود دارد هم الکساندر شما باز می نویسید اگر ...؟ سپس می نویسید سندی ارائه ندادید؟ کتاب را خواندید؟ وبلاگ را خواندید؟  نخوانده چرا قضاوت می کنید؟ ببینید چند صد بار این سوال شما را بر این وبلاگ پاسخ دادم.

   ادامه پرسش:  2 - در این که دین اسلام دینی است اعربی چگونه مسلمانان شدن اسرانیان را توجیه می کنید؟

 3 - اگر خاندان معاویه ایرانی بوده اند چرادر هیچ کجای تاریخ به این موضوع اشاره نشده است با این که در تاریخ خاندان معاویه را به قریش نسبت داده اند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  خاندان معاویه ایرانی نبود  قریش=گریش بود به نظر می آید از یهودان یونانی ساکن اردن بودند بفرمایید ببینید کتیبه معاویه در کشور اردن به چه زبانی است.

  4 -  تاریخ صدر اسلام را چگونه تفسیر می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  دو قرن سکوت سندی ندارد که تفسیر کنیم.  اول سند ان را ارائه دهید بعد از ما بخواهید تفسیر کنیم کجاست سندش؟ سکه؟ سنگ؟ لوح؟ مگر ممکن است نصف جهان را فتح کرده باشد،  یک سکه نداشته باشند؟

   پاسخ انوش راوید:  بارها اینقبیل پرسش ها را پاسخ داده ام،  جهت پاسخ به "تاریخ قریش  و  "پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران  و مطالب دیگر وبلاگ مراجعه نمایید.  می توانید از وبلاگ گفتمان تاریخ و لینک های آن شروع نمایید،  تا ببینید چقدر سند و مدرک و تحقیق و تحلیل نوشته ایم.

   پرسش 1778:  با سلام خدمت استاد راوید:

  1 - چرا با وجود اینکه در زمان ساسانیان زبان پارسی میانه(پهلوی) زبان رسمی ایران بود و دانشگاه جندی شاپور در ایران قرار داشت در خود دانشگاه به جای زبان پارسی میانه به زبان سریانی و یونانی گفتگو می کردند چرا پادشاهان ساسانی نسبت به زبان پارسی غیرت نداشتند ؟ودوم اینکه چرا به جای موبدان زرتشتی مسیحیان دانشگاه جندی شاپور را اداره می کردند؟

    پاسخ پرنیان حامد:  چرا در زمان هخامنشیان با وجود زبان پارسی صورتحساب ها را به زبان ارامی می نوشتند غیرت نداشتند؟  لوح های هخامنشی چرا سه زبانه است غیرت نداشتند؟ چرا پشت سکه تیسانفر سردار هخامنشی  به زبان یونانی است هنوز الکساندر حمله نکرده بود که زبان یونانی و هلنیسم اورده باشد.  بعضی اسناد جدی مفسرین تاریخ را  سنگ روی یخ می کنند  نه؟  گویا مسیح سوشیانت زردشت زمان گشتاسپ بود موبد و کشیش هر دو یکی است. آیا مفهوم دانشگاه بین المللی را می دانید. دولت ساسانی البته دولت بی غیرتی بود که اسناد اشکانیان را از میان برد اما هر نقدی هم حدی دارد.

   پس از پاسخی که شنیدید علاقمندم اسناد شما را مبنی بر اینکه در این دانشگاه فقط زبان سریانی و یونانی موجود بوده و خبری از زبان پهلوی نبوده و همچنین ملیت اساتید دانشگاه که فقط عیسوی بودند را ببینم محبت بفرمایید این اسناد را ارسال بفرمایید. اسنادی که ثابت کند خبری از موبد و زبان پهلوی در دانشگاه جندی شاپور نبوده است.

  ادامه پرسش:  2 - چرا ترکان به مدت هزار سال در ایران حکومت کردند مگر خود ایرانیان بلد نبودند حکومت کنند و تازه در زمان قاجار، پادشاهان ترک ایران را کوچک کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  قاجار ها ترک نبودند ازبکستان ترکیه نیست احتمالا مغول بودند اینجوری بهتره. نمی دانم با این طریق سوال می خواهید به چه نتیجه ای برسید. پادشاهان مغول قاجار کشور را تحویل روسیه دادند شاید روس بودند؟ لابد ایرانیان که نمی دانم منظور شما دقیقا کدام گروه است عرضه نداشتند که چنین شد.  راستی ازبکستان در این زمان جزو مرزهای ایران شما نبود؟

   3 -  آیا در زبان پارسی میانه (پهلوی) برای واژگان دولت، خلیج و عدد صفر معادلی وجود دارد؟

   4 -  معادل واژگان عمو، عمه، خاله و دایی در زبان پهلوی چه بوده است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  احتمالا پارسها عمو و عمه، دایی و خاله نداشتند.  دولت و خلیجی هم موجود نداشته معادل واژگانی عدد یک چه بوده در این زبان؟  متاسفانه تا زمانی که هدف خود را از این طریقه سوال مشخص نکنید از من پاسخی نخواهید شنید جز آنکه پارس های بی چاره در آن زمان فاقد خاله و دایی بودند.

   5 -  چرا در زمان ساسانیان بیشتر ایرانیان حق درس خواندن نداشتند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  دولت ساسانی دولت خوبی نبود جمهوری اشکانی را در ایران نابود کرد اما پاسخ شما تا زمانی که نتیجه این پرسش ها را مشخص نکنید  همان است پارسها خاله و دایی نداشتند.

   6 -  چرا این همه واژه مغولی و ترکی در زبان فارسی وجود دارد؟

   پاسخ انوش راوید:  مغول های مغ استان (دامغان = دام+ مغ + ان) که از این استان به چین استان (کاشان) حمله کردند و سپس بغداد را گرفتند،  با طوایف مغول که در کشور مغولستان زندگی می کنند متفاوت هستند،  زبان مردم مغول کشور مغولستان دارای ریشه زبان در زبان تمدن کهن جی است،  که در موج های مهاجرت اولیه از جنوب ایران به آنجا رفتند،  در این باره زیاد نوشته ام،  به مطالب وبلاگ مراجعه نمایید.  قبلاً لغاتی را که تصور می کنند مغولی است،  ریشه یابی کردم،  شما هر واژه ای که فکر می کنید مغولی است،  بفرستید تا ریشه یابی نمایم.

   پاسخ پرنیان حامد:  آقای راوید زحمت پاسخ شما را کشیدند،  پاسخ من همان است خداوند فراموش کرده بود برای پارسها خاله و دایی، عمه و عمو خلق کند این مغول ها و ترکها هم خارج از نقشه امروزی ایران بودند،  و از آنجا که ایران هزاران سال است،  به شکل این گربه ای است که می بینیم،  بقیه ایرانی نبودند. تورانیان از فرزندان جمشید و فریدون هستند،  لذا به همان اندازه که شما از این نمادها سهم دارید  (یک سوم) آنها هم دارند،  واژه ها مشترک بین سه نژادی هستند،  که یک ریشه دارند.

   7 -  آیا غیر از زرتشت پیامبر ایرانی دیگری هم وجود داشته است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  زردشت اهورا یعنی پیامبر خدا کدام پیامبر را می خواهید؟  مهر، بوداسپ به زمان تهمورس، جمشید اولین کسی که اهورا به استناد اوستا با او سخن گفت؟  یا زردشت (پیامبر) زمان گشتاسپ؟ ایرانیان گویا از دیدگاه شما در آن زمان فقط فاقد عمه و عمو نبودند،  گویا پیامبر هم نداشتند،  احتمالا ادامه دیدگاه شما آن است که فاقد تمدن هم بودند،  و در ادامه احتمالا ایران اصلا خالی از سکنه بوده است.  با این دیدگاه آشنا هستیم رجوع کنید  در همین وبلاگ ببینید سران این دیدگاه چه پاسخ های علمی در رابطه با فرضیه هایشان به ما دادند،  فراموش کنید و چنانچه واقعا سوالی دارید خالصانه بپرسید،  تا پاسخ بگویم (فرض و حکمتان را مرد و مردانه مشحص کنید).

   نظر 1779:  جناب استاد خواهش میکنم، یک پست در زمینه ی کتیبه ها و تندیس های بزرگ و کوچکه به جا مانده از دوران اشکانی و ساسانی، که به زبان یونانی و مجسمه هایی با ظاهر مردان و زنان و الهه های یونانی هستند، در وبلاگ یا سایت بگذارید. چون که مثلن اگر شخصی یکبار به موزه ایران باستان رفته باشد، کتیبه ها و مجسمه های یونی +آنی را که کم هم نیستند را هم دیده است و درست است که شما درباره آن ها کمی توضیح داده اید، ولی بنده به عنوان یک مخاطب نوعی که سالها است ذهنم با دروغ ها انباشته شده، برای درک و پذیرش واقعیت ها به توضیحات و مدارک بیشتری نیاز دارم، درین باره، که البته اگر یک صفحه از وبلاگ یا سایت را بطور کامل به این موضوع اختصاص بدهید اثر بخشی بهتر و بیشتری خواهد داشت. ممنونم

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و درود . دوست دارید عکس سکه تیسافرن در زمان هخامنشی را برای شما بگذارم تا ببینید هلنیسم و زبان یونانی را الکساندر چند سال قبل از به دنیا آمدنش برای ما به ایران به ارمغان آورده است؟

عکس سکه تیسافرن در زمان هخامنشی،  عکس شماره 6605.

    روی سکه چهار درهمی نقره تیسافر (411 ق.م) برادر زن اردشیر دوم درست همان لغت شاه که بر سکه های اشکانیان است دیده می شود،  پس ضرب سکه اشکانیان با این لغت به حمله الکساندر به ایران ارتباطی ندارد،  و این کار از قبل از الکساندر در بین النهرین  روال بوده است.

   ــ  یا دوست دارید برای شما کتیبه افغانستان را که به زبان آریایی و به خط یونانی است بر وبلاگ بگذرم؟  زیر آن هم برای شما سند بیاورم که خود یونانیان خطشان را از کجا به عاریه گرفتند تا بدانید لوحی که به زبان آریایی است و به خط فنقی نمی تواند سند ورود الکساندر به افغانستان باشد.

   یک کتیبه و فقط یک کتیبه از شاه سلوکی (سوریه) در ایران موجود است،  که از معبد لائودیسه است و اکنون در موزه ایران باستان است (حداقل تا دو سال پیش بود) آیا می دانید روی آن چی نوشته است؟

   ــ  شاه سلوکی تقاضای ارتقاء مقام خواهرش را در این معبد دارد.  

   اگر تاریخ مطالعه کرده باشید می دانید که مفهوم این زنان در این معابد چیست. شاه سلوکی خواهر خودش را به پادشاه ایران تقدیم کرده است،  تقاضای ارتقاء مقام او را دارد،  آیا این سند حکومت سلوکیان در کل ایران است.

اگر باز هم از این اسناد یونانی که تعدادشان هم کم نیست نیاز دارید بفرمایید برای شما با تناقضاتش اینجا کپی کنم. الهه ها و تندیس ها به استنادگفتار دیدور سیسیلی،  یونانی نیستند از هلیوس که خود میثره است تا زئوس هیچ کدام یونانی نیستند (این اسناد البته همه بر وبلاگ مکتوب است دنبال مدرک خواصی هستید  دقیقا مشخص بفرمایید پاسخ بدهیم).

   پرسش 1781:  سلام . پاتروکلس نذری به ایزد وخشو کرده است . وخشو خیلی نزدیک به نام اکسوس یونانی است و ایزد وخشو همان ایزد جیحون است. چگونه ایزد وخشو همان اناهیتا است ?

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام. متاسفانه به درستی سوال شما را متوجه نمی شوم  اما اکسوس یونانی به استناد هرودوت از کوههای قفقاز سرچشمه می گیرد به کاسپیان می ریزد.  حدود ارمنستان است در این مکان البته معبد آناهیتا زیاد داریم اما اگر ممکن است سوال خود را واضح تر بپرسید با سپاس.

   نظر و پرسش 1782:  می گویند سزار روم،  با سزارین بدنیا آمده،  برای همین سزارین گفته شده است،  آیا درسته؟

   پاسخ پرنیان حامد:  لغتی که می گویید این است cae ser  یا kei sar این لغت کی سر فارسی است که به عربی قیصر شده است احتمالا از کیان = کی + ان خاندان کیانی ایران بوده است،  بالاخره یکجوری باید این لفت را تعبیر و تفسیر کنند،  که حواس من و شما را از این حقیقت پرت کنند تبدیل به سزارین شده است که درست نیست.

   پاسخ انوش راوید:  این هم یکی دیگر از پرت و پلاهای تاریخ است،  از بعد از سزارهیچ کس با سزارین نام گذاری نشده و این بخوبی پرت و پلا بودن گفته را می گوید.  چون غربیها سواد حروف الفبای تمدن جیرفت را ندارند و نمی خواهند بگویند تمام زبان و واژه های زبان هایشان ریشه در زبان ایرانی دارد،  انواع دروغ ها را سر هم کرده می گویند.

   ــ  سزار = س = سر + زار = سر به هوا بودن و دعا و التماس و زاری کردن.  سزارین = سر بهوا + ین که در پایان آمده به معنی وابسته شدن به سزار است.  ین مانند بردین، خوردین، زدین و امثال.  زا (ضا، ظا)= آفر = فر دهنده، انجام دهنده.

     یک مثال جالب درباره سزار بزنم،  در همین روستای ما یک مرد حدود 60 ساله زندگی می کند،  که از بدو تولد،  بعلت عارضه مهره های گردن،  سر او تا حدودی رو به هوا شده است.  خدابیامرزان پیرمردان قدیمی مدرسه نرفته روستا در گذشته به او می گفتند سزار،  جوانها مدرسه رفته فکر می کردند منظورشان سزار روم است.  سیستم آموزشی ایران تقلیدی کور کورانه از علوم آکادمیک غربی است،  و بنابر این تمام دست آورد های تاریخی و تاریخ اجتماعی ایران را،  غیر ایرانی می داند و یا از غرب یا عرب یا از شرق و... می گویند،  و همراه کلی پرت و پلای بی سند و مدرک بخورد می دهند.

   سزار در روم به اصطلاح یک روحانی سر به دعا و نیایش بود،  سزار بعداً در روسیه به تزار تغییر آوا داد،  ولی همان کیفیت وجودی،  یعنی یک رهبر روحانی را حفظ نمود،  که حامی کلیسا و کیشیان بود،  و سپس بعلت ظلم هایی که به بهانه دین می کرد،  همان سرنوشت سزار روم را پیدا کرد.

   نظر و پرسش 1783:  گویا نکته در مورد اشکانیان. اشک تخفیف ار ارشک است به نظرم.  ار یک واژه کلیدی ایرانی پارسی است. ریشه واژگان اریو/ اریه/ آریا... و احتمالا ایران است. در کرمانجی گویا به معنی آتش است و اران/ ایران یعنی سرزمین کسانی که آتش را گرامی میدارند.  ولی بر اساس فرضه یا تئوری شخصی خود یک سری واژگان داریم مفهوم پویش- نیرو/ حرکت- انرژی دارند و بنیاد ساختار واژه اندیشه فرهنگ ایرانی پارسی است.

   گرما/ گُر/ گور بنیاد واژگان هویتی است که در معنا با ریشه "ار" همانندی دارند.  واژه ارتّه/ ارتا که تمدن تمدنی کم شناخته در شرق سومر بوده و احتمالا حدود جنوب شرق ایران از سیستان تا کرمان و سواحل خلیج فارس میباشد نیز میشود از ریشه بنیاد "ار" باشد. در زبان اریایی/ پارسی نوعی توسعه معنایی واژگان است تا جایی با اندکی تغییر در اوار یا افزودن وندی معنایی جدیدی میگرد. "ار / ar / er"  تبدیل صفت بلندی میشود و معنی فلات/ نجد/ سرزمین بلد نیز اینگونه از واژه ایران میتوان گرفت.

    در واقع ما با همپوشانی بسیار از معنای در کلمه ایران مواجهیم. چنانکه برخی از ترک زبان معتقدند ایران واژه ترکی است و این میتواند همپوشانی معنایی باشد و ویژگی استثنایی جهانشمولی نام واژه ایران است که میتواند عامل همگرایی باشد و به همین دلییل است تفرقه افکنان به این نام ایران حمله میکنند.

بنگرید:

   مفهوم بنیادین انرژی- پویش در جهان‌ شمولی ایرانی - عقل و اخلاق جهان‌ شُمول.

   قسمت دوم ارشک پسوند شک/ سک است که همریشه ایک لاتینی و اسکی و سکو اسلاوی است و پسوند نسبت است و در گشسته برای نسبت برای اشخاص بوده در ایران ولی اکنون برای مکان استفاده میشود. 

