پاسخ به شبهات دروغهای تاریخ
1 - الکساندر مورخی داشته که در نبردها و لشکرکشی ها همراهش بوده و وقایع رو ثبت می کرده ، مثل داستان آریوبرزن.
به بخش مقدونیه کجا بود، بروید، از این مورخ دروغی هیچ سند تاریخی واقعی در دست نیست و همه جعلیات غرب استعماری است، که داستان های دروغی را بزرگ و واقعی جلوه می دادند به بخش دوم حمله چنگیز مغول سومین دروغ بزرگ تاریخ بروید. البته آریو برزن قهرمان ایرانی است که در مقابل اسکندر اشکانی مقاومت کرد به تاریخ هخامنشیان بروید.
2 ـ اسکندر تو شاهنامه سر سلسله اشکانیان هست ولی خود فردوسی در رابطه با اشکانیان 18 بیت سروده ، اینم یکیش ((از ایشان جز نام نشنیده ام ××× نه در نامه ی خسروان دیده ام))
شاهنامه نزدیک به 1500 سال بعد از واقعه اسکندر اشکانی بوده و فردوسی دانسته هایش از رمال ها و حکیم باشی های معروف رومی و یونانی می گرفته، و در روم قرون وسطی بشدت علیه ایرانی ها و مسلمانان می نوشتند و می گفتند. به تاریخ ری بروید. حتا اگر فاصله زمانی و مکانی هم خیلی کم باشد، به هر حال فاصله در گذشته هایی است که کتاب و دفتر و امکانات نبوده و بنا بر این نباید بر پایه نوشته هایی که از روی یکدیگر کپی شده بنای علمی نهاد. هم اینک در این زمان کسی بدرستی نمی داند سی یا چهل سال گذشته چه اتفاقی افتاده چه برسد به آن زمان ها.
3 - اگر اسکندر به ایران حمله نکرده پس سلسله سلوکیان که جانشینان اسکندر در ایران بودند از کجا آمدند.
سلسله سلوکیان داستانی بیش نیست که برای سرهم کردن آن با مشکلات بسیاری رو برو بودند، به نوشته های تاریخ اکادمی علوم شوروی مراجعه نمایید، چون در دسترس نیست من در مقالات از آنها استفاده می کنم. هیچ اثر تاریخی واقعی و عینی از سلوکی در دست نیست.
4 - اگر اسکندر پارسه رو آتش نزده پس چرا ما باید این داستان رو از مورخهای غربی بشنویم و آثار سوختگی در پارسه چیست؟
تخت جمشید هر گز آتش نگرفته به مقاله تخت جمشید من مراجعه فرمایید برای تحقیر ایرانی ها نوشته اند.
5 - اگر اسکندر هخامنشیان رو نابود نکرد پس این سلسله در تاریخ ایران چه شد.
به مقاله اشکانیان مراجعه نمایید و پیگیری کنید.
6 - آیا ایرانی ها سندی از عهد باستان دارند که در مورد اسکندر چیزی بگوید؟
هیچ سند تاریخی در دست نیست، برای اینکه دروغ بوده و وجود خاجی نداشته بود.
7 - اگر اسکندر نبوده پس شهر اسکندریه مصر چیه؟
اسکندریه های مختلفی که در وسعت سرزمین تاریخی ایران بزرگ یا هخامنشی وجود دارند بالغ بر یکصد شهر و روستا می شوند که توسط اسکندر اشکانی جانشین هخامنشیان ساخته شده است که در آن جا ها پایگاه تاریخی و مردمی داشتند الکی که شهری ساخته و نامیده نمی شود، سابقه تمدنی و فرهنگی می خواهد.
8 - اگر اسکندر به ایران حمله نکرده پس کراسوس به تقلید از کی می خواست ایران و هند رو بگیره که از سورنا شکست خورد؟
صدام هم به تصور قادسیه می خواست به ایران حمله کند ولی احمق نمی دانست قادسیه دروغ است، به تاریخ ساسانیان مراجعه شود.
