تاریخ مزدوران بیگانه در ایران
پیش گفتار
مزدوری و خدمت ب بیگانگان توسط اندکی افراد، و دشمنی دانسته یا ندانسته با ملت ایران، مانند همه سرزمین ها بوده است، اما کمتر اندیشمندی به این موضوع دقت کرده و تاریخ آنرا خاطر نشان نموده. این گونه کارها گاه نرم و یا اقدامات سخت و خشن بوده، و صدمات سنگینی ب ایران و ایرانی وارد کرده است. در تاریخ اجتماعی و هر ساختار تاریخی اجتماع مزدوری شکل و برنامه و توقع ویژه آن ساختار را داشته است، ولی مهمترین ضربه ها و بیشترین مزدوری برای بیگانگان در دوران استعمار و امپریالیسم بوده است. تاریخ مزدوری در ایران قبل از دوران استعمار، نیاز و چندان قابل بررسی نیست، زیرا در حال حاضر موضوعات مهمی داریم. در این نوشته سعی می کنم مزدوری را از قرن حاضر پیگیری کنم و کم کم به گذشته هم نظر می اندازم، در هر صورت این مقاله هم مانند تمام مطالب وبلاگ ادامه دارد و بازنویسی می شود، و به موضوعات زیر بنایی و تحلیلی می پردازد نه کرنولوژی، توضیح بیشتر در سخن وبلاگ.
ملت های قاره کهن یک ملت تاریخی هستند
وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران برای برداشتن دروغها از تاریخ شکوهمند ایران بزرگ می باشد، این وبلاگ کاملاً مخالف وبلاگ هایی چون وبلاگ ناصر پور پیرار است که می گوید، ایران سرزمین خالی از سکنه بوده و ایرانی وجود نداشته است. یا تارنما های ایران باستانی و بنیاد گرا که پیرو دروغ های تاریخی هستند، و تحت تأثیر آموزش دروغ های تاریخی در آموزشگاه های گذشته ایران قرار دارند، در قرن سنت گریزی توضیح داده ام، بسیاری گردانندگان آن وب ها خارج از ایران می باشند، و حتی نام نشان درستی هم ندارند. ولی وبلاگ انوش راوید با نام و آدرس کامل، با شرح زندگی نامه روشن که در تولد در تاریخ نوشته شده است. اما اندکی افراد احمق که رفتار و گفته های آنها را در ادامه می نویسم، و مشغول مزدوری برای بیگانگان و دشمنان تاریخی ایران هستند، در تلویزیون های لوس آنجلسی و لندنی می گویند، انوش راوید هم دنباله رو ناصر پورپیرار است، آنها بقدری بی سواد هستند که نمی توانند بخوانند و بفهمند این کجا و آن کجا، نمی فهمند که ملت ایران بزرگ تاریخ سازه بوده و خواهد بود. درکی ندارند که حق و صبر ناصر پور پیرار، زاده نشر امپریالیسم قرن گذشته بود، ولی جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران انوش راوید، از تاریخ ـ طبیعت جدید برای آغاز فصل نو در تاریخ است.
پیرو سخن وبلاگ و ستون توضیحی وبلاگ، انوش راوید همیشه و در هر مقاله و مطلب گوشزد می کند: جوانان عزیز پا و ذهن را جلو بکشید و بروید تحقیق کنید، چشم و گوش بسته هر مطلب تاریخی را نپذیرید، تحلیل و تعلیل نمایید. نوشته ام این وبلاگ خود تاریخ نیست، بلکه بحث نظریه پویا در تاریخ است، توضیح در کارگاه فکر سازی. در واقع تاریخ را باید در فرهنگستان تاریخ نوشت و تأیید موقت نمود، برنامه ای موج نو است، که توسط جمعی دانشور انتخابی تاریخی اداره می گردد. ولی وبلاگ حق و صبر ناصر پور پیرار و وب های بنیاد گرایان تاریخی و باستانی هر آنچه که نوشته اند، اصرار دارند که خود تاریخ است. وب هایی که از افکار یک هزار سال، دو یا سه هزار سال پیش می گویند و می نویسند، چون از این دوران نیستند کارایی ندارند. هم چنین اکثر تحلیل گران و مجریان تاریخی و اجتماعی در تلویزیون های لوس آنجلسی و لندنی می پندارند، هر آنچه گفتند واقعیت و حقیقت است، و همگان باید بپذیرند.