   پاسخ پرنیان حامد:  با سپاس از شما مطلب ارزنده شما بر وبلاگ باز خواهد شد ار همان گونه که می فرمایید لغت کلیدی است که باید بر روی آن پژوهش کنیم تا انجا که من در این باب توانایی دارم :

ار + ده = ارته

اری + ار + مان = اری از خاندان ار

اری + بی = بغ اری ( اری بی شرقی دقیقا وسط کویر لوط ایران است)

اری + آ‌= اریا ( آ   - لقب هفت لنگ بختیاری)

ار + ان = ار ها  مردمان کنار رود ارس  ایر ها = ایران

  تصور می کنم این نامها که  در طول مدت 5000 سال پشت هم می ایند بیانگر مهاجرت گروه ار از ارته به همدان و از آنجا به اران و ایل بختیاری می باشد که پس از هر کوچ نام جدید مکان ار نام قبلی مشتق شده است ادامه آن به ارابی و سپس بیت المقدس و رو به پایین به علت بالا آمدن آن محل  ارابی و اراب = عرب می شود.

   از سوی دیگر نام اژی ده اک نیز تصور می کنم از همان اری ده + اک ( اکد =بابل ) مشتق شده باشد . البته از آنجا که از ضحاک خوشمان نمی آید پذیرش آن سخت است همچنین با خذف ه از اهریمن به لغت اری + مان = خاندان اری می رسیم می دانم که دوست ندارید اما تصور می کنم در پژوهش باید افکار شخصی را کنار گذاشت در ضمن باید توجه داشته باشیم خوبی و بدی نمادها از طرف کدام مورخ با کدام آیین و نژاد مکتوب است شاید واقعا اهریمن خوب است اهورا بد است چه در متون ریگ ودا هر چه دیو ما داریم فرشته است و هر چه فرشته داریم دیو است.  فردوسی هم اشاره دارد که ضخاک را خود ایرانیان آوردند ......

   به هر تقدیر  باید بیش از اینها تحقیق و پژوهش کنیم،  درباب قسمت دوم سک اما تصور دارم که از سک آن می آید و منظور ار+ سکا = ار کردستان است که اورمانجی است نه کرمانجی تصور می کنم کرمانجی همان لقب بی را داشتند مثل بیستون = بی استان = بغ استان

با سپاس از شما چنانچه مایل هستید نام شریفتان را زیر اینگونه مقالات ارزنده مکتوب بفرمایید که با نام خودتان بر وبلاگ ما باز شود،  پاینده باشید. 

   نظر 1784:  به دلیل احترامی که برای شما دارم و اینکه چند سالست از مطالب شما بهر میبرم و بخشی از دگراندیشی ام نتیجه مطالعه آثار شماست دوست ندارم از شخصیت چون انتقادی بکنم که مبادا در اثر اشتباه یا سوءتفاهم اینجانب کار ارزمند شما لوث شود. متاسفانه افراد کم خرد و کم بینشی همین کار ما من کردند و اشتباهاتی کمه اغلب جنبه سوتی داشت از من را بزرگنمایی کردند و در کنار سانسور فراوان وبلاگهایم موضوع مهم عقل و اخلاق جهان شمول را لوث کردند.  من از هرکسی چیز میاموزم و لی تقلید نمیکنم برایم فرق نمیکند آن شخص پورپیرار باشد یا غیاث آبادی یا فریدون جنید یا داریوش آشور یا کزاری و یا فرشیدورد یا بهار یا دیگران. از هر کس سخن و اندیشه منطقی و عقلانی و اخلاقی و میهن پرستان دریابم قبول میکنم.  باعث افتخار اینجانب است که به وبلاگم تشریف آوردید. امیدوارم شاهد دیار بیشتر شما استاد گرامی باشم.  سپاس شما بزرگواران.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سپاس از شما ما نیز سعی داریم از هرکس چیز بیاموزیم  حتی سعی داریم که سخنان بزرگان مرز و  بوممان را از یاد نبریم و زمانی که می گوید "ادب از که اموختی، از بی ادبان" آن را به کار گیریم و از بی ادبانی چون غیاث آبادی و پورپیرار ادب بیاموزیم.  اما افرادی انتقاد پذیر هستیم به شرط آنکه نقد شما به صورتی علمی و  با سند باشد.  لذا محبت بفرمایید چنانچه در چهارچوب ذکر شده نقدی دارید برای ما ارسال بفرمایید

با سپاس پاینده باشید.

   پرسش 1785:  با سلام خدمت استاد راوید: شما در وبلگتان نوشتید که حکومت سلوکیان وجود نداشته است، اگر چنین است پس شهرهای سلوکیه و انطاکیه را چه کسانی ساختند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  ننوشتیم وجود نداشته نوشتیم سلوکیان پادشاهان سوریه بودند و ایران و افغانستان را  فتح نکردند.  این سخن با سخن شما زمین تا آسمان فاصله دارد.

   ادامه پرسش:  اگر سلوکیان در ایران حکومت نکردند پس زبان یونانی چطور زبان رسمی ایران شد و اینکه سربازان اسکندر با دختران ایرانی ازدواج کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام یونانی قبل از الکساندر زبان رسمی در بین النهرین بود سکه تیسافر هخامنشی را گذاشتم تماشا کنید عکس شماره 6605.  سربازان اسکندر ماد نژاد در سال 73 ق.م  با دختران ایرانی ازدواج کردند یا سربازان کهرم (الکساندر ایونی در سال 320 ق.م ؟ چرا وبلاگ یا کتاب را مطالعه نمی کنید؟

   پرسش 1786:  با سلام خدمت جناب راوید:

  1 -  شما در وبلاگتان نوشته بودید که اسکندر اشکانی فاتح اروپا بوده است، پس اگر چنین چیزی درست باشد باید قلمرو حکومت اشکانیان بزرگتر از قلمرو حکومت هخامنشیان بوده باشد، می خواستم بدانم مساحت قلمرو حکومت اشکانیان چند میلیون کیلومتر بوده است و چند سال حکومت کردند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام از تهران تا فرانکفوت تقریبا 5000 کیلومتر است روی نقشه نگاه کنید تا سوئد چقدر است فکر نمی کنم بیش از 7000 کیلومتر باشد با میلیون کاری نداریم . 266 سال حکومت کردند.

   ادامه پرسش:  2 -  در کتابهای تاریخی از حکومت سلوکیان نوشته اند که در ایران حکومت میکردند آیا چنین حکومتی واقعیت داشته است و اگر واقعیت نداشته،پس چطور سکه هایشان در ایران وجود دارد و دوم اینکه آیا ما از نسل یونانیان هستیم چونکه در کتابهای تاریخی نوشته بودند سربازان یونانی با دختران ایرانی ازدواج کرده بودند؟

   پاسخ پرنیان حامد:  رفته بودم قطب شمال دو سکه جمهوری اسلامی در جیبم بود افتاد توی یخها گم شد  به همین علت حکوماً جمهوری اسلامی ایران فاتح قطب شمال است!

   چند بار باید روی این وبلاگ بنویسم اجسام قابل جا به جایی مخصوصا سکه دلیل حکومت گروهی بر آن منطقه نیست.  سکه هایی که می فرمایید علامت ضرب خانه سوریه را دارد این شد سند؟

   غلط کردند در کتاب های تاریخی چنین پرت و پلایی را نوشتند،  این همه سند روی این وبلاگ و توی اون کتاب است،  (اسکندرتاریخ ایران،  الکساندر یونانی نیست)، که هیچ یونانی وارد ایران نشده،  از بی عرضگی آکادمیک است،  که اینگونه خار و خفیفمان می کنند،  این همه سند  برای شما آوردم  به جای اینکه اعصاب مرا به هم بریزید اسناد را بر دارید از خودتان دفاع کنید.

   پاسخ انوش راوید:  بارها درباره سیستم آموزشی و دانشگاهی ایران نوشته ام،  که در قرن گذشته توسط عوامل مشکوک و با اصل پیروی از آکادمیک غربی بنا شده است،  بویژه در مورد علوم انسانی،  تاریخی و فرهنگی،  امید است هرچه زوتر توسط جوانان باهوش متخصص ایرانی،  تغییرات بنیادی انجام شود.

   عکس طرحی ازاعترافات سهمگین سر همفر انگلیسی،  از آغاز مهندسی تاریخ و دین توسط دولت انگلیس،  که از درباره عثمانی شروع می شود،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 5830.  اگر این اعترافها دروغ باشد یا حقیقت،  نمونه ای از کار های استعماری است.

   توجه:  عده ای ضد تاریخ ایران،  دارند در رادیو تلویزیون های خارجی فارسی زبان،  علیه تاریخ ایران پرت و پلا و دروغ و دونگ می گویند،  و کسی و نفس کشی را جلو دارشان نیست.  جوانان باهوش ایران،  به برنامه اینگونه رادیو و تلویزیون ها بروید،  و پاسخ آنها را بدهید،  و از تاریخ و شرافت و هویت و کشور خود دفاع نمایید.  کجایند آن سلحشوران که در هشت سال جنگ در جبهه ها شجاعانه جنگیدند و کشته شدند،  و از کشور دفاع کردند،  بیایند ببینند که امروزه حتی جوانان قادر نیستند با تلفن و وب،  از کیان و کشور و تاریخ خود دفاع نمایند.  در فیلم هایی که می سازند،  نام های اصیل ایرانی را روی حیوانات و عوضی ها می گذارند،  و جوانان ایران با شوق و ذوق از آن فیلمها و هنرپیشه ها حمایت و تشویق می کنند. 

   ادامه پرسش:  3 -  آیا اسکندر مقدونی همان اسکندر اشکانی است یا الکساندر یونانی، یا اینکه اسکندر مقدونی اصلا وجود خارجی ندارد؟

    پاسخ پرنیان حامد:  روی تاریخ کشور ما نوشته سال 320 ق.م شخصی به نام کهرم که می شود کی هروم یعنی شاه سوریه پسر ارجاسپ به ایران حمله کرد قصر شاه را سوزاند (که تخت جمشید نیست) دختران شاه را گرفت فرار کرد پسر شاه رفت زد دمار از روزگارش در آورد سال 73 ق.م یک ایرانی از رومیه مدائن  در ایران قیام کرد رفت اروپا را فتح کرد آثارش در اروپا بیش از 100 معبد  میترایی و اسامی مکانهایی مثل اسکان دینا وی = اشکان دین آور = اسکاندیناوی روی نقطه به نقطه اروپا هست اسم این بابا اسکندر بود که با الکساندر سوریه ای هیچ ارتباطی ندارد،  اینجوری بگویم متوجه می شوید؟  چرا قبل از طرح این سوالات این وبلاگ را نمی خوانید می دانید تا به امروز چند بار این سوال را جواب دادم؟

   پرسش 1787:  با سلام خدمت جناب راوید،  چرا اسکندر اشکانی حکومت هخامنشیان را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟

    پاسخ پرنیان حامد:  با سلام چرا ساسانیان حکومت اشکانی را از بین بردند، مگر حکومت بدی بود؟  چرا هخامنشیان حکومت ماد ها را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟ چرا قاجاریه حکومت زندیه را از بین برد مگر حکومت بدی بود؟ چرا پهلوی حکومت قاجاریه را از بین برد،  مگر حکومت بدی بود؟  هر سرسلسله حکومتی از خودش یک سری قهرمانی ها نشان داده است،  ته سلسله ها،  حکومت ها را به فاجعه کشاندند،  اردشیر دوم زد کوروش صغیر را کشت.  اردشیر سوم هخامنشی همه برادر  هایش را سر برید،  یک نفر هخامنشی پیدا نمی شد به حکومت بگذارند.

   پرسش 1788:  پیل بغدادی و خط آریایی،  با سلام خدمت آقای راوید،  1 - من در سایت ویکی پدیا خواندم که اشکانیان یک چیزی اختراع کرده بودند شبیه باتری، می خواستم بدانم واژه باتری در زبان پهلوی اشکانی (پارتی) چه بوده است؟

   2 -  من در وبلاگی خوانم که خط اوستایی، پهلوی و بقیه خطهای ایران ریشه در خط آریایی دارند نه خط آرامی و چون زبان آرامی به این خط نوشته می شد نام این خط آرامی شد، آیا خط آریایی وجود داشته است، اگر درست است پس چطور در سایت وکی پدیا حروف الفبای آرامی و فینیقی را نشان داده است و این دو حروف الفبا شبیه هم هستند و نوشته بود خط آرامی از خط فینییقی به وجود آمده است، خواهشمندم درباره خط فینیقی هم توضیح دهید.

    پاسخ پرنیان حامد:  کلیه خط هایی که نام بردید از خط فتقی است خط یونانی هم از همین خط است.  فتقی ها هم به استناد گفته های هرودوت مهاجرین از خلیج فارس بودند لذا این خط به احتمال زیاد از خلیج فارس به آنجا برده شده است اما چیزی درباره خط آریایی نمی دانم آدرس وبلاگی که گقتید را بنویسید ببینیم چه سندی برای این خط ارائه داده است.  مادر این خطوط خط فتقی است،  که یونانی، پهلوی، آرامی، ... همه از آن گرفته شده است.

 نمی دانم به آن چه می گفتند،  احتمالا پیل می گفتند.

عکس سندی از خط،  عکس شماره 6606 .

   عکس باطری اشکانی،  جهت اطلاع بیشتر به تاریخ صنعت و تکنولوژی در ایران بروید،  عکس شماره 6607.

  پرسش 1775:  درود و آرزوی تندرستی برایتان و خانواده محترمتان،  استاد در جایی در وبتان نوشتید که،، زمانی کی روم پسر ارجاسپ حمله کرد و متون مذهبی در بلخ بامیان آذربایجان را سوزاند! پس اسکندر در آذربایجان رفت و آمد داشته است و در آن زمان در آن مکان اقدامات مهمی صورت گرفته است. این کی روم یکی از 2 اسکندر تاریخ ایران است به فرموده خودتان. و در آذربایجان شرقی، شهرستان هشترود،! تا چند دهه پیش نام هشترود ،گویا "سراسکندر" بوده است. هنوز هم قدیمی ها نام سراسکند را بکار میبرند. استاد ایا نام شهر سر اسکند ارتباطی به، اسکندر دارد؟؟! از نظر جغرافیایی سراسکند یا هشترود تقریبا در شمال در چند ده کیلومتری آتشکده مهم  تاریخی آذربایجان قرار دارد. البته درباره نام سراسکند در اینترنت تعابیری وجود دارد، اما نظر شما با فوت و فن خودتان درباره ریشه یابی تاریخ  مهم و دقیق تر است. یروز باشید.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما نام سراسکندر ، هشترود و حتی در نزدیکی ان نام هیر و گردنه مشهور هیر+ان  که نشان از محل هیربدان دارد و همان هیر+کان محل زندگی هیر ها می باشد از نظر ما نیز پنهان نیست و اینکه خاندان لهراسپ در آذربایجان معبدی ساختند که ساسانیان پیاده برای زیارت آن به تخت سلیمان امروزی می آمدند نیز از آثار وجود این خاندان در آن منطقه است.  کهرم (کی هروم) به زمان گشتاسپ (پس از جنگ یادگار زریران) به این منطقه حمله کرد و اوستایی که بر پوست گاو بود را سوزاند. اسکندر اما به زمان دارا به این منطقه حمله کرد آخرین بارمانده این خاندان را کشت و اوستایی که دوباره بر لوح های طلا نوشته بودند را به آب ریخت این چیزی است که در متون پهلوی مکتوب است. هر کس می تواند در باب یک نام تعبیر و تفسیر خودش را بکند چه تعبیری برای نام سراسکندر بر اینترنت است را نمی دانم تنها میدانم تفسیرها و تعبیرها باید با اسناد و یا مکتوبات مطابق باشد.   

   نظر 1776:  با سلام در مورد دروغهای اروپاییان و غربیها در مورد ایران موردی بود میخام به همه بگم: در استانبول یک میدان بزرگ هست که اسمش در روم شرقی هیپیدروم بوده که در آنجا یک اثر باستانی صددرصد ایرانی است که در یکی از جنگها به نام پلاته ئو ایرانیها به رهبری داریوش بزرگ بعد از شکست دادن سه قوم یونانی ها و اسپارتها و مقدونیها و تصرف آن شهر با سلاحهای فلزی آهنی و مفرغی مغلوبان سه مار در هم پیچیده به ارتفاع 8 متر ساختند که هنوز 5 مترش سالم هست.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام آیا سند معتبری دارید که در زمان داریوش ساخته شده است؟ آیا عکسی از آن دارید برای ما ارسال کنید؟ با سپاس

  توجه:  یک نظر درباره خلیج فارس و خوزستان را همراه با پاسخ آن در اینجا پرسش و پاسخ 46 پست کردم.

   پرسش 1777:  سلام،  سه سوال داشتم خوشحال میشوم پاسخ دهید:

  ۱: کتیبه ای که شما میفرمایید متعلق به گیو و گودرز. شاهنامه ای است, انچه مورخان گفته اند و من در اینباره در سایتها دیدم, این کتیبه مال دوران اشکانی در سر پل ذهاب است. نظر شما چیست?