9 - تکلیف سکه ها و مجسمه های به جای مانده اسکندر چیست؟
آیا دلار های بازار ایران دلیل اشغال است؟، یکصد هواپیمای جنگی عراقی در فرودگاه های خوزستان دلیل اشغال عراق بوده، حال اگر انبار اسلحه ای از دوران تاریخی در ایران و یا جای دیگری یافت شود دلیل اشغال آن سرزمین است، این ساده اندیشی و یا دشمنی است، مسائلی که در بنیان آنها واقعیت تاریخ نیست به عنوان تاریخ پذیرفت. روی کدام مجسمه نوشته شده از سلوکی است، کدام حکاکی مجسمه ای نوشته شده که از برکت فتح ایران است، و یا روی سکه ای ضرب شده سلوکی ها فاتحان ایران، این دروغ ها را گوش ندهید و ساده نباشد.
10 ـ آیا در زمینه تاریخ ایران در غرب100% تحریفات صورت گرفته است؟
از ابتدای تاریخ دشمنان بر علیه یکدیگر رجز خوانی می کردند، اما ایرانی ها بخاطر فرهنگ برتر و نوروزی رجز خوانی را بدون دروغ می گفتند، شاهنامه، مختار نامه. در تاریخ عرب رجز خوانی فوق العاده زیاد است، یونانی ها هم همینطور، علت فرهنگی آن این است که چون در قبایل بدوی بسر می بردند و دائم با یکدیگر جنگ داشتند و کم جمعیت بودند، با رجز خوانی و دروغ گفتن و نوشتن سابقه تاریخی و جنگی برای خود درست می کردند، همان رزومه تاریخ اجتماعی که به دروغ خود را مهم جلوه می دادند. استعمار هم با دروغ گفتن و نوشتن خواسته استعماری را پیش می بردند، امپریالیست قرن 20 به نژاد سازی دروغی اهمیت بیشتری می داد، مانند نازیسم آلمان. دین های مختلف تاریخی با دروغ گفتن و نوشتن و ساختن اسناد تقلبی تاریخی می خواستند حقانیت خود را ثابت کنند به دروغ های خنده دار تاریخ بروید.
11 ـ آیا اسکندر پسر دارا، یا پسر فیلیپ، شاید هم الکساندری که به ایران حمله کرده با اسکندر ما (اسکندر رومی شاهنامه یا اسکندر اسکندرنامه) فرق داشته یا یکی هستند؟
عده ای چه در گذشته ها و چه در دوران استعماری هر نوشته ای را بدون تحلیل و تعلیل به جای تاریخ می نوشتند و می گفتند. ما یک عمه بزرگ داشتیم که به او در بخشی از فامیل عمه توران و در قسمی خاله توران می گفتند، او هر شب یکی دو ساعت داستان می گفت چیز هایی جالب و تاریخی که همه داستان بود و هر شب ماجرا در ماجرا بود که به وعده شب دیگر همه فامیل دور او جمع می شدند، سی چهل سال پیش تلویزیون هم نبود یا تازه آمده بود و یکی دو کانال و برنامه های زیادی نداشتند. عمه توران تمام قصه ها را از گذشتگان خود شنیده بود و با اضافاتی که برای نسل شنوند جالب باشد تکرار می کرد، برای داستان زندگی خاله توران به راه راستی بروید. امروزه با دانایی قرن 21 این خواننده مطالب و یا شنونده است که بداند واقعیت چیست.
12 ـ آیا تحریف اسکندر می تونه توسط ایرانیان انجام شده باشه ، مثل اسکندر و آب حیات_ اسکندر و خضر نبی.
داستان نویس که مشکلی ندارد، شما هم اگر هزار سال یا حتی پانصد سال پیش داستانی می نوشتید چه بسا امروزه کسانی پیدا می شدند و آنرا تاریخ به حساب می آوردند، مطالبی از تاریخ هم در آن می گذاشتید که دیگر مسیبت می شد و درد سر من بیشتر تا بگویم اون هم تاریخ نیست و داستان است. برای تاریخ مدارک واقعی تاریخی لازم است، یا تحلیل ها و بررسی تاریخ جامعه شناسی که در ذات و رزومه جامعه باشد، با در نظر گرفتن علم جغرافی ـ تاریخ.
13 ـ آیا تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها در این موارد صدق می کند.
کدام مردم؟ برای پاسخ به این موضوع حتماً مقالات دانایی قرن 21 و قرن سنت گریزی را بخوانید، هر فرد با تخصص و دانش ویژه خودش باید به جهان نگاه کند، در کارگاه فکر سازی و سازمان آینده بینی توضیح بیشتر را نوشته ام.