چند نفر از این مجریان که بعضی هایشان سعی می کنند لفظ پارسی خالص بخود دهند، و پیداست با دروغ زاده و بزرگ شده اند، برای همین به راحتی به دروغها چسبیده اند. آنها ضمن اینکه خود را دانشمند همه فن می دانند، دائم و با هیجان داد می زنند که اعراب بیابانی آمدند ایرانی ها را کشتند، و اسیر گرفتند و چه و چه کردند، اسکندر مقدونی و چنگیز مغول همان گونه، و کلی دروغ بافی و گزافه گویی می کنند. آنها با این دروغ ها می خواهند ملت های قاره کهن را با یکدیگر دشمن نمایند، و خواسته استعمار را پیش ببرند. آنها برای دلیل گفته هایشان از کتاب های تاریخی نام می برند، که نوشته های آن کتابها هیچ سندی و مدرک تاریخی ندارد، توضیح آنرا در دروغ نامه هایی به نام کتاب تاریخ نوشته ام. البته از هم میهنان و ملل دیگر قاره کهن هم شنیده ام که مجریانی با زبان آنها امثال این پرت و پلاها را جهت تخدیر و گمراهی توده های مردم می گویند، که ایرانی ها آمدند و کشتند و غارت کردند و چه چه کردند. در واقع در این قرن انفجار اطلاعاتی که در سازمان آینده بینی نوشته ام، این ترفند ها اثری ندارد، شخصیت تاریخی ایرانی با این پرت و پلاها تحت تأثیر قرار نمی گیرد و کوچک نمی شود، فقط مزدوران و اربابان آنها یعنی استعمار سابق که بلند گویی و مبلغ ناچیزی که به آنها داده بیش از پیش شناسایی می شود، ارباب های تاریخ استعماری چقدر بدبخت و احمقند که ب اینها چشم و امید دارند.
دیگر زمان استعمار و امپریالیسم نیست، بلکه دوره های امپریالیسم نو شروع شده، امپریالیسم آخر قرن 20 از ترکیب شرکت های فراملی با شرایط جغرافیایی جهان بود، ولی امپریالیسم نو از ترکیب سرمایه داری بی هویت با شرایط جغرافیایی موجود است، هر ترکیب با مواد اولیه تفاوت دارد. از ابتدای تاریخ مراحل اجتماعی زاده طبیعت بشر بود و در طبیعت همه چیز ترکیبی و لازم و ملزوم هستند، ساختار های تاریخی اجتماع از همین طبیعت است، دوره های تاریخ ـ طبیعت را باید در نظر گرفت. این زمان حاضر آخرین دوره استعمار قرن 19 یا آخرین مرحله امپریالیسم قرن 20 نیست، که آن چنان اربابی کنند، بلکه اولین دور امپریالیسم نو در قرن 21 است، که حمله ب عراق را سازمان داده است. متفقین سابق و متحدین امروز کاره ای نیستند، فقط ندانسته بازیچه بودند، اگر این نبرد برنامه ای تحلیلی از دولت آمریکا بود، امروزه اینقدر سرگردان نبودند. برنامه ریزی امپریالیسم نو تاریخ را گردانده و فصل نو را شروع کرده، این در ذات طبیعت است، در اینجا بیشتر توضیح نمی دهم چون می دانم متوجه نمی شوید، عزیزان گرایشات جغرافی ـ تاریخ معتقد به قاره کهن که کامل مقاله را بخواهند برایشان ارسال می کنم. برای افرادی که به تحلیل های تاریخ گذشته چسبیده اند و گویا فسیل سختند، نوشته های انوش راوید بی معنی می باشد، و حداکثر توانایی آنها این است که احمقانه بگویند، مغلطه می کند، وطن فروش یا مانند ناصر پور پیرار است.
در این حاشیه به مزدوران بگویم، در دهه دوم قرن 21 فروش میلیاردها دلار اسلحه به کشور های جنوبی قاره کهن، پول و درآمدش بدست مردم آمریکا نمی رود، بلکه در ماهیت امپریالیسم نو افزایش درآمد سرمایه بی هویت است. در ضمن عشق و دوستی ملت های قاره ما در تاریخ را نباید دست کم گرفت، عشق و دوستی ملت های قاره در دل تاریخ نهفته است، دیگر نقشه های شوم سرنوشت سازی اثری ندارد. ملت قاره براحتی دارند شعار تاریخی مردم چین را تکرار می کنند، آمریکا انبار اسلحه ماست و چانکایچک حمّال ماست. ملت قاره کهن بسیار فهمیده و باهوش و سالم هستند، و به فصل جدید طبیعت و اتحاد تاریخی خود بازگشته اند، اگر اینگونه نبود، صدام نمی رفت و ایران مورد توجه نبود و دبی دبی نمی شد، و بسیار نمونه های مهم دیگر.