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام نوشتم آثار بازماندگان آنان سرپل زهاب است و تاریخ هم تاکید می کند در این مکان است نه اصفهان امروزی لذا اسپهان اصقهان امروزی نیست. یک حساب کوچک با هم بکنیم ببینیم اصلا دنبال چی می گردیم. یک مبدا تاریخ را در نظر می گیریم حساب می کنیم نزدیکترین به ما حمله اعراب است،  که با 10 سال حدود اشتباه مورخ قابل قبول است (و از آنجا که میلاد مسیح حدود 100 سال اشتباه مورخ دارد مبداء خوبی  نیست)  

31 هجری + 1392 تا امروز = 1423 سال پیش پایان ساسانیان در ایران،  آنچه به عنوان تاریخ مکتوب است:

   ساسانیان حدود 430 سال + 1423=1853 سال پیش پایان اشکانیان،  اشکانیان از ارشک (238 ق.م تا 226 میلادی) 464 سال + 1853 = 2317 سال پیش ارشک اشکانی (که می شود 303 ق.م و همانگونه که می بینید طبق محاسبات و تاریخی که خودشان برای ما نوشتند 65 سال اختلاف دارد).  در تاریخ ما مکتوب است:

   430 سال ساسانی + 265 سال اشکانی =695 سال + 1423 تا امروز = 2118 سال پیش شروع حکومت اشکانی در ایران.

اختلاف دو عدد 2317 و 2118 = 199 سال است که هر آنچه در تاریخ ما 200 سال قیل از اسکندر مکتوب است را می توانید با آنچه باستانشناسان از آن با عنوان کتیبه اشکانی یاد می کنند مقایسه کنید (اسکندر در تاریخ ما الکساندر یونانیان نیست شخص دیگری است با اجداد دیگر و اعمال دیگر) لاجرم اسکندر 14 سال دارا 14 سال داراب 12 سال هما 32 سال بهمن 99 سال = 171 سال که 200 سال جایی در میان حکومت افرادی با نماد گشتاسپ خواهد بود که آخرین آثار گیو و گودرز و بخترشه را نیز در همین زمان در تاریخمان می بینیم آنچه هیچگاه در تاریخ نویسی به آن دقت نشده است:

   ــ  اشکانیان به مدت یکصد سال نه پادشاه،  بلکه از روسای قبیله پارت بودند. (اعتماد السلطنه در تاریخ بنی اشکان).  اما در حقیقت اشکانیان در ایران  حدود 397 سال شاه و 268سال شاه شاهان بودند، شجره نامه 600 و اندی ساله آنان از زمان ملوک الطوایفی کی خسرو آغاز می شود و نه از زمان اسکندر.  268 سال پس از اسکندر شاه شاهان بودند و  پادشاهان 397 سال اول آن همزمان با پادشاهان هخامنشی بوده اند.  لذا وقتی باستانشناس کتیبه را اشکانی تشخیص می دهد،  قدمت آن طبق محاسبه خودش به 303 ق.م و به استناد تاریخ ما خیلی بیش از آن می تواند باشد همچنین به شما خاطر نشان می کنم آنچه با عنوان حکومت اشکانی از آن نام می برند در تاریخ ما به صورت ملوک الطوایفی آمده است،  که اشکانیان فقط یکی از خاندان های آن بودند و اینجانب همانگونه که در کتاب نیز مکتوب است خاندان گشواد را رومیان تاریخ می دانم،  که در رومیه مدائن بودند که  یکی از 90 خاندان ملوک الطوایفی مجلس مهستان جمهوری اشکانیان در ایران  بودند.

   ادامه پرسش:  ۲: کتیبه هرکول در بیستون مال کیست? متن ای کتیبه این است: در سال ۱۶۴ سلوکی ماه پانموی هرکول کالینیکون بوسیله ی هیاکینتوس پسر پانتا اخوس به خاطر نجات کل امن فرمانده بزرگ این مراسم بزرگ برپا شد، به نظر شما این هرکول کیست؟

   پاسخ پرنیان حامد:  پاسخ شما صفحه 219 کتاب مکتوب است که برای شما اینجا نیز برگردان می کنم:

   ــ  زمان ساخت مجسمه سال ۱۵۳ ق.م تعیین می‌شود، این تاریخ با اواسط سلطنت  مهرداد اول اشکانی (اشک نهم ۱۳۶-۱۷۴ ق.م) منطبق می‌باشد.

   اگر  زمان ساخت مجسمه سال ۱۵۳ ق.م تعیین شده که این تاریخ با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی (اشک نهم ۱۳۶-۱۷۴ ق.م) منطبق می‌باشد,  پس چرا می گویند حکومت سلوکیان آن را ساختند؟ این مجسمه که یا این حساب از ساخته های خود میتری دات (مهرداد) اشکانی است! عجب شباهتی است بین این مجسمه در بیستون و نقش معبد میترایی در اروپا !

..........................................

   اما جز از آنچه بر کتاب مکتوب است:

   مگر ننوشتند ارشک سال 238 ق.م سلوکیان را از ایران بیرون ریخت؟ 247 ق.م تاجگذاری ارشک در اساک جالبه لوح بابلی او را شاه می داند یعنی تا بابل رفته است.

6’ [……….] mAr-ša-ka-a lugal m[eš??……….]

[……….] Arsaces, the king/s?? [……….]

   153 ق.م  سلوکیان وسط بیستون چه می کنند که مجسمه بسازند؟ ‌ 153 سلوکیان وسط بیستون باشند 124 مهرداد دوم در سوریه تاجگذاری کند 247 ارشک بابل را فتح کرده باشد تصور نمی کنید یک کمی عجیب است جریان؟ دو علامت؟؟ برای مترجم کم است که گذاشته با این کثافتی که به تاریخ نویسی زدند باید یک صد جفتی از این علامت اون بالا می زد!

   ــ  اخوس مگر نام داریوش دوم و اردشیر سوم نبوده است چه شد که یکهو این نام نام سرداران سوریه ای و به قول آقایان مفسر، یونانی و مقدونی شد؟

    زیر مجسمه بعدی نوشته ایزد بهرام هرکول نداریم. هرکول ترجمه ایزد بهرام است.  بهرام بن شاهپور حورون پسر برادر گودرز بن ویژن (ویژن).

بهرام بن هرمز    روشن    عموی نرسه بن ویژن

* چو بنشست بهرام از اشکانیان      <><>   ببخشید گنجی بارزانیان *

   جد و آبادشان همان ایزد بهرام بزرگ (هرکول)  گیو گودرز بزرگ هستند که اصفهان هم نبودند همین جا سر پل زهاب بودند.  رستم هم در کردستان بود (زرنک کوه ابرسین کردستان است نه سیستان امروزی).

   ادامه پرسش:  ۳ : کتیبه ارشک لاش که مال بلاش چهارم است , طبق تاریخ سلوکی ای که دارد مال ۱۵۰م است. ایا این سال ۴ که شما ابتدای کتیبه نوشتید درست است ? سندش را لطف میکنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  این آنچه در کتاب صفحه 210  مکتوب کردم:

   .... همانطور که در کتیبه اشکانی آمده است اینان دائما با هم در جنگ بوده اند.  به ترجمه کتیبه زیر از آقای رضا باغ بیدی در کتاب راهنمای پارتی توجه فرمایید:

   ــ  در سال 4 ارشک بلاش شاه شاهان پسر مهرداد شاه در میشان علیه مهرداد شاه پسر پاکر شاه شاهان جنگید مهرداد شاه را از آنجا بیرون راند همه میشان را گرفت این پیکر ایزد بهرام را از میشان آورد به عنوان نظر به معبد تیریه (عراق) نهاد.

   جالب آنکه این کتیبه زیر مجسمه ای است که یونانیان او را هرکول نام نهاده اند که در حقیقت ایزد بهرام ایرانی و محل اصلی آن میشان = کرمانشاه  بوده است.

    این هم سند آن  صفحه  141 کتاب راهنمای پارتی از آقای رضا باغ بیدی:

   مسئله اصلی مجسمه هرکول است به سال ان کاری نداشتم  حواس ملت را از اصل جریان پرت نکنید هرکول نداریم مجسمه ایزد بهرام است.

   پرسش 1778:  درخواستی از شما داشتم, شما فرمودید دیودور نوشته این خدایان یونانی, یونانی نیستند. خواستم بدونم کدام کتاب دیودور و چه صفحه ای از ان کتاب, این جمله در ان مکتوب است؟   با سپاس از شما مهر افزون.

پاسخ پرنیان حامد:

Library of History Diodorus Siculus  Book I

            The myths, kings and customs of Egypt.

محبت بفرمایید از صفحه On the gods who founded cities in Egypt.1a

تا قسمت On those Greeks, renowned for their learning, who visited Egypt and upon acquiring much useful knowledge brought it to Greece (chaps. 96 ff.).

مطالعه بفرمایید نظر دیودور را هم در باره این کتیبه و بقیه اقایان خدایان مخصوصا Dionysus که در کتاب چهارم نیز توضیحات بیشتری  نیز از او آمده است را  به دقت بخوانید مهر افزون.

3 Now I am not unaware that some historians give the following account of Isis and Osiris: The tombs of these gods lie in Nysa in Arabia, and for this reason Dionysus is also called Nysaeus. And in that place there stands also a stele of each of the gods bearing an inscription in hieroglyphs. 4 On the stele of Isis it runs: "I am Isis, the queen of every land, she who was instructed of Hermes, and whatsoever laws I have established, these can no man make p89void. I am the eldest daughter of the youngest god Cronus; I am the wife and sister of the king Osiris; I am she who first discovered fruits for mankind; I am the mother of Horus the king; I am she who riseth in the star that is in the Constellation of the Dog;58 by me was the city of Bubastus built. Farewell, farewell, O Egypt that nurtured me." ..................................

   پرسش 1779:  سلام خانم حامد. گایوتسو, گایوزو نیست و نمیتوان الکی اسم را ریشه یابی کرد!  ....  ادامه پرسش و پاسخ آن را در اینجا پرسش و پاسخ 46 پست کردم.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام،   Gaius Julius Caesar

   ریشه یابی در کار نیست اصل لغت است گایو لقب شاهانی است که فرستاده بودید ایتالیا حالا از ایتالیا برداشتی بردی چین. چین را  بیشتر دوست دارید یا ایتالیا  فاصله زیاد است ببخشید یکی را باید انتخاب کنیم.

   ــ  این پرسش دوستمان:

   پرسش ....:  ضمنا نامه گائوزو امپراطور چین درست است که ایران را به اتحاد با چین فراخواند در زمان اردوان چهارم.؟  ولی اردوان طبق اسناد متحد نشد با چین؟ و امپراطور چین به اردوان گفته بود که اگر دولت انتوکیوس سلوکی از بین برود جای انرا دولت دیگری از غرب میگیرد که شرق را اسوده نمیگذارد؟ منظورش دولت روم بوده است دگه؟ نظر شما چیست؟ امپراطور چین ذکر کرده که دولت سلوکی .منظورش چی بوده است؟ ممنون از شما. منتظر جواب هستم.

  ادامه پاسخ:  فرض بفرمایید حق با جنابعالی گائوتسو از پکن یک نفر را سوار اسب 5000 کیلومتر فرستاده ایران که به اردوان بگویید سلوکیان چی؟  تازه جواب نامه هم دریافت کرده است عجیب است نکند هواپیما داشتند ما خبر نداریم؟

   138-126 پیش از میلاد  از سفر ژانگ کیانZhang Qian به غرب،  این ارتش کشور چین است که دارد می آید ما را از دست سلوکیان نجات دهد در ایران؟‌ می دانید از چین تا ایران با این سیستمی که نقاشی مکتوب است یعنی پای پیاده چقدر طول می کشد تا برسند ایران؟

   کدام اردوان؟  اولین اردوان اشکانی 127-124 ق .م دیکته شده آخرین شاه سلوکی انتیوخوس 129 ق.م دیکته شده اگر اصلا وجود خارجی داشته باشد.  آنوقت ارشکی که دیکته کردند سال 247 ق.م تاجگذاری کرد رسما شاه بابل است!

6’ [……….] mAr-ša-ka-a lugal m[eš??……….]

[……….] Arsaces, the king/s?? [……….]

   سال 123 ق.م مهرداد دوم  پسر ا ردوان رفته سوریه تاجگذاری کرده است! احتمالا به کمک ارتش چین بوده نه به کمک مردم خوزستان، مانی هم چون اسنادش در چین یافت شد متولد خوزستان و بابل نبود متولد همان کشور چین بوده طبق سخنان شما، چون غیر ممکنه  مانویانی که به سوی چین امروزی فرار کردند  مکتوبات مانی و مکتوبات تاریخی را با خود برده باشند؟‌ (دوست ندارید به جای لجبازی بشینید کمی منطقی فکر کنید ببینید آنچه می گویید با عقل جور در می آید یا خیر؟ چین و سوریه همسایه هستند؟)

    کلیه تاریخ های دیکته شده  مردود است باید بشینند دقیقا از روی لوح های بابلی سند بیاورند ارشک چه سالی بود و چرا بر لوح بابلی لقب شاه دارد و این اقایان سلوکی دقیقا تا چه سالی در بابل بودند تا تکلیف آقایان گائو مشخص شود که از پکن با فاصله 5000 کیلومتر کمک فرستادند یا از خوزستان.

عکس تاریخی حمل و نقل در هشتاد سال پیش،  عکس شماره  1240.

   پرسش 1780:  سلام،  اگر میشود ترجمه کتیبه لایودیکه را نشان دهید . انگونه که من از متن ان متوجه شدم , نلکه لایودیکه , همسر انتیوخوس سوم است نه خواهرش . هنچنین برای زنش مقام کاهنه ی بزرگ را درخواست کرده . متن ان نشان میدهد انتیوخوس در نهاوند حکومت داشته است . این طور بنیس ?

stone inscription from Nahavand, Iran:

King Antiochus to Anaximbrotos, greeting. As we desire to increase still further the honors of our sister Queen Laodice, and we think this most important for ourselves because she not only lives with us lovingly and considerately but is also reverently disposed towards the divine, we continue to do lovingly the things which it is fitting and right for her to receive from us and we have decided that just as there are appointed throughout the kingdom chief priests of us, (so) there are to be established [in] the same districts chief priestesses of her also, who shall war golden crowns bearing her [images] and who shall be mentioned in [the] contracts alter the chief priests of our [ancestors] and of us. Since, therefore, the in districts under your administration Berenice, the daughter of our relative Ptolemy (son) of Lysimachus, has been appointed, carry everything out according to what has been written above and have copies of the letters, inscribed on stelae, set up in the most conspicuous places, so that both now and in the future there may be evident to all in these matters also our policy towards our sister.

The second letter is addressed to the Hyparch of the district from the Strategos of the Carian satrapy:

[Anaxim]brotos to Dionytas, greeting. Enclosed is the copy of the decree written by the king concerning the appointment of Berenice, the daughter of Ptolemy son of Lysimachus, as chief priestess of the queen of the satrapy. Carry out (the matter) according to the instructions, just as he enjoins, and see to it that copies, inscribed on a stone stele, are set up in the most conspicuous

  place. Farewell. Year 119, Artemisios 19. [May 9 193 BC]


   تقاضا 1781:  با سلام خدمت خانم حامد و اقای راوید .خدمت شما یک درخواستی داشتم و اینکه یک اسکن از ترجمه کتیبه ایزد بهرام که متعلق به لاش چهارم برایم ارسال کنید . همچنین شماره صفحه کتاب راهنمای زبان پارتی دکتر بیغ بیدی را....   با تشکر.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام بر وبلاگ ارسال شد،  آقای داریوش اکبر زاده آن را به سال 3 ترجمه کرده است من اما به ترجمه آقای رضایی باغ بیدی استناد کردم . آنقدر مهم است این یک سال؟

   پرسش 1782:  همیشه برای من سوال بود چرا مورخان اسلامی و حتی حضرت علی (ع) رومیان را بنی اصفر. نامیده اند و میدانید که اصفر از فرزندان اسحاق ابن ابراهیم خلیل (ع) هستند و بنی اصفر یعنی فرزندان ابراهیم (ع)!! حال چگونه ایتالیی ها و یونانیان را همنژاد ابراهیم خلیل (ع) بدانیم? یا باید قول دیگری اختیار کنیم? نظر شما چیست ?مهر افزون.

   پاسخ پرنیان حامد:با سلام حضرت ابراهیم  به استناد تاریخ طبری متولد کردستان ایران است. نه یونانی بود نه ایتالیایی. 

   پرسش 1783:  خط فنقی را اقوام یونانی تقلید کردند و هر قبیله انرا یک شکل مختلف تغیرر داد . لذا این خط دقیقا فنقی نیست !همچنین شما میگید الاسکندر فیلیپوس همان اسکندر یونانی است . خب این نام در ارداویرافنامه و کارنامه اردشیر امده! پس مراد همان اسکندر یونانی است .