14 ـ آیا کسان دیگری بودند که بگویند هردوت دروغ نوشته است؟
هرودوت در میان تاریخ نگاران پیشین و تاریخ شناسان کنونی منتقدان جدی دارد، بسیاری از نویسندگان یونان باستان، مانند کتزیاس و پلوتارک، به شدت از او انتقاد کردهاند و حتی او را به دروغگویی و تحریف رویداد های تاریخی متهم کردهاند. رساله ای با عنوان خبث طینت هرودوت از نویسندگان یونان باستان بر جای مانده است که بیشتر پژوهشگران او را به پلوتارک نسبت می دهند. از تاریخ شناسان دورهی جدید، سایس انگلیسی نیز درستی نوشته های هرودوت را به پرسش می گیرد و هرودوت را متهم به دروغ گویی می کند که از نوشته های پیشینیان و نویسندگان دیگر جهت دروغ نویس و رجز خوانی بهره برداری کرده است. ساندرسن و بسیاری دیگر از محققان و استادان تاریخ دانشگاه های معتبر هردوت را دروغ گو می دانند.
تعدادی پرسش و پاسخ:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش:
شما تو حمله اسکندر به ایران بزرگترین دروغ تاریخ گفتید طبق شاهنامه اسکندر سرسلسله اشکانی هاست ولی تو شاهنامه در قسمت اشکانیها نوشته ایران پس از اسکندر 200 سال به صورت ملوک طوایفی اداره می شد. خوب پس چطور فرزندان اسکندر نتونستند تو ایران شاهی کنند و تو این 200 سال چرا روم نتونست ایران رو فتح کنه؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ:
ایران در آن سالها در دست قبایل قدرتمندی بود که تا زمان ورود استعمار نزدیک به دو هزار سال در اتحاد ملی بودند، و جریان طبیعی تکامل تاریخی و اجتماعی به شکل ایرانی آن ادامه داشت. در بخش اشکانیان در این باره توضیح داده ام، البته برای پالایش مقالات و نوشته های تاریخی می بایست تحقیقاتی عملی صورت پذیرد که پایانی برای آنها نمی باشد. بدین منظور تورهای تحقیقاتی ترتیب می دهم تا علاقمندان در تمام سطوح بتوانند در آنها شرکت کنند، این تور ها گسترده و در گرایشات مختلف جغرافی ـ تاریخ می باشد، اطلاعات لازم را در پستهای فصلی وبلاگ جنبش می نویسم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش:
شرمنده اینقدر میام مزاحم میشم ولی تا جواب نگیرم نمیرم
شما میگید سلوکیان دروغ محض و ساخته دست مورخان غربیه ولی شواهد چیز دیگه ای میگه
یادمه سال پیش رفتم موزه ایران باستان اونجا یه کتیبه دیدم با ابعاد بزرگ که به خط یونانی نوشته شده بود و مطمئنم تاریخی که واسش ثبت کرده بودن مربوط به دوره سلوکی بود. و اسم پادشاه سلوکی هم تو ترجمش نوشته بودن. حالا چرا باید یه چنین کتیبه ای تو ایران پیدا شه. یا سکه ها و مجسمه های مربوط به این دوره پس از کجا اومده ، اونم تو ایران. یا چرا کتیبه های ساسانی به سه زبون نوشته می شد که یکیش یونانی بوده (مثل کتیبه کعبه زرتشت نقش رستم). یا تو معماری اشکانی چرا نفوذ هنر یونان و روم رو میبینیم.
شما میگید سلوکیان که حدود 100 سال تو ایران به زور حکومت کردن همش خالی بندیه. خوب ما اگه فرض کنیم غربیا خالی میبندن پس آثارمکشوفه که دیکه خالی نمی بندن .
شما تاریخیو می نویسید که تاحالا کسی نشنیده و ندیده پس حتما باید دلیل کافی داشته باشید که اینطوری تاریخ یه مملکتو تغییر بدید و بگید حق با منه. من میگم حرفای شما جای فکر داره اما وقتی فکر میکنم میبینم جواب من دست خود نویسنده ست.