مزدوران می گویند باید ایران را بمباران کرد، چه را باید بمباران کرد؟ مزارع چای و پنبه و نیشکر و... را، قبلاً خودمان بمباران کرده ایم، سد ها را بمباران کرد، در هر صورت باید آنها را برچینیم، توضیح آنرا در تاریخ سد سازی نوشته ام. یا کارخانه های موزه ای و جاده ها را بمباران کرد، با چند روز رفت و آمد کمتر بخاطر بمباران احتمالی، کشته ها خیلی کمتر از حوادث جاده ای خواهد بود. ما ایرانی ها در مرکز قاره کهن قرار داریم، بار سنگین هماهنگی ها و برنامه ریزی های با ماست، بنابر این در فصل جدید تاریخ ـ طبیعت باید تعریف جدیدی از همه چیز داشت و از حالت فسیلی بیرون کشید، و با دانایی نوین همه چیز را از طبقات اجتماعی گرفته تا سبک کارها، را علمی بررسی کرد. ادامه دارد و باز نویسی می شود در اینجا.
مافیا و عمل کرد مافیا
تعریف های زیادی در مورد معنی نام مافیا مطرح است، در این وبلاگ تحلیلی از مافیا و عملکرد آن در قرن جدیدی می نویسم. صفت سیسیلی mafioso که احتمالاً از ریشه لغت ماهیاس عربی گرفته شده به معنای مبارزه پرخاشگرانه است. مردم ایتالیا اعتقاد دارند، که کلمه مافیا از جمله مرگ بر فرانسه درود بر ایتالیا گرفته شده است. در گذشته مافیا و عمل کرد آن محدود بود و چندان ب سیاست مربوط نمی شد، نمونه آن در فیلم پدر خوانده می باشد، که بخشی از تاریخ مافیا را به تصویر کشیده است. اما امروزه مافیا در بسیاری از کشورها مسئله ای سیاسی شده است، قدرت های مافیایی بعد از برچیده شدن شوروی سابق خیلی زیاد شده است. مهمترین موضوعی که این عمل را بدنبال داشت، آزاد شدن انبوهی از جوانان سازماندهی شده در احزاب کمونیستی دولتی، و در دست داشتن انبار های اسلحه بی حساب و کتاب، و بی کاری آنها در پی وقوع تحولات اجتماعی بود. خارج شدن بلوک کمونیستی از عرصه قدرت سیاسی در جهان شادمانی و ذوق زدگی غرب را بدنبال داشت، و آنها از جوانان این کشورها استقبال کردند. در ابتدا این جوانان از مافیا و عمل کرد آن چیزی نمی دانستند، ولی در بر خورد با غرب و مافیای آن متوجه شدند، که چه نیرو و قدرتی دارند.
ابتدا مهمترین کار شکل گیری مافیای جدید قاچاق انبوهی اسلحه سبک، منجمله تفنگ معروف کلاشینکف و آرپی جی 7 و انواع دیگر به آفریقا درجه اول و قاره کهن درجه دوم و سپس آسیا و آمریکای لاتین بود، یعنی تقریباً تمام جهان. در دو دهه آخر قرن گذشته اینها با فروش اسحله هایی که مجانی بدست آورده بودند، و یاری مافیای غربی که تا آن زمان در شاخه های پراکنده غیر سیاسی بودند، حکومت ها یا بخش هایی از دولت ها را در کشور های سابق کمونیستی بلوک شوروی بدست آوردند. این دو دهه برای مافیا سبک کار جدیدی را آورد، دیگر مافیا کاملاً سیاسی شده بود. البته چند بار مافیا قبل از این در کار های سیاسی منجمله در انقلاب انسانی ایران دخالت کرده بود، تا کنون کسی درباره این موضوع که می تواند مهم باشد، بررسی و تحقیق نکرده است. سبک کار جدید مافیا برخورد سیاسی با موضوعات خاص مافیا شد، ولی هنوز عمل کرد های قدیمی منجمله شکل سازمانی باقی ماند، و سازمان های نوین و شیوه حزبی و فدرالی در مافیا پذیرفته نشده است.