   پاسخ پرنیان حامد:  1.  تغییر خط فنقی به شکل امروزی یونانی در سوریه شمالی انجام شده  نه در یونان امروزی الفبای سوریه شمالی قبل از رونسانس از الفبای یونان غنی تر است.   از کجا به سوریه شمالی رفت را تا سند نداشته باشم سخنی نیست. اول هم از راست به چپ نوشته می شده است.

  2 ــ  در شهرستانهای ایران شهر اسم دو اسکندر آمده که یکی از آنها پسر فیلیپوس است دومی کیست؟

   عکس بالاکتیبه‌ به خط هندسی عیلامی از زمان کوتیک اینشوشینک،  موزه لوور، عکس از کتاب یافته‌ های تازه از ایران باستان،  ص تکامل خط در ایران،  پائین خط فنیقی،  عکس شماره 4514.

   عکس کتیبه های کشف شده در جیرفت،  خط و الفبای جهان منجمله فنیقی،  ادامه خط و الفبای تمدن جی است.  عکس شماره 4147.

   پرسش 1784:  اسکندر نویسان از گرانیک و هلس پونت قبل از شهر تروا نام برده اند , حال شما رو چه حساب میگید تروا در بابل است و مقدونیه در مقدونیه امروزی نیست ? هلس پونت جایش مشخص است !

   پاسخ پرنیان حامد:  جای لیدی و کراسوس هم مشخص نیست دقیقا کجاست چه رسد به هلس پونت به منشور نبونید رجوع کنید ببینید کوروش که می گویند لیدی را فتح کرد روی کتیبه محل لیدی اورارتور و ارمنستان مشخص شده نه غرب ترکیه امروزی! این منشور بونید.

15 bi-ki-tú ina muhhi ummi šarri šaknatat ina itiNisanni mKu-raš šàr kurPar-su ummāni-šú id-ke-e-[m]a            there was (an official) mourning period for the queen mother. In the month Nisanu, Cyrus, king of Parsu, mustered his army and

16 šap-la-an uruAr-ba-'-il ídIdiqlat i-bir-ma ina itiAiiari ana kur/Ú-\[raš-tu il-li]kcrossed the Tigris below Arbela. In the month Ajaru, he marched to the land of U[rartu].

17 šarra-šú idūk bu-šá-a-šú il-qí šu-lit šá ram-ni-šú <<aš>> lu ú-še-li [...]  He killed its king, took his possessions, (and) stationed his own garrison (there) [...]

  Armenia (Akkadian Uraštu; Old Persian Armina) این نام    Ú-\[raš-tu   نام کشور ارمنستان است

لیدی = دریاچه وان است حالا بفرمایید حساب کنید هلس پونت کجاست. کی به شما گفته جای هلس پنت معلوم است؟ سندتان کو؟ تاریخ هرودوت هم همین محل را برای لیدی مشخص کرده است منتها به اینجاها که می رسد مفسری که بر اساس تاریخ هرودوت تاریخ به خورد ما می دهد می گوید هرودوت مزخرف نوشته؟ این کتیبه اون هم تاریخ مورخ یونانی .سند شما برای محل هلس پونت چیست؟

   پرسش 1785:  با توجه به اینکه در نامه های سغدی, از هون ها, سغدی ها, چینی ها و شهر سمرقند و گوزنگ اسم برده شده, چگونه این مکانها در غرب ایران است ?سوالی داشتم:  تیر ارش کمانگیر در گوزنگ فرود امده. ولی استاد تفضلی در حاشیه مینویسد که گوزنگ در واژه نامه ی مینوی خرد, به اشتباه گنزک (گنجه ارمنستان) خوانده شده! نظرتان چیست ?

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  شما اصلا می دانید در مورد چی صحبت می کنیم؟ اصلا می دانید چه سخنی از سوی من گفته شده است؟‌ ما داریم در مورد قبل از میلاد سخن می گوییم شما متن 311 بعد از میلاد جلوی من می گذارید؟

این جملاتی که در کتاب از سوی من نوشته شد :

   ــ  آنچه ما امروزه به عنوان نقشه ایران و اطراف در دسترس داریم, با آنچه در تاریخ قدیم ایران و جهان آمده است مطابقت ندارد. می دانیم  که در زمان ساسانیان با مشکل دو محل بودن یک نام برای شهرها مواجه بوده اند و ساسانیان سعی بر برطرف کردن این مشکل به عمل آورده اند. در متون ساسانی بی وقفه از در غرب بودن بلخ و ... سخن به میان است

   آنطور که به نظر می آید بر اثر یک مهاجرت دسته جمعی ایرانیان از غرب به شرق این مرز و بوم نقشه و نام شهر های غربی این سرزمین عینا در شرق آن پیاده شده است. این گروه نه تنها نام شهرها که فرهنگ و اشیا و کتب و... را نیز با خود جابجا کرده اند.

   علت مهاجرتی به این صورت و با نامگذاری محل های جدید مطابق قدیم به رسم یادگار و از بین نرفتن این اسامی, تنها می تواند حمله ناگهانی یک گروه و فرار گروه دیگر از محل زندگی خود باشد و چون میدانیم که دولت ساسانی نیز دچار این دوگانگی بوده است پس این مهاجرت نمی تواند از حمله اعراب سرچشمه گرفته باشد. اما حمله اسکندر مادی با مذهب میترایی و حکومت اشکانیان پس از او می تواند علتی بر مهاجرت مزدایی آن که در غرب ایران بوده اند به مرزهای شرقی این کشور باشد. این گروه برای نجات مذهب و فرهنگ و جانشان نه تنها به شرق فرار کرده اند که برای باقی ماندن نامهای محل های گذشته این اسامی را در شرق ایران بر روی محل های جدید عینا پیاده کرده اند. این سخن که این اتفاق در زمان حمله اسکندر به وقوع پیوسته باشد تنها فرضیه ای بیش نیست. و زمان بوجود آمدن این دوگانگی اسمی  در شهر های ایران را نمی توان به سادگی اثبات کرد. اما در اینکه این اسامی دوگانه هستند جای شک نمی باشد. فاصله ها,  کوهها, دریاها, مرزها,....هیچکدام با تاریخ همخوانی منطقی ندارد.  یا میتوان کل تاریخ جهان در مورد ایران را افسانه تصور کرد, که در این صورت فاصله هایی چون  شش هزار کیلومتر  نیازی به شک کردن و تفکر منطقی ندارد یا آنکه محل واقعی اسمهای گفته شده را از میان متون قدیمی پیدا کنیم.

.................................................................................

   هزار بار هم روی این وبلاگ نوشتم آنچه  در مورد مکانها ادعا شده است مربوط به قبل از میلاد است. یعنی مثلا  داریوش اول که در بیستون نوشته سوگود Suguda منظور سغد امروزی نبوده نوشته Gadâra قندهار امروزی نیست نوشته Bâxtriš بلخ امروزی نیست نوشته   sakaعقل داشته باشید نمی تواند در شرق ایران باشد وقتی نوشته با سکاها جنگید و بعد به سوی یونان و مقدونیه رفت . آنوقت شما متن  313 -314 C.E   300 بعد از میلاد را گذاشتید جلوی من امر می فرمایید اینطرف بود؟  بله در این زمان که شما می فرمایید هر دو طرف بود،  نامه های شما هم سخن از بدبختی و بیچارگی گروهی است که به نظر از مردم محلی نیستند و کلی گرفتاری دارند در باره گروهی به نام هون هم خوب است بدانید :

      ــ  هون و هیون با هم یکی نیست مفسر گفت باید یکی باشد. در تاریخ ما نوشته هیونی،‌ خیونی که ایونی هم خوانده می شود (در زبان پهلوی که از آن ماخذ گرفته شده است نماد ه خ ا  یکی است)  این لغت رسما اون یا خون و یا هون است Huns می شود خیونی؛هیونی یا ایونی؟

     احتمالا ارش کمانگیر یک تیر از بالای دماوند پرتاب کرده است آنطرف ژاپن فرود آمده است،  اینجوری راضی می شوید؟

    ببینید اینکه برای تعیین مرز تیر پرتاب می کردند  مسئله بسیار روالی بوده است این که ارش نامی تیرانداز ماهری بوده است و تیرش بیشتر از آنچه انتظار داشتند رفته است نیز  قابل قبول است اینکه پس از پرتاب تیر نیز به علت فداکاری برای وطن دچار گرفتگی یا کشیدگی عضله و هر درد دیگری شده و مرده است نیز قابل ستایش است. اینکه کتیبه بیستون و دیگر اسناد نشان می دهد در غرب ایران بوده است و اساتید محترم به زور می خواهند تمدن جدیدی در شرق ایران اختراع کنند باعث می شود تمام حقانیت تاریخ مکتوب ما را از بین ببرند آن را تبدیل به افسانه کنند و تاریخ های اختراع شده  جدید را به خوردمان بدهند و در آینده ایران را عاری از هر تمدن کهن کنند و همان بگویند قبل از اسلام خالی از سکنه بود احتمالا مسئله تیر آرش همان ارمنستان و جنگ های پی در پی آشوریان و ایرانیان است حال از افسانه بیشتر از کشف حقیقت منطقی خوشتان می آید تیر را سه بار دور کره زمین بگردانید و در ایالات متحده امریکا فرود بیاورید،  خود دانید.

   نظر 1786:  شما بهتره بری 4 تات کتاب تاریخ بخونی بعد بیای اینجا واسه ملت فتوا بدی...  وقتی میای همه چی رو تکذیب میکنی کاملا واضحهه که پانتورکی و هدفت خدشه وارد کردن به تاریخ و تمدن این کشوره، بهتره بری واسه همون زادگاهت جمهوری آذربایجان مطلب بذاری.

   پاسخ پرنیان حامد:  جالبه شما می فرمایید پان ترکی، پان ترک می گوید پان کردی، پان کرد می گویید پان پارسی! خوشحالم بدین ترتیب معلوم است که از همه اقوام کشورم دفاع کرده ام.  راستی شما تا به خال چند پان ترک دیده اید که از کوروش هخامنشی دفاع کند؟ یک مطالعه کوچکی بفرمایید هر دو لینک مقاله های کوروش صفحه اول وبلاگ هست.  فراموش کردم بگویم من اصلا ترک نیستم که پان ترک باشم! من دفاع می کنم از همه افتخارات همه اقوام کشورم  می خواهد کوروش بختیاری باشد می خواهد فردوسی خراسانی باشد و........

   نظر 1787:  اقای راوید می خواستم مسئله ای رو مطرح کنم و اون اینکه ممکنه امپراطوری که (به گفته همون ها مثل هرودوت پلوتارک .... که بازهم شک دارم اونها ساخته تخیلات پژوهشگران قرن های اخیرن یا حالا بودن) از جیخون و هندوستان تا همون سرزمین خراب شده یونان تمام ممالک مهم از جمله بابل، سارد، ممفیس، تبس ... و خلاصه مهدهای تمدن را با اقتدار زیر سلطه خودش داشته، یکی دوتا دانشمند و فلسفه دان و مخترع و ریاضی دان و... این چیزها نداشته اما یم منطقه که به صورت شهر  mevar اداره می شود و کل مساحتش به اندازه چهارمین ایالت داریوش کیلکیه هم  نیست این همه دانشمند و (البته بازم به گفته خودشان که منم پشیزی براش ارزش قائل نیستم) فلسفه دان و ریاضی دان داره مثا ارسطو، اقلیدس، فیثاغورث، واقعا چرا؟ آیا ما داشتیم؟ مگه میشه به خاطر اون مستاقی که آوردم نداشته باشیم. چندتاشون را هم می شناسم اما من می شناسم نه همه.

   پاسخ پرنیان حامد:   با سلام (از متن فارسی- لاتین شما باز نویسی شد چنانچه ایرادی دارد  پوزش می طلبم)  ببینید  در اینکه هیچکدام و اصلا وجود نداشتند با شما موافق نخواهم بود اما  دو مورد است که به آن اشاره می کنم:

  1 ــ  این دانشمندان و فلاسفه و مخترعین که می گویند یونانی هستند واقعا در کجای این کره جغرافی زیسته اند شما توجه کنید به گفته خودشان هرودوت و کتزیاس به طور مثال متولد کشور ترکیه امروزی هستند این ایونی است ایونی هم بازمانده تمدن بزرگ آشور است حال این چه ارتباطی به جزیره های دریای اژه و نژاد greek   ساکن که به آن پناهنده شدند دارد و این تمدن را از بین النهرین برای این مکان به ارمغان بردند دارد سیاست امروزی است که ایجاب می کند اروپایی که تمدنی ندارد برای خود از طریق یونانی که خود تمدن عاریه ای داشته تمدن درست کند ارش تالشی = ارس تالیس = ارسطو از تالش ایران که از نژاد greek نمی تواند باشد همین می شود که ایران با تمدن 7000 ساله یکهو خالی از دانشمند و ... و در تئوری های جدید اصلا خالی از سکنه می شود.

  2 ــ  همان مورخین ایونی دائما اشاره کردند دانشمندانشان برای یادگیری علم به مصر و بین النهرین سفر می کردند  کپیه برداری های آنها باقی مانده  اصل نوشته ها در مرکز اصلی یعنی ایران و بابل و... بر اثر جنگها از میان رفته و بقیه هم در حال نیست شدن است اینجا. شما ببینید در اثارالباقیه ابوریحان بیرونی نوشته:

   صابیان،  می گفتند،  که فلک در یک خلاء نامتناهی پرتاب شده و از اینجاست که حرکت دورانی دارد زیرا چون چیزی مدور از محل خود زایل شود بحالت دورانی فرود می آید و گروهی از ایشان به حدوث عالم گراییده و این عقیده را قبول کردند که عمر عالم هزار هزار سال است که به چهار قسمت تقسیم می شود چهارصد هزار سال آن زمان صلاح و خیر است و.....

    خود آثارالباقیه سده ها قبل از گالیله مکتوب شده است. خدا می داند صابیان چند هزار سال قبل از گالیله می دانستند که زمین گرد است.

   لذا همانگونه که می بینید آنچه در باب دانشمند و.... اروپا و یونان می گویند تنها بازنویسی از بین النهرین است. روی یکی از کتیبه های هخامنشی گیرشمن جدول ضرب پیدا کرد فیثاغورث نمی تواند مخترع جدول ضرب باشد او فقط یک کپیه بردار است.

متاسفانه نام دانشمندان اصلی را در اختیار نداریم شما اگر می شناسد به ما هم بگویید باسپاس.

  نظر انوش راوید:  غربیها با مهندسی تاریخ و دروغ و دونگ می خواهند بگویند تمدن از اروپا بوده است، اگر جوانان باهوش متخصص ایرانی نجنبند و تاریخ ایران را نجات ندهند،  آنها با ایجاد جنگ و بمباران همه آثار تاریخی را مانند کشور های سوریه و عراق و افغانستان نابود می کنند،  و با خیال راحت ما ملتها را خواهند گفت انسان های دست دوم و سوم.  در صورتیکی قبل از همه تمدن کهن جی بوده است،  جهت اطلاع این فایل صوتی را گوش کنید.

کلیک کنید:  فایل صوتی دکتر یوسف مجید زاده درباره جیرفت

   پرسش 1788:  با درود، چندی پیش مطلبی از شما خواندم که گفتید که هراکلس در کردستان سکونت دارد. این کتیبه یونانی غار کرفتو را تاریخدانان به زمان مهرداد دوم تشخیص داده اند. و سخن شما نمیتواند درست باشد. همچنین انچه دیودور در مورد شهر شوش و اگاممنون نوشته دروغ و افسانه محض است زیرا قول کتزیاس کنیدی نقل کرده و کتزیاس نیز کتابش سراسر افسانه است . به گفته کتزیاس حتی شاه اشور, کشور تروا را تحت انقیاد داشته است! گفته های کذب کتزیاس را سند نکنید موفق باشید.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما کتیبه مال دیروز هم می خواهد باشد بنده نمی توانم فردا صبح بروم وسط شهر تهران یک تابلو بزنم اینجا خانه جرج بوش است مردم ایران و مردم امریکا تکه تکه ام می کنند. زمان مهرداد دوم کی جرات کرده بالای غار بنویسد اینجا خانه هرکول است؟  لابد مدرکی داشتند که محل واقعی هرکول در این منطقه بوده که همچین کاری کردند!  زیر مجسمه هرکول (به زبان یونانی) چرا به پارتی نوشته ایزد بهرام؟ چهارتا مجسمه هرکول در آتن ساختند سند بر محل تولد ایزد بهرام در آتن است؟

   تا آنجا که بنده می دانم هرودوت دفتر 5،54 و دفتر 7،151  شوش را ساخته پدر آقا ممنون می داند،  اما  بنده نه با کتزیاس و دیودور کار داشتم  نه با هرودوت!. بنده به ایلیاد هومر و آثارالباقیه ابوریحان بیرونی استناد کردم.