میدونید واسه چی؟ واسه اینکه مطالبتون تو وبتون پخش و پلاست. ناراحت نشیدا ولی میتونید نظر بگیرید. در غیر این صورتی که من میگم حتما ما گیجیم. شما همش پاسکاری می کنید. من هنوز جوابامو به طور قطع نگرفتم. شاید خیلی ها مثل من گیج بزنن تو وب شما
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ:
هم اکنون 90 درصد هر چه در ایران می بینیم خارجی و به زبان انگلیسی است، آیا ایران در اشغال است؟ قرن های 15 و 16 و 17 هندوستان دست حکومت فارسی زبان بابری بود، و کلی نوشته ها و کتیبه ها به زبان فارسی در آنجا موجود است، آیا آن زمان هند در اشغال ایران بود. یا از همان سه قرن استامبول پر از آثار فارسی است و در جاهای تاریخی و قبرستان های قدیمی بروید بسیاری کتیبه ها به زبان فارسی است، آیا آن قرون آسیای کوچک در اشغال ایران بود؟ یا قرن 19 زنگبار، که بازرگانان ایرانی یکه تاز بودند، و همه چیز آنجا فارسی و ایرانی بود، اما حکومت از آن ایرانی ها نبود. توجه و دقت کنید و اغفال نشوید، کتیبه ها و سکه هایی که ایجاد حکومت می کند متفاوت است، مانند 5 سنگ داریوش که کنار نیل می باشند، و در میان مطالب وبلاگ با عنوان معروف ترین کتیبه های ایران یا در بخش هخامنشیان، در باره آن نوشته ام، حکایت از اشغال و حکومت ایران بر مصر دارد، و برای همین است که دائم در مطالب وبلاگ لینک گذاشته ام که سئولات را خواننده در بخش دیگری بیابد.
آموزش و پرورش با بچه ها چه کرده، که حوصله نمی کنند و عجله دارند سریع همه چیز تمام شود و نمره بیست بگیرند، و درباره موضوعات فکر و تحقیق نکنند، در کارگاه فکر سازی در این باره نوشته و توضیح داده ام.
در هر صورت پاسخ و توضیح بیشتر تخت عنوان (بدون حکومت هرگز) را در پست زمستان 88 می نویسم. پسر عزیزم هر چقدر سئوال داشته باشید، آنها را مطرح کنید، حتا اگر پاسخ آنرا خود بیابید، باعث خوشحالی من و شکوفایی و پویایی این دانش نوین و نیز زنده بودن جامعه است، سلامت و پیروز باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش:
سلام آقای راوید
من بعدا مدرک بهتری در این رابطه براتون میارم (همون کتیبه سلوکی)
1.اما بگید پس شهر سلو کیه چطور به وجود اومد؟
2.شما میگید تخت جمشید آتش نگرفته اونم به خاطر اینکه همش از سنگ آهک بوده این عمل از نظر علمی انجام نمی پذیره و میگید اشیایی هم که توش پیدا شده متعلق به عشایر و زهگذرها و... ست!
اما، بیشتر اشیایی که در تخت جمشید پیدا شده زیر تلی از خاک بوده ، مثل قرقره ها ، جام ها ، خنجرها و... . پرده سوخته ها هم حتما باید در زیزسنگهای شکسته شده پیدا شده باشند زیرا به خاطر وزش باد 100% اونها هم از این محیط خارج شده و بالاخره نابود میشدند. حالا نظرتون چیه؟
یا چرا قسمت هایی از تخت جمشید ناقص موند و هنوز آثار پیکرتراشی ها نیمه کامل ، مشهوده؟
خوب من جوابو دارم اونم از رو مطالب خودتون:
کل سقف تخت جمشید از چوب سرو لبنانی ساخته شده بوده- ساختمان و کاخهایی بدین بزرگی بی پوشش نبوده اند بلکه آنقدر فرش و قالی و گلیم و پرده و پارچه وجود داشته که به آسانی آتش بگیره- چند کاخ در تخت جمشید وجود دارد که ستونهای آنها نیز چوبی بوده- به احتمال قوی دیوارهای تخت جمشید از کاه گل و با روکش گچ یا هر چیز دیگری بوده- اردشیر در کتیبه ای گفته شوش آتش گرفت و من آن را بازسازی کردم ، خوب شوش هم مثل تخت جمشید و تقریبا با همون مصالح ساخته شده بود.