به رغم کاهش تولید صنعتی ایتالیا، درآمد گروه های مافیایی حداقل هشت تا ده درصد افزایش یافته است، این نشان می دهد مافیا مواضع خود را تحکیم کرده است. در هر صورت نگرانی تحلیل گران اجتماعی را داشته، و نوشته اند، در حال حاضر گردش پولی سازمان های تبه کار ایتالیا هفت درصد کل صنایع کشور را تشکیل می دهد. به نوشته همین تحلیلگران، در همان اوایل بحران مالی، کارشناسان پیش بینی کردند، درآمد بزرگترین شبکه سازمان های تبه کار ایتالیا از محل ربا خواری افزایش می یابد. اما باید گفت موضوع به همین جا ختم نمی شود، تبه کاران به طرز فعالی به پولشویی ادامه می دهند، و هیچ مشکلی هم در زمینه نیروی انسانی ندارند، چون به مرور زمان تعداد بیشتری از اقتصاد دانان و کارشناسان مالی متبحر را به همکاری جذب می کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده میزان تقاضا برای پول آزاد در ایتالیا در حال حاضر چنان زیاد است، که مافیا حتی سعی می کند، پول های کثیف را در بازار اوراق بهادار تبدیل کند. نگرانی های بسیار جدی وجود دارد، که تبه کاران سازمان یافته حتی بتوانند شرکت های بسیار بزرگ را به خدمت بگیرند، و سهام آنها را بخرند، و به یک سرمایه گذار بزرگ تبدیل شوند، و به تدریج کنترل همه چیز را به دست بگیرند. حجم کلی گردش مالی مافیا در 2009 ، 135 میلیارد یورو بوده، نیمی از درآمد مافیا یعنی حدود 68 میلیارد یورو از محل تجارت مواد مخدر، انسان، سلاح و قاچاق کالا به دست آمده است. همچنین باید به قمار، انواع و اقسام جعل اسناد و پول، درآمد حاصل از قرار داد های مربوط به خدمات عمومی و استفاده از نیروی کار غیر قانونی اشاره کرد، که 25 میلیارد یورو برای تبه کاران عایدی داشته، همین مبلغ از محل باج گیری و رباخواری به دست آمده است. بقیه درآمد مافیا از محل های دیگر تامین شده، مانند یک میلیارد یورو حاصل از سرقت های مسلحانه و 60 میلیون یورو حاصل از فعالیت روسپیها. همچنین امروزه با کار سیاسی ـ اقتصادی امکان باز گرداندن میلیاردها یورویی را که برای پولشویی و قانونی کردن درآمد خود مورد استفاده قرار می دهند، فراهم می کنند. ادامه دارد و باز نویسی می شود در اینجا.
قوانین ده گانه مافیا
ده فرمان که توسط خانواده های مافیایی رعایت می شدند عبارتند از: * هیچکس نمی تواند خود را مستقیماً به دوستان نشان بدهد، باید شخص ثالثی واسطه این کار شود. * به زن دوستتان نگاه نکنید. * با پلیس دیده نشوید. * زیاد به بارها و کلوپ ها نروید. * همواره در دسترس بودن یک وظیفه است، حتی اگر همسرتان در حال وضع حمل است. * به قرار های ملاقات احترام بگذارید. * با همسرتان همواره با احترام برخورد کنید. * وقتی سوالی پرسیده می شود، حتماً حقیقت را بگویید. * ثروت اگر متعلق به خانواده دیگریست به آن چشم ندوزید. * این افراد نمی توانند عضو کوزانوسترا (نام مافیا) شوند، کلیه کسانی که خویشاوندی نزدیک در تشکیلات پلیس دارند، کلیه کسانی که خویشاوندی خائن در خانواده دارند، کلیه کسانی که بدرفتاری می کنند و به ارزش های اخلاقی پایبند نیستند.
عکس ها در اینجا در ستون آرشیو موضوعی آن وب سمت چپ، بر روی نامی که می خواهید عکس های آنرا تماشا کنید، کلیک نمایید.
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. نظرات و آگهی های خود را در بخش نظرات وبلاگ فصلی انوش راوید مانند اینجا بنویسید، تا به مدت یک فصل هزاران نفر آنرا ببینند. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی بردار از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحال من است.
کلیک کنید: تاریخ پدافند ملی در ایران
کلیک کنید: تاریخ ابزار و ادوات جنگی در ایران
کلیک کنید: نقشه های شوم برای سرنوشت سازی در ایران
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، http://www.ravid.blogfa.com