   ــ  گویا اصرار عجیبی در تقدیم کردن افتخارات بین النهرین به یونان و اروپا دارید!  جنگ تراوا به استناد ایلیاد هومر که باید بین دو رودخانه عظیم باشد بغل اون دوتا جوی آب است که عکسش را بر وبلاگ زدم؟ شما از منطق هم چیزی می دانید یا آنچنان شستشوی مغزی شده اید که عقل و منطقی برایتان باقی نماده است؟

   پرسش 1789:  با سلام،  1 ــ  می خواستم بدونم تهمورث برادر جمشید بود یا پدرش؟  2 ــ  اگر برادرش بوده، منظور از ارب از فرزندان تهمورث می باشد.  چون او را اربسس خوانند یا شاید همان اروپ باشد؟  3 ــ   در شاهنامه اگر جمشید را با تمدن جی و تهمورث را با تمدن گوبلکی یکی بدانیم پس کیومرث را باید یک تمدن قدیمی تر بنامیم؟  آیا می توان یک همچین مقایسه ای کرد؟

   پاسخ پرنیان حامد:   با سلام 1.  شاهنامه نوشته پدرش بود بندهش نوشته برادرش بود. 2. اختمالا منظور ارا +بی (بغ) است.  اربسس را اروپه شاه و تهمورث را تخم اروپه می نویسند. 3. جمشید را نماد مهاجرت از جی رفته شده به جنوب بین النهرین (= سومریان) فرض کردیم تمدن جیرفت را به کیومرث و هوشنگ نسبت دادیم.

   پرسش 1790:  سلام خانم حامد . در کتاب اشنایی با معماری جهان امده:  به گفته هرودوت معماری اتروسکها پایه و زیر ساخت معماری روم میباشد.  بنا های قدیمی ایتالیا نیز بسیار زیادند مانند شهر ولترا که قدیمیترین قوس شناخته شده روی زمین متعلق به ۳۰۰ق.م درانجاست. همچنین کلوکاماکزیمای روم که یک زهکش اب روباز برای تپه های روم بود از معماری اتروسکی است و خروجی ان به سال ۷۸ق.م ساخته شده است .علاوه بر اینها, دروازه مارتسیا در قرن سوم ق.م در شهر پروجا ساخته شد .معابد سه سلولی هم مانند کپیتولینوس روم در ۵۰۹ پ.م ساخته شد.  بعد از سوزانده شدن ان, دومیتیان انرا بازسازی کرد. همچنین معبد جونوسوسپیتاد از دیگر معابد سه سلولی روم باستان است از دیگر بناهای رومی, معابدی همانند فورتاناویریلس است متعلق به قرن دوم ق.م در رم ایتالیا. معبد دیگری که میتوان نام برد, معبد سیبول است متعلق به قرن نخست ق.م دیگر بناها را خلاصه میگویم: معبد فورتونا پریمجینا (۸۰ق.م در شرق رم) با این حال چگونه میگویید بناهای رومی متعلق به بعد از میلادند ?

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما . گویا برای شما سوء تفاهمی پیش آمده است چون بنده شخصا تابستان در موزه تریر آلمان بودم و به شخصه دیوار پشت موزه را که مربوط به چند سالی قبل از میلاد است لمس کردم !

اما آنچه در باب روم در تاریخ ایران و یا تاریخ یونان و هر سند مکتوبی که شما می فرمایید آمده است با چند روز و چند سال قبل ار میلاد  یک کمی اختلاف دارد ما دنبال آثار باستانی اروپا نیستیم ما به دنبال محل روم باستانی تاریخ هستیم. 

    توجه بفرمایید:  ‌مکتوب است دقیانوس هزارمین سال بن افکنی روم را جشن گرفت این روم کجاست؟

این حساب دقیانوس: گاه شمار میلادی از سال 525 اغاز شده است و تا ان زمان گاه شمار دقیانوسی در جهان عیسویت معمول بوده است . dionysius  گفت دقیانوس یک مهری سرسخت بود که عیسویان را آزار می داده و سزاوار نیست که عیسویان گاه شمار او را به کار برند. او سال 247 دقیانوسی را برابر 525 میلادی گرفت که در حسابش چند سال اشتباه کرده بود زیرا عیسویان حساب کرده اند که عیسی چند سال پیش از آغاز گاه شمار میلادی به جهان آمده است.  و این یعنی باید دنبال شهری باشیم که 722  ق. م قدمت داشته باشد.

   چنین چیزی در اروپا با نام رومی موجود نیست آثار رومی در اروپا به حداکثر به 80 ق.م می رسد قدیمی ترین اثر غیر رومی هم که شما بیان کردید طبق معمول ماست مالی های مفسرین سوخته و در سال 81 بعد از میلاد ساخته شده است.  کپیتولینوس روم در ۵۰۹ پ.م ساخته شد ..... بعد از سوزانده شدن ان, دومیتیان آنرا بازسازی کرد.

 دومیتیان  (Domitian) برادرتیتوس 81 بعد از میلاد  که البته خود 509 هم 200 سال کم دارد !  حال بفرمایید بین النهرین و ایران و خوزستان و ..... من برای شما سند شهرهای از زیر خاک در آورده بیاورم 2000 ق.م 3000 ق.م و...... 722 ق.م برای قدمت این منطقه قابلی ندارد روم باستان کجاست؟

   در باب هرودوت سخن گفته بودید شما توجه داشته باشید مفسرین امروزی برای به اثبات رساندن مزخرفاتشان هر جا به نفعشان است سنگ مورخ به سینه میزنند هرجا به ضررشان است هرودت و دیودور و .... گزافه گو می شوند :

Nineteenth- and twentieth-century scholars (e.g., Mommsen, Schwartz) have criticized Diodorus, who was, in their vision, an uncritical maker of excerpts and a poor historian. Indeed, the Sicilian makes strange mistakes in the chronology of ancient Rome and makes other errors. Yet, this criticism is ill-judged and the latest research offers something of a rehabilitation, stressing that the Sicilian author did what he wanted to do - write an easily accessible world history. The title, Library of World History, proves that Diodorus did not pretend to offer more than a collection of summaries. As a historian, he is simply as good as his sources.

   لاجرم دیودور سیسیلی از دید آقایان نمی دانسته روم باستان کجا بود و آقایان امروزی (احتمالا انگلیسی) بهتر از او می دانند.  این هم ایراد بعدی که به دیودور گرفتند  :

Certainly he never went to Mesopotamia, since he places Nineveh on the Euphrates,

دیودور درست نوشته.   شما هم گاهی تاریخ های مکتوب را بدون این تعصب و از هر دو دید بخوانید ببینید کدام منطقی تر خواهد شد. موفق باشید.

   پرسش 1791:  سلام و سپاس،  دو پرسش داشتم :

۱ : الکساندرنویسان در هندوستان از قوم برهمن نام میبرند, و آشوکا هم در فرمان ۱۳ خودش از براهمانها و سرامانا ها نام میبرد .همچنین اورده اند که اشوکا از یونا کامبوجا به عنوان همسایگان قندهار که در مرزهای امپراطوری مایوری زندگی میکردند نام برده شده. حال چطور قندهار در غربست ?  رجوع کنید فرمان ۵ و ۱۳

۲ : دیودور در کتابخانه تاریخی نوشته زمان هرودوت , رومیان وولسکی ها را شکست دادند و خیلی اتفاقات دیگر را در زمان اسکندر, از رومیان در ایتالیا نام میبرد !همچنین ایتالیا دارای اثار باستانی کهنی است. نانند یک اثر متعلق به ۱۵۰۰ق.م و خیلی اثار باستانی دیگر از اتروسک ها که به قدمت ۹۰۰ق.م میرسد. فکر نکنید در اروپا فقط سلتها بوده اند! جغرافیای استرابو را مطالعه کنید .

   پاسخ پرنیان حامد:درود بر شما بانو تصور می کنم پاسخ هر دو پرسش شما را در پرسش قبلی دادم .

   1 ــ  اشوکا فرمان خود را به یونا و کامبوجا فرستاد.

" فرمان هاى شاهى او صراحت به این دارد که داعیان یا بشیرانى را براى گسترش درمه پیش کمبوجه ها (ایرانى ها)، و یونه ها (یونانى ها) فرستاد..."

   ــ  شاه حتی این موضوع  را که: همه براهمانها و سراماناها که زندگی می‌کنند، باید آنچه را که برای پادشاه مفید است، انجام دهند و به سروران خود احترام بگذارند، به پدران و مادرانشان احترام  بگذارند، دوستان خود را دوست بدارند و به آنها خیانت نکنند، با برده‌ها و خدمتکارانخود تا آنجا که ممکن است، رفتار محبت‌آمیز داشته باشند

   ــ  از ساکنان ایرانی این ناحیه که به طور عمده به پرورش اسب می پرداختند٬ یاد کرده است. نام این مردمان در فرمانهای شاهی پنجم و سیزدهم آشوکا نیز آمده ونشان می دهد که آنان همچنان در آن نواحی می زیستند.

   آایا متوجه ساکنان ایرانی هستید؟ ایا متوجه هستید در فرمان آمده است همه مردم حتی دو گروهی که شما می فرمایید (که احتمالا بومی نیستند) و بدین ترتیب به حکم برای آنان هم تایید شده است.

   حال به من بگویید یونانیان در باب کدام برهمن گفتند ؟ بانو یونانی می گویید برهمن شاگرد فیثاغورث بود این با برهمن در هند امروزی  نمی تواند یکی باشد دقیقا همین است با بودا و بوداسپ شما اثارالباقیه را مطالعه بفرمایید دقیقا تایید کرده دو تا بودا داریم.

   2 ــ  در این صورت جز از توضیحی که در پرسش قبلی دادم شما که به دیودور استناد می کنید باید محلی را که او برای روم مشخص کرده بپذیرید که متاسفانه خلاف تصور شما ایتالیای امروزی نیست. می پذیرید؟

   پرسش 1792:  سلام. سوالی داشتم اینکه اسناد دیوار جولیوسزار در انگلستان چیست ? تا جایی که من میدانم جولیو سزار در انگلیس دیواری چوبی ساخته است و نه اهنی . سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام . هیچ سندی از این دیوار در انگلستان باقی نیست نابودش کردند./ دیوار چوبی جولیو سزار کجای انگلستان است؟  ایا سندی دارید دیوارش چوبی بوده است؟

پرسش 1793:  سلام بر شما، در مورد رومیه مداین هم باید عرض کنم این شهر در زمان انوشیروان ساخته شده است. زمانی که انوشیروان انتاکیه را میگیرد , مردمان رومی انجا را به اسیری میگیرد تا شهری مانند انتاکیه در مداین بسازند. واسه همین هم به ان شهر رومیه یا ویه انتیوک میگفتند . این موضوع در تاریخ بلعمی و طبری و.. در باب زمان شاهی انوشیروان عادل امده است .

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  عجب افتخار بزرگی است برای دولت ساسانی که چنین شهر بزرگی را بر پا کردند.

ببخشید فقط یک سوال کوچک داشتم.  چرا از یک چنین افتخار شهرسازی بزرگی در متن وابسته به ساسانی "شهرستانهای ایران شهر"  سخنی به میان نیست؟  مخصوصا که اشاره می کند :

21.   به کوست خوربران شترستان ئی تیسفون از فرمان ئی توس ، گرازه ئی گیپکان کرت

21.  به جانب مغرب به فرمان توس شهرستان تیسفون را گرازه گیپکان بنا کرد

  عجیبه در این کتاب حتی به شهرسازی رومیان هم اشاره شده است.

32    شهرستانی که اندر سرزمین گزیره  ساخته شده امتوس برادرزاده قیصر ساخته است.

-           تاریخ  بلعمی – طبری صفحه 855 ننوشته شهر کجا بود نوشته شهری بنا کرد شبیه انطاکیه در سرزمین خویش و اسیران را فرستاد آنجا. ییخشید آنوقت صفحه مثلا 800 که نوشته شاهپور اولیانوس را هزیمت داد مدائن و تیسفون را پس گرفت این شهر را چگونه بعدا رومیان ساختند؟

   شما گویا به تاریخ طبری – یلعمی استناد می کنید. بفرمایید با اسناد زیر چه کنیم مطابق این اسناد رومیان همان حاندان گیو و گودرز هستند: که پادشاهی آنان از سرپل زهاب (بغداد- اهواز) تا شام و دمشق بوده است فکر نمی کنم اهل ایتالیا بوده باشند :

-           از ملوک الطوایف مردی بود از نسل پادشاهان قدیم که بر ایالات جبال و اصفهان فرمانروایی داشت. سپس فرزندان او فراتر رفته و بر ایالات سواد (عراق) و پارت نیز چیره گشتند (تاریخ محمد پسر جریر طبری)

-           مسعودی می نویسد:  بانیان شهر رومیه (مدائن) پادشاهانی بوده اند که به پسران گرگ شهرت داشتند و نام رومیه از آنها آمده و عنوان رومی را به نام ایشان و پادشاهان دیگر افزودند.

-           رومیان از آنجا که بغداد است تا شام داشتندی (تاریخ محمد پسر جریر طبری)

-           لهراسپ به بخترشه از تخمه گودرز پادشاهی اهواز و مغرب از دجله تا دمشق را بخشید (همان تاریخ)   

گیو در شاهنامه فردوسی زیر درفش گرگ پیکر است

یکی گرگ پیکر درفش سیاه  .......   پس پشت گیو اندرون با سپاه

و در جای دیگر

درفشی کجا پیکرش هست گرگ  ......               نشان سپهدار گیو سترگ

و در جای دیگر

یکی گرگ پیکر درفش از برش  ........   بابر اندر اورده زرین سرش

   پرسش 1794:  سلام، در باب واژه سلوکی که در ایمیلی بود من کمی اطلاعات دارم، در روم باستان به خدای خورشید، سل (SOL)  می گویند مانند  HELIOSدر یونان باستان. سلوکی= پادشاهان خورشید گرد.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام به سوریه هم می گفتند هروم همان خورشید است کتیبه ساسانی تخت جمشید هم از شخصی به نام سلوک است جریان سلوکی در ایران خیلی تناقض دارد.

     پرسش 1795:  با سلام خدمت خانم پرنیان حامد:

-آدرس سند برای زبان پارسی میانه در دانشگاه گندی شاپور این است (دانشگاه گندی شاپور) در وبلاگ ویکی پدیا

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام تصور می کنم بر آدرسی که دادید خلاف آنچه در پرسش قبلی نوشتید مکتوب است

سوال قبلی شما : چرا با وجود اینکه در زمان ساسانیان زبان پارسی میانه (پهلوی) زبان رسمی ایران بود و دانشگاه جندی شاپور در ایران قرار داشت در خود دانشگاه به جای زبان پارسی میانه به زبان سریانی و یونانی گفتگو می کردند چرا پادشاهان ساسانی نسبت به زبان پارسی غیرت نداشتند؟ و دوم اینکه چرا به جای موبدان زرتشتی مسیحیان دانشگاه جندی شاپور را اداره می کردند؟

The king commissioned the refugees to translate Greek and Syriac texts into Pahlavi

The faculty were versed in the Zoroastrian and Persian traditions

پاسخ هر دو سوال شما بر همان آدرسی که دادید مکتوب است زبان پهلوی بوده است و سیستم زردشتی و پارسی اینکه در دانشگاه به زبان های دیگر هم سخن می گفتند و یا زبانهای دیگر هم تدریس می شده است مسئله دیگری است.  الان هم در دانشگاههای ایران صد زبان دیگر تدریس می شود دلیل بر بی غیرتی است؟‌

   نظر 1796:  استاد واقعا از مطالب شما استفاده کردیم. فقط این مطلب را اصلاح کنید که وقتی فریدون کشور را به سه قسمت تقسیم کرد، ایران را به ایرج داد که در میانه بود. و سلم و تور در طرفین بودند. لطفا نقشه را اصلاح کنید. ایران باید وسط قرار بگیره.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و سپاس از نقد  شما متاسفانه مشکل ما در هشت سال گذشته دقیقا همین است که نتوانستیم به استناد متون باقی مانده در کشورمان این ایران را آن وسط قرار دهیم این هم نمونه این اسناد شما ببینید می توانید یکجوری ایران را بیندازید وسط این شهرهایی که می گوید؟

-           ناحیت ترک, الترک (شمال غربی ایران امروزی) و خزران, الخزر (شمال غربی ایران امروزی) و چینستان, الصین (غرب ایران امروزی)  و زمین شرق (شرق کجا؟) طوج را داد و او را فقفور (بغ پور= پسر موبد مهری) نام کرد.

-           زمین عراقین, بصره, بغداد, واسط,  پارس, سند, هند, حجاز، یمن همه را ایرج داد = ایرانشهر

-           زمین مغرب , روم , روس (البرجان) , سقلاب , آذربایگان (در شمال غربی ایران امروزی است), اران (همسایه هیرکانیان در شرق کشور ترکیه امروزی و شمال غربی ایران امروزی می باشد) و کرج به سلم داد و او را قیصر نام کرد.