خوب وقتی این بنا که آتش گرفت به این ریختی که ما امروز می بینیم تبدیل نشد بلکه تو این 2300 سال اونقدر زلزله اومده تا این بنا تقریبا کل ستونهاش بریزه.
چندین کارشناس گفتن که تخت جمشید آتش گرفته.
یه سوال ، تو دنیای امروز چطوری یه خونه آتیش میگیره ؛اونم با این همه آجر و سیمان و...؟
خوب حالا این جا مچ گیری میشه: شما و خیلی های دیگه میگید تخت جمشید برای مراسم آیینی ملی و دینی ساخته شده بود (یه چیز مثل کعبه در دنیای باستان). خوب خشایارشا 90 سال پیش از این ماجرا معبد یونانیان رو تو آتن زغال کرد ؛ خوب اسکندر میتونست شوش رو آتیش بزنه ولی چون میدونست پارسه محل برگزاری آیین های ایرانیان و یه چیز تو مایه های معبد هست، به خاطر همین اونجا رو سوزوند تا انتقام یونانی های همراهش رو بگیره. حالا چی میگید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ:
آیا می دانید شهری که می گویند سلوکی کجاست، آیا آنرا دیده اید؟
خرابه های دهکده ای تاریخی در شهرستان محمودیه کنار رود فرات که در 40 کیلومتری مقابل تیسفون جوار دجله در کشور عراق قرار دارد. این خرابه ها دارای لایه های مختلف باستان شناسی است، در هیچ کجای این خرابه ها نام و اثری بنام سلوکی وجود ندارد. این نام در قرن 19 توسط غربی ها که در استعمار و کارگزاران آنها نام برده ام بر اساس داستان های دروغی تاریخی، منجمله دروغ اسکندر مقدونی بر آن گذاشته اند. قبلاً از نگارش تاریخ به شیوه علم جغرافی ـ تاریخ نوشته ام، که کارگاه فکر سازی از پایه های آن است که درک واقعی علم جغرافی ـ تاریخ را میسر می کند و ابزاری برای آینده ای نیکو می باشد. بنا بر این سفارش می کنم هر شخص قبل از سئوال درباره آن تحقیق کند و شتاب نداشته باشد، بدین منظور سئوالی پیش می آید، آیا درباره دهکده تاریخی سلوکی تحقیق کرده اید؟.
بسیاری از باستان شناسان و تاریخ نگاران وقتی از درک علم جغرافی ـ تاریخ عاجز می شوند افسانه ای و داستانی و یا چیزی را مستمسک می کنند و کلی تاریخ سازی می نمایند، مانند تخت سلیمان که مثل آب خوردن پای مغول دروغی را بدون کوچکترین مدرک واقعی علمی و تاریخ به آنجا می کشانند، به بخش تخت سلیمان مراجعه شود. لازم به یاد آوری است، نباید اجازه دهیم دشمنان تاریخی ایران هر چه پرت و پلا می خواهند به خورد ملت شریف و بزرگ ایران بدهند، آنها با این دروغ ها می توانند دروغ های بزرگتری بسازند و دردسر های سیاسی درست کنند.
تحقیق درباره آتش گرفتن یا نگرفتن تخت جمشید کار بزرگ علمی است، و نباید به دانش یکصد سال گذشته اکتفا کرد، که در واقع خیانت به علم و عدم رعایت اصول دانایی قرن 21 است. اگر مقاله تخت جمشید را با دقت خوانده باشید، گفتم تعدادی از اشیای سوخته که بسیار اندک هستند از دوره های بعدی است. برای درک بهتر مقاله تخت جمشید بهتر است کمی به اطراف ایران سفر کرده، در کنار تمام جاده های ایران قلعه ها، کاروانسرا ها و دهکده های فراوانی وجود دارند، که از 50 سال تا چند هزار سال پیش بدلایلی تخلیه شده و بدون سکنه هستند. با اندکی کاوش در آنها اشیایی یافت می شود، ولی در هیچ کدام از آنها تکه چوبی نمی باشد، زیرا در گذشته هیزم از وسایل مهم پخت و پز بود و مردم آنها را خارج و مصرف کرده اند. آیا شما تاکنون دهکده تاریخی تخلیه شده ایرانی را دیده و بررسی کرده اید؟.
بدین منظور پیشنهاد می کنم به دهکده تاریخی بیاضه بروید که چهل سال پیش تخلیه شده، حتی یک تکه چوب سقف و درب در آن نیست، و یا نمونه قدیمی ارگ بم می باشد که همین گونه است.
بسیاری از من گله می کنند چرا می گویی تخت جمشید نا تمام بوده است، دشمنان تاریخی ما دارند تو بوق و کرنا می کنند که تخت جمشید نا تمام بوده است، انوش راوید از همگان اهل تاریخ می پرسد چرا در مقابل ساده ترین موضوع و یا سئوال اینقدر با خودتان درگیر می شوید. نا تمام بودن کاخ ها و معابد بزرگ مسئله عمومی است، و تمام این قبیل بناهای بزرگ در تمام دوران ها همیشه در حال ساخت و ساز بوده و می باشند، بدین منظور به این قبیل ساختمان های دایر در این زمان بروید ساخت و ساز ادامه داشته و خواهد داشت، موضوعی که براحتی قابل بررسی و تحقیق است.
اختلافات خانوادگی سلاطین از ابتدای بشر و در تمام دوران های تاریخ بوده، کودتاها و انقلابات همیشه وجود داشته و آتش زدن و کشتن و غارت همیشه تاریخ بوده و می باشد، و ما از خیلی ماجرا های مهم تاریخی بی خبریم ولی اینها واقعیت های تاریخ اجتماعی است، که بوده و می باشد و خواهد بود، ولی این ماجرا ها کاملاً با حمله دروغی اسکندر مقدونی به ایران متفاوت است. آیا امروزه می توانید اختلاف خانوادگی داخلی سران کشوری را نام ببرید؟
بعد از خشایار شا یونانی ها از دین خدایان متعدد دست کشیده و به دین نو میترایی روی آوردند، که پایه های اصلی دینهای ابراهیمی بود، و این اقدام با توجه به ساختار های تاریخ اجتماعی فقط با عبور و گذر یونانیها از مکتب تاریخ خودشان با وجود آشنایی با نوع جدید دین و تمدن نو میترایی اجتناب ناپذیر بود. بعد از خشایار شا تا زمان اسکندر مقدونی، دروغی حدود 150 سال بود که گذر تاریخی تمدنی و دینی در یونان و مقدونی و هلن جریان داشت و خرابه های دین های سابق برای آنها فراموش شده بود، برای این منظور باید به نوشته های فلاسفه یونانی قبل و بعد از خشایار شاه مراجعه شود. این موضوع تاریخی بحث های جدیدی می گشاید، و یکی از کلید های اصلی بر ملا کردن دروغ ها می باشد، که در آینده به آنها می پردازم. آیا از علمی بنام ساختار های تاریخی اجتماع که گرایشی از جغرافی ـ تاریخ است می دانید؟.
با رد حمله اسکندر مقدونی تفسیر ها و دلایل من در آوری درباره این دروغ باطل است، این را هم باید توجه داشت، دروغ دانستن ماجرای اسکندر مقدونی خط قرمز و ممنوعه غربی هاست، زیرا براحتی دست دروغ پردازشان در تمام موضوعات خوانده می شود. بدین این جهت است که اندکی از تاریخ دان های آکادمی ایرانی با وجود وبلاگ انوش راوید مثل تو گل گیرکرده ها شده اند و تعدادی هم داخل چراغ علاالدین کنار غول الکی در خوابند. آیا دانشگاه هایی که در تحقیقات تاریخی یکه تاز هستند می شناسید؟
در ضمن دانشمندان اکادمی علوم باستان شناسی شوروی سابق در کتاب هایشان اعتراف می کنند، هیچ مدرکی که از حکومت سلوکی باشد در آسیای میانه بدست نیاورده اند، آنوقت شما می خواهید از کتیبه ای در موزه ایران چیزی بگویید. آیا می دانید مردم کدام کشور به تاریخ و باستان شناسی زیاد اهمیت می دهند؟ ــ ادامه دارد
Anoosh Raavid حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار در وبلاگ انوش راوید بنام: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://www.ravid.blogfa.com
لطفاً جهت نوشتن نظر به وبلاگ اصلی در اینجا بروید.
کلیک کنید: قلعه های ایران
کلیک کنید: نگرش های نو به جهان
جوانان با هوش ایران، برای نگارش تاریخ نوین با علم جغرافی ـ تاریخ به انوش راوید در اینجا به پیوندید.