  پرسش 1797:  با سلام خدمت خانم پرنیان حامد:

  1- آدرس وبلاگ برای سند خط آریایی این است: (خط ما، دبیره ی پارسی یا الفبای عربی) نویسنده وبلاگ دکتر آیدین پورمسلمی است.

  2-  واژگانی را که نوشته بودم برای این بود که میخواستم بدانم برای این واژگان در زبان پارسی میانه چه معادلی وجود داشته است، فقط برای افزایش اطلاعات بوده است لطفا معادلاتش را بنویسید ممنون.

  3 ــ زبان پارسی میانه در دانشگاه گندی شاپور ــ، آدرس سند برای زبان پارسی میانه در دانشگاه گندی شاپور این است (دانشگاه گندی شاپور) در وبلاگ ویکی پدیا.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام در باب دانشگاه گندی شاهپور پاسخ نوشتم برای شما  پرسش و پاسخ ویژه 80پرسش 1795 که  به نظر می آید تحلیل شما به استناد آدرسی که خود شما ارائه دادید اشتباه بوده است.

عدد صفر سیفر  cifr  عمو، آمو amou  عمه، امکamak     خاله   خالک  khalak  دایی  خان khan ، خلیج  زره – دریا - darya    zereh

   پرسش 1798:  سلام. این لوح جدول ضربی که گریشمن در تخت جمشید کشف کرده را نشان میدهید؟  با سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  صفحه 165 کتاب بغ مهر مهندس احمد حامی.

   پرسش 1799:  مشخصات جولیوس سزار به هیچ شکل شبیه اسکندر نیست و اسکندر هم شاگرد ارسطو شاگرد سقراط است. خود جولیسزار هم یک استاد یونانی داشته.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام مشخصات اسکندری هم که نام او در تاریخ ایران آمده  هیچ شباهتی به الکساندر ندارد.  بنده هم گفتم اسکندر،  الکساندر نیست،  جولیوسزار است.  اگر درست دقت کرده بودید چنین نظری نمی نوشتید.  کجا متون یونانی نوشتند الکساندر دیوار کشید؟  و هزار سوال دیگر از این نمونه! حال بفرمایید سد اسکندری را الکساندر مقدونی به استناد کدام متن کجا کشیده است،  که همان سد اسکندری تاریخ ایران باشد؟  طبری رسما نوشته "اسکندر 65 قبل از تولد عیسی بود"  چرا این باید تبدیل به الکساندر 320 ق.م بشود؟  ارسطا لیس = ارش تالشی از جنوب مغ دونی ایران (دشت مغان) چرا باید برود مقدونیه امروزی،  که نام باستانی آن اسکودرا بوده است؟  چرا مورخ یونانی ننوشته اسکودرا؟  چرا لوح بابلی نوشته ماکا؟  ماکا که در کتیبه بیستون نه مقدونیه است نه یونان، ما گفتین غرب ایران است،  اما اساتید و مفسرینی که قبول دارید که اصلا می گویند سیستان و بلوچستان است؟  استاد یونانی یعنی چی؟  یعنی گریک بود یا ایونی؟ یک تحقیقی بفرمایید ببینید این اساتید و مورخین یونانی که می فرمایید متولد کدام کشور و ناحیه امروزی بودند، هرودوت و هومر و کتزیاس متواد یونان (گریک سرزمین های دریای اژه) هستند یا کشور ترکیه و عراق امروزی؟ و بالاخره بدین ترتیب مفهوم استاد و مورخ یونانی چیست؟

   پرسش 1800:  با سلام. هندوستانی که کتاب ماتیکان شترنگنامک در زمان انوشیروان بازی شترنگ از انجا وارد ایران شد, هند کنونی است و بازی تخت نرد را هم بزرگمهر بختگان اختراع کرده. فلذا هند همان هند است و در بندهش نیز هندی ها غیر ایرانی خوانده شده اند و چین هم خوزستان نیست زیرا که در زند بهمن یسن از چینیان به صورت چینیگان اسم برده شده و نه خوزستان. بازی تخت نرد هم چطور میتونه ساخت جیرفتی ها باشد.

   پاسخ پرنیان حامد:با سلام ببخشید شما فارسی بلدید بخوانید؟ چند صد هزار بار بنویسم "بر اثر مهاجرت گروهی به شرق در شروع اشکانیان این نامها به شرق منتقل و دولت ساسانی نیز گرفتار دوگانگی نامها بوده است"؟ باز برای من سند ساسانی ارائه می دهید می گویید شرق است همین الان جوهر پست 80 پرسش 1785  هنوز خشک نشده شما دوباره تکرار می کنید؟

   مگر همان بندهش ننوشته "و آنان که به سرزمین سین اند که چین استان است" سین وسط بین النهرین چه ربطی به کشور چین امروزی دارد؟  مگر همان بندهش ننوشته ابرسین یک سرش چین استان است، یک سرش زرنک این کوه زاگرس چه ربطی به کشور چین دارد؟

  معلومه که هندی ها  "ایر" نیستند "پرس" هستند،  چه ربطی دارد؟ شما یک نقشه جغرافی بردارید (همین الان روی نقشه مکتوب است)  همان نامهای هند اباد (اردکان) ببرید هندو در (استان مرکزی) ببرید هندومینی (ایلام)  زیران را هم  نگاه کنید هندوکش (شهر فریدون) سرمرز چم هندی (موسیان) و....   تا حدودی مرز ایر ها و هندی ها برایتان مشخص شود که نگویید هندی ها ایر بودند!

   بازی تخت نرد را بزرگمهر ساخته چرا تخته نرد 5000 ساله از زیر خاک جیرفت بیرون می آید؟ مگر تصور کردید برای مورخی که قلم در دست دارد کاری دارد برای چاپلوسی دو سه خط تعریف بی جا و دو سه تا اختراع بی جا به ساسانی نسبت بدهد؟  شما وقتی دارید جلوی چشمتان می بینید چنین نیست چرا باز تکرار می کنید؟ هر که قلم در دست دارد هرچه دوست دارد می نویسد این خواننده است که باید توجه کند چه کسی، در چه زمانی، با چه عقایدی، در کجا، دارد چی می نویسد بعد قضاوت کند.

   ــ  فلذا کل آنچه نوشتید از بی توجهی و تعصب بی مورد  شما سرچشمه می گیرد بیشتر تحقیق کنید.

   پاسخ انوش راوید: بازی تخته نرد و تاس، که در کنار صندل استان کرمان کشف شده، عکسش در مطلب تمدن کهن جی وجود دارد.  آنچه که شما نوشته اید از دیدگاه ها در دانش های قبل از این وبلاگ است، با وجود این وبلاگ، و جغرافیای مکانها، که با سند از طرف بانوی گرامی پرنیان حامد ارائه شده است، هند و چین و... در دوران باستان مشخص شده است، جهت اطلاع مطالب وبلاگ را مطالعه و پیگیری نمایید.

   پرسش 1801:  سلام. در تواریخ اسلامی امده که دانش ستاره شناسی دست مایه ی صابیان است. در مورد اثارالباقیه و گرد دانستن کره ی زمین توسط انها, شماره صفحه اثار الباقیه را میدهید؟ مرسی.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  دست مایه ی صابیان جنوبی و افتخار خوزستان است حتی لوح بابلی مرگ کیدینو نابغه ستاره شناسی بابل را در خوزستان ایران نشان می دهد:

8' [ITI NE? U]4 15 mki-di-nu inagišTUKUL GAZ KIN U4  [.. .. ..]

[Month V? d]ay 15 (14 Aug.?) Kidinnu was killed by the sword. In the month Ulûlu (VI=28 Aug. - 26 Sep.), on the [..th] day

9' [.. .. .. ..] KUR Ú-zu-ia-a-nu URU šá KUR gu-ti-i 

[..... in] the land of Ú-zu-ia-a-nu, a city of the land of Gutium,

 

   اوزیا  همان هوزیا خوزستان است.  دانشمندان کشورتان را پیدا کنید قبل از آنکه افتخارات کشورتان را ببرند.  و اسناد آن را نابود کنند.

   ــ  آثارالباقیه صفحه  297  فصل هشتم:  "پرستندگان ستارگان و ماه و خورشید کدامند؟ "

   پرسش 1802:  شما ایرانی ها واقعا توهم دارین کوروشتون که به دست آنا تومروس ملکه آذربایجان کشته شد. شما که این همه ادعای تاریخ دانی دارین این کلمه آذری رو از کجا اوردین و به ما میگین اذری؟ منظورتون از اینهمه تفرقه انداختن بین ترک ها چیه سرکار خانم؟ بهتره کمی مطالعه کنین کاری به کار ما نداشته باشین برین همون کوروش صغیر و کبیر تونو پرستش کنین ما ترک آذربایجانی هستیم خانم فاشسیت نه آذری.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  1.  بنده نمی توانم  "ایر" باشم  چون آذری نیستم . کورش هم نمی تواند " ایر" باشدچون از نژاد "پارس" بود نه "ایر".  لاجرم شما "ایر" ها یا  "ایر" + ان.

  2. آنا تومرس به استناد هرودوت و محلی که نشان می دهد ملکه ارمنستان بوده شما چرا سنگش را به سینه میزنید مگر ارمنی هستید؟

  3. کلمه آذری را از همان آذربایجانی آوردم که خودتان تحویلم دادید  "ترک آذربایجانی"  البته شما شخصا هیچی نیستید چون اگر حتی در حد آدم  بودید می آمدید با من از اینهمه افتخاراتی که برای "ترک های آذری" سند آوردم دفاع می کردید. 

   (شما همان رجوع کنید به وبلاگ های مورد اطمینانتان همانجایی که نوشته "زردشتیان خودشان را با شاش گاو می شستند" بعد رجوع کنید به متون ساسانی ببینید زردشتی که می گوید اهل همان آذربایجان است تا بفهمید آقایان با نام  "ترک آذربایجانی" دارند چه توهینی به شما و اجداد شما می کنند،  اینجا جای امثال شما که احترامی برای اجدادشان قائل نیستند، نیست،  به سلامت).

   پاسخ انوش راوید:  درباره آنا تومروس در اینجا توضیح نوشته ام،  درضمن ما ایرانی ها همگی آذری هستیم،  آذری یک صفت دینی است،  مانند شیعه و سنی،  که بازمانده از دوران نور و خورشید و آتش است،  همچنین تورک یک واژه سرزمینی است،  نه قومی و تیره ای یا کیانی،  قبلاً در اینباره نوشته ام،  به معنی نام شهرها و روستاهای ایران مراجعه نمایید.  در شاهنامه فردوسی آمده است "توران زمین"  و ترکان و چین،  که همه گویای زمین است،  نه قوم.  اگر من هم اینک در سرزمین توران باشم،  ترک حساب می شوم،  و چون اینک در سرزمین مازندران هستم،  مازنی گفته می شوم.  چین نیز در این بیت،  استان مرکزی ایران است،  مشروح در اینجا.

 * دگر تور  را  داد  توران  زمین <><> ورا  کرد  سالار  ترکان  و  چین *

   پرسش 1803:  درود. ان چه که دیودور در باب روم گفته است و میگویید که ایتالیا نیست را به فارسی می نویسید؟ با سپاس.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما متوجه درخواست شما نمی شوم! شما باید دیودور را بخوانید من جمله کوتاه مفسر را برای شما کپی کردم نه کتاب دیودور را. وسط کتاب آدرس هایی که دیودور برای نینوا و روم می دهد با نینوا و رم امروزی نمی تواند یکی باشد،  من که نمی توانم کتاب را برای شما اینجا ترجمه کنم!

   پرسش 1804: آیا چند کتیبه جیرفت واقعی است یا تقلبی؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام واقعی هستند اسناد و قدمتی که نشان میدهد وحشتناک است این بهانه های تقلبی بودن برای از بین بردن حقیقت اسناد کشورتان است مراقب باشید.

   پاسخ انوش راوید:  واقعی هستند،  و همه آنها از عمق 10 تا 12 متری زمین خارج شده اند،  و این کشف ها در دید انبوهی از کارگران و متخصصها و فیلم و عکس صورت پذیرفته است.  در هر صورت کاشف کتیبه های جیرفت دکتر یوسف مجید زاده هستند،  اطلاعات ایشان را از اینترنت بگیرید،  و پرسجو های بیشتر نمایید.  لازم به یاد آوریست،  عده از عوامل و نوچه های پولی و رایگان استعمار و امپریالیسم،  دارند با دروغ و دونگ ضد تاریخ می زنند،  و الکی و بدون سند و مدرک و سواد و دانش،  همه تاریخ ایران را دروغ می گویند،  آنها عددی نیستند و خیلی الکی تر از وجود شان هستند.

عکس یکی از کتیبه های جیرفتی در دل خاک، عکس شماره 4160.

   پرسش 1805:  سلام، 1- منظور من از عدن جای اولیه بود.

2- میخواستم بدونم این مسئله که شما اعراب رو از اراب جدا کردید میشه با حدیث پیامبر اسلام مطابقت داد که گفته بودن: "من عربم ولی عرب از من نیست"

3- شما که با این شعار (گفتمان دروغهای تاریخ) فعالیت میکنید باید درمورد تاریخچه ادیان هم برای ما کمی توضیح بدید، مثلا خراسان و یا طالقانی که در احادیث هست و الان من نمیدونم این خراسان و طالقان به کجا اطلاق شده میخواستم درمورد این توضیح بدید؟

4- درمورد حضور یک فرد دروغگو عربیش دجّال در طول تاریخ توضیح بدید که بازم این حرفی که در مورد این فرد زده شده چگونه است کسی که همه پیامبران برای فتنه اون فرد اومدن.

5- میخواستم این رو بپرسم اگه حضرت آدم حوا (که بازم من نفهمیدم آخِرش کجا فرود اومدن) در یک محل معین بودن پس امکان یک تمدن قدیمی در جیرفت چگونه است. چه بسا قبر آدم در عراقه و اگه اینکه حضرت آدم نزدیک4 هزار پیش که تاریخ دقیقشو نمیدونم و عذرمیخوام پیش وارد زمین شد پس باز چطوری این تمدن های پیش از 4 هزار سال پراکنده شدن.

من از طریق سایت های دینی مطالعاتی داشتم، این پرسش ها برای نادانی من در این موارد هست و چیزایی که نمیدونم و فقط بحث ادیان رو نمیشه از تاریخ جدا کرد تاریخی که خودش به احتمال زیاد نامی ایرانی نیست و همین تاریخ قدیمی ترین علم بشریت محسوب میشه و به استناد سخن خدا برای عبرته.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام من صلاحیت پاسخ گفتن به سوالات شما را ندارم شما باید به یک مجتهد رجوع کنید.  من فقط می توانم از متون تاریخی در مورد تاریخ با شما صحبت کنم.  ادیان مختلف عدن مختلف و حضرت آدم مختلف در مکانهای مختلف دارند که در بازنویسی های تاریخی بسته به تعصب مورخ درهم شده است.  به هر صورت منطق می گوید حضرت آدم و حوا باید یک جای گرم فرود آمده باشند از مدار 40 به بالا که زیر یخ بوده گرم ترین نقطه کره زمین هم که احتمالا در آن زمان آباد بوده (چون جهان از امروز سردتر بوده) نزدیک جیرفت ایران است. طبری می گوید حضرت ابراهیم از کردستان بود (طبری مجتهد است) اگر اینطور باشد اراب و عرب یکی نیست عرب شاخه کوچکی از ارابی می شود تکرار می کنم من صلاحیت قضاوت ندارم،  شما به یک مجتهد شیعه رجوع بفرمایید.

   (از لغت نادان استفاده نکنید بنویسید  ناآگاه ، نادان نا آگاهی است که نمی خواهد بفهمد شما دارید به این قشنگی پرس و جو می کنید ، نمی توانید نادان باشد !) 

   پاسخ انوش راوید:  پاسخ در:

کلیک کنید:  ارب با عرب تفاوت دارد

   پرسش 1806:  سلام و خسته نباشید، من علاقه زیادی به مطالعه تاریخ ایران از ابتدا دارم البته اطلاعات زیادی ندارم میخواستم با خوندن کتابهای تاریخی شروع کنم ولی متاسفانه نمیدونم کدوم کتاب رو انتخاب کنم که هم یک سری اطلاعات کلی بدست بیارم و هم گیج نشم تقریبا هیچی در مورد تاریخ ایران نمیدونم حتی مطالب کمی هم که در دوران مدرسه توی کتابهای تاریخی میخوندیم رو هم به خاطر ندارم میخواستم از شما خواهش کنم راهنماییم کنید. متشکرم

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام تصور می کنم شما اول باید تاریخی که در جهان مکتوب است را مطالعه کنید پس از آنکه سلسله های مکتوب تاریخ و نام پادشاهان در ذهن شما جای گرفت آنوقت می توانید در مورد سلسله های مورد علاقه تان بیشتر مطالعه کنید.  شما اول چکیده تاریخ ایران را به صورت فشرده مطالعه کنید می توانید کتاب "چکیده تاریخ ایران" نوشته حسن نراقی - نشر اختران  را بخوانید.  یا کتابی مشابه این کتاب که سلسله ها را پشت هم و به صورت فشرده آورده است.

   پرسش 1807:  سلام آقای راوید آیا در ایران سنگ قبرهایی با حفره ای کوچک در آنها جهت آب خوردن حیوانات و پرندگان سراغ دارید؟ ممنون

   پاسخ انوش راوید: در سنگ قبر های قدیمی ندیدم،  زیرا در مناطق خشک ایران،  آب درون چاله کوچکی در سنگ،  سریع و آن واحد بخار می شود،  و در شمال ایران نیز نیاز به اینکار نیست،  زیرا همه جا آب وجود دارد.

   پرسش 1808:  در متن پهلوی شگفتی های سیستان , نام الکسندر امده .

   پاسخ پرنیان حامد:  که با توجه به یکی بودن نماد (ل  و ر) در این زبان ارکسندر هم خوانده می شود

 صد جور دیگر هم تغییر می کند: (ک و د) یک نماد دارد در زبان پهلوی (ش ، س) یک نماد دارد (ن ، و) یک نماد دارد این اسم را بخوانیم  "ارد شنگر" هم درسته بسته به مکتوبات تاریخ من می توانم اسم را تغییر بدهم خواندن و ترجمه این اسم به استناد الکساندری است که از مقدونیه آمده ایران را فتح کرده من ثابت کنم چنین چیزی نبوده اسم را به زبان پهلوی برای شما ارشک اشکانی و یا اراکسس (اردشیر سوم هخامنشی) هم می توانم بخوانم.  در متن پهلوی شهرستان های ایران شهر هم اسم الاسکندر آمده که در نهایت تعجب در همین متن چند سطر پایین تر نام نفر دومی به نام سوکندر هم آمده است.

   نظر 1809:  سلام خانم حامد گرامی، متن شهرستانهای ایرانشهر استاد تورج دریایی به همراه چند متن دیگر را گذاشتم در اینجا:

http://forum.hammihan.com/thread109801.html

   پاسخ پرنیان حامد:  با سپاس،  باید بدانید من برای استاد تورج دریایی بسیار احترام قائل هستم اما ،  ایشان برداشتند بند 59 و 60 را درهم ادغام کردند.  دو بند ادغام شده را  صفحه 42  کتاب شان به صورت 59.  شهرستان آمل را زندیق پر مرگ ساخت.  زردشت پسر سپیتمان از آن شهر بود،  ترجمه کردند، و در صفحه 92 توضیح آوردند که نام شهر ری از بند افتاده حال آنکه نام سازنده  شهر ری در بند 60 که به 59 ارتباطی ندارد افتاده است!

   این ترجمه و آوانویسی صادق هدایت:

   59. شترستان ئی آموی زندیک ئی پر مرگ کرت.

   شهرستان آموی را زندیق مرگبار بساخت

   60 . شترستان ئی ریه .........کرت زردشت ئی سپیتامان از آن شترستان بوت

   شهرستان ری را ...........ساخت زردشت پسر سپیتامان از ان شهرستان بود

   صادق هدایت در پاورقی آورده است:  در ابتدای این بند اسم ری، و بنانهنده آن افتاده است .......... ری نزدیک تهران محل تولد زردشت نبوده است،  زیرا اسناد زردشتی محل تولد زردشت را در آذربایجان دریاچه ارومیه (چیچست) نشان می دهد (نوشته های پراکنده صادق هدایت (ISBN 964-5858-20-8) نشر جامه در آن  گردآورنده حسن قائمیان 1383  صفحه 469)

   محل تولد زردشت حتی در ری تهران نبوده است،  ایشان با ادغام دو بند 59 و 60 محل تولد زردشت را به آمل بردند.  محل تولد زردشت نه آمل است نه ری و نه حتی آذربایجان،  زردشت مهاجری به دربار گشتاسپ در آذربایجان بوده است از غرب به آذربایجان مهاجرت کرده است لذا محل تولد او ریگا در غرب آذربایجان امروزی است که متاسفانه به علت افتادگی نام سازنده این شهر (که ری تهران نیست) نمی توانیم در باره آن قضاوتی کنیم تنها می دانیم به کوست (جانب)  آذربایجان است  نه به کوست (جانب) خراسان  چون رسما در متن زیر قسمت آذرآبادگان مکتوب است،  نه زیر قسمت خوراسان (شرق).

   امید دارم مترجم کتاب آقای  شهرام جلیلیان در باب این قسمت با استاد تورج دریایی مشورتی بفرمایند.

   نظر 1810:  سلام خدمت استاد انوش راوید و استاد پرنیان حامد و با تشکر از کتاب ارزنده اسکندر ایران اسکندر یونانی نیست کتابی مستدلل و ژرف نگارانه و با فراست که غبار جهل را از آینه روشن تاریخ زدودید و روشنی بخش نسل حقیقت جو گشت سپاس فراوان می گویم و از حضرت باری تعالی آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون می طلبم. با درود

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام از لطف شما سپاسگزارم.

   پرسش 1811:  با درود و سپاس، دوست من شما به خیلی نکات اشاره فرمودید اما به روشن ترین و ملموس ترین مدرک اشاره نفرمودید!!،  و آنهم همسران اسکندر است!!، اکگان ندارد یک سلطان یا پادشاه همسری از سرزمین مادری خود نگیرد تا فرزندی اصیل داشته باشد. پس یا اسکندر ایرانی بوده که هر سه همسرش ایرانی بوده اند و یا اسکندری وجود نداشته است.

   پاسخ پرنیان حامد:درود بر شما  سخن شما نیز نکته جالبی است با سپاس از شما.

   پرسش 1812:  آدمهایی مثل شما با ارزشند... با سلام مطالبتون خیییلی جالبه، تازه متوجه شدم چرا ب تاریخ اسکندر و چنگیز و... علاقه زیادی نداشتم نگو همش دروغ بوده ی حسی جلومو میگرفت دنبالشون زیاد باشم، مطمئن باشید از این به بعد این مطالب بیشتر پخش میشن بین حقیقت جویان لطفا مطالبی هم از تعریف پان ترکها بزارین تو سایتتون.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و سپاس از شما اینها دروغ نیستند، فقط ملیت شان به اقتضای سیاسی و تحریک تعصبات ملی عوض شده است، تا دقیقا شما و هم وطن آذری شما را به جان هم بیاندارند،  و سود سیاسی و دزدی از تمدنتان را ببرند، لذا شما افتخارات آذربایجان را نادیده می گیرید و سعی دارید آن را به مرکز و شرق ایران بکشید و با این کارتان پان ترک می سازید، که به افتخارات شما توهین و بقیه را به خود نسبت بدهد.

    یک روزی یاد بگیرید به جای آنکه اشتباهات و ناهمگونی های قومی را به رخ هم بکشید افتخارات اجدادتان را از هر قومی که بودند برای همدیگر بازگو کنید من آذری نیستم اما همه ما از یک اب و خاکیم و افتخارات و تمدن از هر گوشه این سرزمین که باشد متعلق به همه ماست چه فردوسی خراسانی، چه کوروش بختیاری، چه اسفندیار آذربایجانی همه افتخارات من ایرانی است.

   پاسخ انوش راوید:  استعمار و امپریالیسم بمنظور سبک کار خودشان،  با مهندسی تاریخی،  از حدود 500 سال پیش،  بویژه در دو قرن گذشته،  بخش های از تاریخ ایران را با بخش های از تاریخ سرزمین های دیگر درهم کرده اند،  و با اعمال نفوذ در سیستم های آموزشی جهان،  آن دروغها را وارد علوم آکادمیک کردند،  اطلاع بیشتر در اینجا.  در مورد اسکندرایرانی بانوی گرامی پرنیان حامد توضیح و سند بفراوانی نوشته اند.

 جنوبگان

      با شادمانی بسیار دریافتیم که هنوز  نشریه های ایرانی چون جنوبگان یافت می شوند،  که در انعکاس مطالب علمی و پژوهشی فعالیت  دارند.

      باشد که این رویه در پیشرفت فرهنگ ملی و کمک به پژوهشگرانی که برای آبادی و دفاع از فرهنگ و تمدن این مرز و بوم فعالیت می نمایند مفید و موثر باشد.

      با سپاس فراوان از آقای سیاوش محمودی بختیاری و آقای پدرام طاهری که در دریافت و چاپ این نوشته کوشش فراوان نمودند.

پرنیان حامد

     عکس صفحه نشریه با عنوان:  ایل بختیاری،  پژوهشی از پرنیان حامد،  در پاسخ به طرح پرسش های دکتر سیاوش محمودی بختیاری.  جهت بزرگ نمایی روی عکس کلیک کنید.


نظر 1814 از http://mehre2.blogfa.com درباره موضوع در http://arq.blogsky.com/19:  من میگویم فعلا اینها فرضیات و داستان اسطوره یی است از برای تاریخ شفاهی، من نکاتی میخواهم در مورد اینکه "انگور" گفتن و شما میگویید "انگول"

1- نخستین چیزی میتوان حدس زد، همان کراهت زبان شناختی و نوعی حیای زبانی ایارنیان است (هر چند خیلی از یان سطحی و ریا مابی خوشم نمیاد). چون انگول واژه زشت در نزد مردم است. انگول کردن...

2- نکته مهم، زبان شناسی حروف است. اینکه در زبان پارسی باستان/هخامنشی، حرف Lنداریم و بجایش Rاستفاده میشده! نکته کلیدی این میتواند باشد.

3- در زبان پارس میانی گویش پارتی/پهلوی اشکانی، حرف Lوجود دارد. این گویش پس از پارسی باستان بوجود آمده است بر اساس سلسه مراتب ظهور حکومتها/ نظر شخصی.

4- پارث/پار/پهله در شمال شرق پارسه باستان بوده.

5- با بررسی من، برخی لغات در همین خراسان ما به مراتب شباهتهای بیشتر با زبان انگلسی دارد. بزودی برخی از واژه نامه فارسی خراسانی آپ میکنم تا متوجه شود. مثلا واژه دانگل در انگلیسی همریشه "دِلَنگون" فارسی خراسانی است و هر دو معنی آویزه میدهد. دانگِل امروزه در علوم آی.تی و ماهواره و موبابل استفاده میشود. در واقع همه ان وسایلی که وسایل پرتابل وصل (آوبزه) میشود مثل لبتاپ و مودم وایمکس همگی دانگل هستند.

6- از این کوتاه نتیجه گرفت آنگل ها شاخه جدا شده از شمال شرق ایران هستند که با دور زدن دریای کاسپین/ خزر از راه روسیه به انگلیس رفنتند و یا البته گویا شما میگوید از راه دریا رفته اند

   پاسخ انوش راوید:  با سپاس از توجه و تحلیل شما،  انگل بر وزن انگلوساکسون است، انگلوساکسون = انگل + ساکس =پرستیدن+ سون یا سان یا سین = خورشید. تمام زبان های دنیا ریشه در زبان تمدن جیرفت دارند.

   پرسش 1815:  وقت بخیر. مقاله ای از شما خوندم با عنوان «جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران» و درباره شروع آیین مهر، نوشته بودید که «از ابتدای آریایی میترایی پدید آمد و...». میخواستم در باره منبعی که به استناد آن، این مطلب را نوشته اید، راهنمایی ام فرمائید. پیشاپیش از لطف شما ممنونم.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما متاسفانه دقیقا متوجه نشدم اشاره شما به کدام مقاله است،  به هر تقدیر اولین آیین ایران آیین مهر یا میترایی بوده است،  این هم سند عکس شماره :

عکس کاسه 7000 ساله ایرانی،  عکس شماره 4152.

   همچنین چند پرسش و پاسخ پایین تربررسی در باب زردشت و اسناد آن ارائه شد،  که این اسناد از آیین زردشتی با کیش دیویسنا (میترایی) را قبل از زردشتی با کیش مزدایی را تایید می کنند.  چنانچه سند دیگری مورد نظر شماست بفرمایید دقیقا  در کدام مورد سند خدمتتان ارائه کنم.

   پاسخ انوش راوید: آثار هفت تا ده هزار ساله نماد های اولیه مهر و میترا،  در سنگ نگاره های دهتل و چند جای دیگر ایران بوضوح دیده می شود،  جهت اطلاع در جستجوها بنویسید "سنگ نگار های دهتل".

کلیک کنید:  آئین مهر و میترا در ایران

   پرسش 1816:  شهرستانهای ایرانشهر میگن در زمان قباد ساخته شده و قبل از انوشیروان است. خوب شاید واسه همین هم نامش نیامده. بنده به اینکه رومیه همان مدائن باشد کمی شک دارم زیرا این شهر را اسیران رومی در زمان انوشیروان ساختند.  هرچند در اساطیر رومی امده که شهر رم بر فراز تپه ی تیبریه ساخته شد و نام تیبریه با شهر سومری باد-تیبیریا که مدائن مکانش است, شباهتی دارد.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما اخرین بند شهرستانهای ایرانشهر نوشته "شهرستان بغداد را ابوجعفر (عبدالله المنصور) که ابودوانیق خوانند ساخت. متنی که می گویند مال زمان قباد است و نام انوشیروان در ان نیست (که واقعا هم هیچی بعد از قباد در آن نیست) زندوهومن یسن است  نه شهرستانهای ایرانشهر. اسیران مدائن را نساختند مدائن در زمان اشکانیان ساخته شده است متن  شهرستانهای ایرانشهر تایید می کند. بازسازی مدائن توسط ساسانیان بهانه ای است که بتوانند  برداشت معماری اروپا را از ایران کتمان کنند. معماری مال ایران است و مدائن فقط در زمان ساسانی بازسازی شده است ساخت آن به زمان اشکانیان باز می گردد،  معماری فنی و هنری ایران است.

   پاسخ انوش راوید:  لطفاً پژوهشگران گرامی توجه به معماری های تمدن کهن جی داشته باشند،  که در دوران تاریخی بعد،  از آنها کپی شده است.

   پرسش 1817:  درود. فردوسی در شاهنامه در مورد دازگدخواهی ارمانیان همانطور که شما اشاره داشتید, توران شهرشان را مرز ایران و توران نامیده بوده. همچنین گرازانی که ارمنستان را ویران کرده بودند و ارمنیان از ان شاکی بودند, منظور حیوانی به نام گراز نیست بلکه منظور از گرازان, گرجستان و گرجستانی ها هستند که همسایه ارمنستان بودند،  نظرتان چیست؟

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما .  شاهنامه فردوسی دادخواهی ارمانیان از کی خسرو:

 * سر مرز توران در شهر ماست       <><> به یک روی از ایشان به ما بر بلاست *

* سوی شهر ایران یکی بیشه بود <><> که ما را بدان بیشه اندیشه بود *

   فرض کنیم سر مرز تورانی که نوشته،  حدود دریاچه وان باشد، بیشه را از ارمنستان سوی شهر ایران نشانی داده لاجرم بیشه جنوب ارمنستان امروزی خواهد بود در حالی که گرجستان شمال ارمنستان به طرف دریای سیاه است. 

   پرسش 1818:  با عرض سلام، شما مطالب سایتتون رو برای کسانی مینویسید که کتاب های ناصر پورپیرار رو نخونده اند. اول باید شما یه چند تا از مطالب ایشون رو در مورد جعلی بودن کتیبه های خطی رد کنید بعد از هخامنشیان و اشکانیان و... حرف بزنید. ضمنا نفرمایید که سخننان ایشون تناقض داره و... چون ایشون روششون موضوعی هست و منم رشته ام فلسفه و...

   پاسخ پرنیان حامد:  با عرض سلام شخصی که جمله اول فرضیه او این است:

   در زمان خشایارشا هخامنشی یهود به ایران حمله کرد و ایران تا زمان اسلام خالی از سکنه بود،  و جمله دوم فرضیه او این است: کوروش و داریوش هخامنشی وجود خارجی ندارند.

   اول باید مشخص کند که اگر داریوش اول هخامنشی وجود خارجی ندارد،  خشایارشا از زیر کدام بوته سبز شده است؟ ( فرمودید رشته شما  فلسفه است احتمالا منطق هم خوانده اید نه؟)

   دوم باید مشخص کند کتیبه بیستون داریوش اول هخامنشی اون بالای کوه را چه کسی در چه زمانی جعل کرده است، که کلیه مورخین یونانی و اسلامی و .... که از آنجا رد شدند وجود آن را اون بالا تایید کرده اند؟ چگونه ممکن است مورخ زمان اسلام وجود کتیبه ای را که محمدرضا شاه اون بالا جعل کرده تایید کند (امید دارم در قسمت منطق خوب مطالعه کرده باشید و برای من پاسخی منطقی ارسال بفرمایید چون پاسخ شخص ایشان که به لعنت خدا نمی ارزید  پاسخ این استاد بزرگ یاوه گویی را بر این وبلاگ  مطالعه بفرمایید: http://www.cae.blogfa.com/post/4 به بنده بگویید دقیقا این روش پاسخ جز از یاوه چه نام دیگری می تواند داشته باشد؟)

   پاسخ انوش راوید:  من مرتب می نویسم،  قرن 21 زمان تخصص و تخصصی تر بودن است،  و جایی برای آدم های هردمی نیست،  مرتب می نویسم اگر تخصص شما تاریخ و تاریخ اجتماعی یا حداقل یکی از گرایشات علم جغرافی ـ تاریخ نیست،  فوراً از این وبلاگ خارج شوید.  خود بخود اشخاصی که می خواهند با موضوعات مورد علاقه اشان،  تخصصی برخورد کنند،  مطالعه و تحقیق و تحلیل زیاد دارند،  و همه حرفه ایها و مطالب را می شناسند،  یا باید بشناسند و بخوانند.    

   پرسش 1819:  سلام، شما گفته اید: حدود 7000 هزار تا 4500 سال پیش، (هزاره اول تا نیمه چهارم خورشیدی ایرانی)، دریاچه بزرگ داخلی ایران، اعم از دریاچه های ارومیه و قم و... تا ارتفاع 1350 متر از سطح دریا، این مربوط آبهای بسته داخلی بوده و کل سطح آبهای آزاد/ اقیانوس تا سطح بالا بوده؟

   پاسخ انوش راوید:  در این نامه مهم،   نوشته ام دریاچه بزرگ داخلی،  توجه کنید ننوشته ام خلیج بزرگ.

   پرسش 1820:  با عرض سلام، نقش اسطوره در شکل گیری پرچم ایران "دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ارتباط تصویری، موضوع در روش تحقیق، ممنون از اینکه در رابطه با این موضوع چند کتاب معرفی کنید.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام چنانچه منظور پرچم سه رنگ امروزی است سبز آن پرچم کنونی پاکستان با علامت خورشید و ماه، قرمز آن پرچم کنونی ترکیه با همان علامت، سفید آن مرکز کشور  با علامت شیر میترایی و نماد خورشید میترایی (ایزد مهر) است،  پرچم نماد شرق و غرب ایران  بزرگ باستانی است.  چنانچه منظور نماد های اسطوریه اقوام ایران بزرگ است،  تک تک آنان با رنگ و نماد پرچم آنان در شاهنامه فردوسی مکتوب است. 

      نظر 1821:  درود.  طبق این مقاله . . . .  نظر آقای حامی اشتباه است.

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما نظر مهندس حامی در دو مورد نمی تواند به این سادگی مردود اعلام شود:

1 ــ  سنگ شناسی،  2 ــ  راه شناسی.

    در راه شناسی ایران و سنگ شناسی ایران استادی بهتر از ایشان در ایران هنوز متولد نشده و تصور نمی کنم با این وضعیت به این زودی ها متولد شود.  اینکه راه شناس و سنگشناسان بهتری در جهان وجود دارد به درد ما در ایران نمی خورد،  شخصی برای سخنی که گفته به علت نا آشنایی با راههای خارج از ایران شخصا از راه زمینی تا مقدونیه رفته است قابل استناد است.

      وقتی ایشان گفته اند طی کردن این راه در ایران (مخصوصا در ایران) با این زمانی که گفته اند غیر ممکن است،  مطمئن باشید ایشان راه را صد بار خودشان طی کرده بودند (که کرده بودند) سخن ایشان  برای ما سندیت و ارزش بیشتری دارد،  از مفسری که از وسط اروپا بدون در نظر داشتن نا همواری های ایران حکم غیر ممکن صادر می کند حال این مفسر اروپایی هر درجه تحصیلاتی که می خواهد داشته باشد. در باب توضیح ایشان درمورد سنگهای تخت جمشید هم در وبلاگ بار ها کپی شده است در کتاب هم هست مطالعه بفرمایید،  بسیار بسیار نکته جالب و واضحی است.

    در باب دیگر سخنان ایشان  و دیگر بزرگواران کشورمان چون ذبیح بهروز و اصلان غفاری و... نیز به شما خاطر نشان می کنم که فرضیه اولیه کاملا درست است تنها بزرگواران به دو شخصیت متفاوت اشاره نداشتند فرضیه این بزرگواران با اسناد باستانشناسی مطابقت کامل دارد،  و حتی لوحهای بابلی در نهایت ناباوری این مهم را تایید می کنند،  همان لوحهای بابلی سند نسوختن تخت جمشید در ایران است،  فرضیه این بزرگواران را در این کشور به اثبات خواهم رساند

   پاسخ انوش راوید:  بررسی ها و تحقیق و تحلیل های تاریخ به این سادگی نیست، که یک استاد مرحوم و پدر راهسازی، در خفا به استاد پیر زبان شناس معروف، که کاری با اینترنت ندارد،  تا متوجه شود پشت سر او چه می گویند،  گپی که سند و مدرکی از وجود آن نیست،  رد و بدل شده باشد.  تاریخ یک علم است،  سادگانی که می خواهند بهمین سادگی آن را ببینند مشکلی نیست،  هر چه دوست دارند،  ولی نمی توانند ادا و اطوار برای تاریخیها در بیاورند.

      در مورد اسکندر و تخت جمشید بانوی گرامی پرنیان حامد تحقیقات وسیع از تمام جوانب داشتند،  و در کتاب و وبلاگ توضیح کامل نوشته اند.  بمنظور دانستن از چگونگی سنگ های تخت جمشید با علوم امروزی،  باید به معادن آن سنگها رفت، که هم اکنون هم فعال هستند،  معادن:  گنداشلو، مجد آباد، کوه حسین،  و در آن معادن با مهندسان آنجا صحبت کرد،  ضمن تدوین پرسش هایی،  که برای خواسته علمی تعیین شده باشد،  نمونه آن سنگ ها را بمنظور تحقیقات به آزمایشگاه های دانشکده های معدنی و ساختمانی، علم و صنعت و تهران سپرد.  پس از دریافت نتیجه نسبت به پرسش های خواسته خود،  آنرا در اینترنت جهت پرسش و پاسخ های لازم تخصصی مطرح نمود.

      امروزه چه چیزی باعث شده، که عده ای مشکوک با وب هایی مشکوک بنام های ایرانی پسند و اغفال کنند،  ولی در واقع بمنظور تخریب تاریخ ایران باستان و ایران کهن اقدام می کنند.  من رابطه ای بین گروگان گیری جیش العدل،  که در اینجا نوشته ام،  با اینگونه وبها می دانم،  دشمنان با انواع ترفندها و نیرنگها بجان ایران افتاده اند،  آنها نمی توانند کاری پیش ببرند،  فقط باعث می شوند جوانان باهوش ایرانی،  هوشیار تر و به تاریخ ایران و هویت ملی خود علاقمند تر شوند.

   پرسش 1822:  سوالی دارم درمورد فیلیپ مقدونی.. سلام استاد انوش راوید.  حالتان چطور است. سوالات قبلی ام هنوز بی جواب مانده اند از شما پرسیدم ولی جواب ندادید. حتما وقت نکردید. سوالی دارم درمورد فیلیپ مقدونی: فیلیپ اصلا از کجا امده است؟ ایا فیلیپ مقدونی با ان مقدونی یا مغدونی متفاوت است و مربوط به یک جریان دیگری است. فیلیپ پدر الکساندر باید باشد؟ لطفا توضیحاتی بدهید در صفحه پرسش و پاسخ. تشکر.

سلام خانم پرنیان حامد.14دقیقه حکم.، خانم حامد از شما تشکر میکنم که این قدر با حوصله جواب مرا دادید. تشکر من همانی هستم که شما گفتید من درعرض 14 دقیقه حکم شما را صادر کردم . شما جواب پرسش ها را شیرین و عالی میدهید. من پرسشهای اشخاص دیگر وقتی میخوانم میبینم که شما ادم جالبی هستید. و این خوب است. من اطلاعاتی درمورد هر5 زرتشت میخواهم که هر کدام درچه زمانهایی امدند . اخری را که میدانم . شما از اولی تا چهارمی برای من بگویید. و هر کدام جدا جدا  تا انجا که میدانید. من با این تفکر نیامده ام که فکر کنم شما تمام اطلاعات زرتشت را میدانید. به هر حال انسان و هر روز مطلب جدیدی کشف میکنید. نه تنها زرتشت تمام اسناد شما را میگویم. همان قدری که شما تحقیق و جست و جو کرده اید بالاخره گفته هایتان با سند همراه است. و رفتید تحقیق کرده اید. حالا شما از اولین زرتشت شروع کنید محل زندگی و اغاز زرتشت اولی در چه زمانی بوده است. الا اخر. شاید من در ان موقع تناقض دیده ام که الان حل شده و فهمیدم چی شد. ازشما تشکر میکنم خانم پرنیان حامد. اگر هم حرفی زدم یا زود درمورد شما قضاوت کردم الان به اشتباهم پی بردم. و متوجه شدم که تندروی کردم. ضمنا به شما بگم که من در استان کرمان زندگی میکنم که کرمان خاستگاه تاریخ است. سرتان را به درد اوردم. تشکر.

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام از اینکه  با این تفکر نیامده اید که فکر کنید من تمام اطلاعات  نه تنها زرتشت که کل تاریخ را میدانم  بسیار خوش حال و خوش بخت هستم. علم  حکم نیست علم مجموعه پله هایی است که یک گروه یا یک ملت و یا حتی نسل ها باید آن را تصحیح و پیش ببرند در مدت سه سال گذشته سعی کردم اطلاعاتی که در ده سال گذشته کسب کردم خالصانه در اختیار نه تنها شما که ملت کشورم ایران قرار بدهم و سعی کردم به کلیه تناقضاتی که  در این تاریخ ها موجود است،  اشاره کنم تا هشیار باشید در این سالها بزرگوارانی بودند که اشاره به اشتباهاتی از جانب من کردند که در مدت سه دقیقه بر این وبلاگ تصحیح شد شما پاسخ مرا بشنوید سند و مدرک بیاورید آنچه می گوییم اشتباه است مطمئن باشید فورا تصحیح خواهم کرد،  شما فرضیه را گوش کنید اگر راه یا سندی در پیشبرد آن یافتید کمک کنید مطمئن باشید علم کار گروهی است نه فردی. فقط خواهش می کنم حکم صادر نکنید اطلاعات و فرضیه هایی است درست یا غلط گذاشتیم وسط این وبلاگ با هم مشورت کنیم.

   عکس تصویر خیالی از زرتشت نقاشی هنرمند گرامی آقای علیرضا کریم پور،  گالری سیحون،  عکس شماره 7200.

در باب زردشت

      وقتی نمی توانند برای زردشت و اوستا زمان و مکانی حتی با حدود 100 سال  و 100 کیلومتر تقریب مشخص کنند و کار به هزاران سال و هزاران کیلومتر رسیده است عقل حکم می کند که اوستا یک مجموعه نوشتار و زردشت صفت اشخاصی است که در زمانهای متفاوت این مجموعه را کم کم نوشته اند و این مشخصات آنان است "من به او سوورای زرین و اشترای زرنشان بخشیدم" هرکس سورای زرین و اشترای زرنشان دارد زردشت است، لاجرم به راحتی می توانیم تاریخ های مختلفی که برای زردشت ها داده شده را بپذیریم،  اولین زردشت ها روی تاریخ ایران و خود اوستا مشخص شده اند.

   .بزسپ (بوذاسپ)** در ایام  تهمورث  بیرون آمد و دین صابیان آورد و تهمورث دین پذیرفت و زنار بست و آفتاب پرستید.

   این اولین زردشت است به استناد آثارالباقیه ابوریحان بیرونی با شاهزاده سیزارتای هند (بودا) یکی نیست دو نفرند از دیدگاه زمانی هم همین است یک نفر نیستند. محل او هند مشخص شده نه اریابهارات.

   مرز های هند باستان را در سوال بالا مشخص کردم "شما یک نقشه جغرافی بردارید (همین الان روی نقشه مکتوب است) همان نامهای هند آباد (اردکان) ببرید هندودر (استان مرکزی) ببرید هندومینی (ایلام) زیران را هم  نگاه کنید هندوکش (شهر فریدون) سر مرز چم هندی (موسیان) و.... " 

   ظهور او قبل از طوفان است و محل او به احتمال هشتاد درصد سند های کنار هم چیده شده در دست من جیرفت کرمان است {آیین زردشتی، فرقه  میترایی (دیویسنا)}

   کدامین کس بود که تو دین اهوره و زردشت را بدو فرا نمودی.

    جم خوب چهر خوب رمه نخستین کسی از مردمان بود که پیش از تو زردشت من اهوره مزدا با او همپرسگی کردم و آنگاه دین اهوره و زردشت را بدو فرا نمودم.  پس من به او سوورای زرین و اشترای زرنشان بخشیدم.

    جمشید نماد دومین زردشت است بعد از طوفان است نماد مهاجرت مردم جیرفت به جنوب بین النهرین است که به آنان سومریان می گویند محل او حدود خوزستان، هندیجان ایران و اور است با وجود آنچه زیر آن برای شما خط کشیدم و توضیح خواهم داد {آیین زردشتی ، فرقه  میترایی (دیویسنا)}

   مهر : جمشید در اوستا سه فره دارد یکی از آنان فره خدایی – موبدی است که به مهر میرسد, فره شاهی به فریدون و فره پهلوانی و جنگ آوری به گرشاسپ می رسد.

   در نوشته های مانوی که در غار تورفان  کشف شده اند آمده است :

  مهر فرستاده بزرگ ایزدان آورنده کیش برگزیدگان است.

    و این نشان آن است که مهر شخص است و پیامبر بوده است {آیین زردشتی، فرقه  میترایی (دیویسنا)}

xantus زمان زردشت را 600 یا 6000 سال قبل از لشکر کشی خشایارشا به یونان می داند.

   شاگردان افلاطون زردشت را 6000 سال قبل از وفات افلاطون و 5000 سال قبل از جنگ ترویا می دانند.

   بروسوس پیشوای معروف کلده زردشت را سر سلسله پادشاهان ماد نژاد می داند.

  poiphyrius زردشت را استاد فیثاغورث می داند.

 Ktesias زردشت را معاصر پادشاه آشور نینوس و زنش سمیرامس میداند.

   لیست زردشتان بالا  یکی نبودن زردشت را تایید می کند و این زردشتان از بوداسپ تا قبل از زردشت زمان گشتاسپ مروج مذهب میترایی بوده اند.

   ارادیف نامه و زاتسپرم تولد زردشت را 300سال قبل از اسکندر می دانند. بندهش 258 سال قبل از اسکندر مسعودی و ابوریحان بیرونی 258سال قبل از اسکندر می دانند. {آیین زردشتی ، فرقه مزدایی (مزدیسنا)}

   و این شماره 9 شخصی است که در آیین زردشتی فرقه دوم ایجاد کرده است مردم را مجبور کرده است بر ضد آیین اجدادشان قسم بخورند.

    به خشنودی اهورامزدا اشم و هو .... (3بار) من اقرار دارم که زردشتی و مزدا کیش هستم دین من آیین اهورا است و دشمن دیوها می باشم.

   هر کس از ایران رد شد گفته های او را سوزاند باز روی سنگ نوشتند توی آب انداختند در ایران انقلاب شد جمهوری شد باز ساسانیان آمدند این گفته های او را به اوستای اصلی مخلوط کردند یک چنین اصطلاحاتی"اهوره مزدا" را به آن اضافه کردند بازنویسی کردند شما در شروع وندیداد دقت کنید. تا آنجا که اهورا به جمشید دستور ساخت ور را می دهد سخن منطقی و همه چیز درست است از آنجا که نوشته "زردشت من اهورامزدا" الحاقی است که باعث شده ورجمکرد که تا این لحظه یک کشتی بود تبدیل به زیر زمین شود (کدام دیوانه ای از سیل و طوفان به زیر زمین پناه می برد؟)

    به هر تقدیر مورخین بعدی هم چون طبری و بیرونی او را دوست نداشتند طبری حتی تاکید کرده "ادعای پیامبری به دروغ کرد"  فردوسی هم یک کلام در باره او ننوشته، نوشته دقیقی نوشته بود من عینا در شاهنامه کپی می کنم  آنچه حساب سالهای تاریخ ایران و اسناد من نشان می دهد بین 36 ای 15 سال قبل از کوروش کبیر بوده است و مهاجری به دربار شاه ایران به حدود موصل تا آذربایجان امروزی و تصور می کنم این باید همان اختلافات مذهبی باشد که بر لوح بابلی نبونبد مکتوب است.

   یک بار دیگر و در اینجا نیز از موبدموبدان ایران تقاضا دارم،  هر دو کیش آیین زردشتی (دیویسنا  dieu و مزدیسنا mazd ) را چون شیعه و سنی در ایران آزاد اعلام کنند،  و به هموطنان زردشتی کشورم این آزادی را بدهند که خودشان انتخاب کنند.

ارگ   http://arq.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد