کوروش برای جهان بود
بعضی از عزیزان می گویند کوروش بزرگ از آن ما نیست و یا هست و حتی می گویند، فقط برای پارسی ها نیست!. کوروش برای یک ملت نبود، کوروش با نجات قوم بنی اسرائیل از . . . . .
نباید تاریخ دروغگو ها تکرار شود
تاریخ نویسان دشمن و صهیونیسم در تاریخ ایران عزیز بسیار دروغ گفته اند، آنها از ابتدای تاریخ این سرزمین زیبا، با نفوذ مخفی خود هر آنچه خواستند و توانستند دروغ گفتند، . . . . . . . .
چند سئوال درباره کتابهای خطی . . . . . . . در ادامه مطلب
زبان فارسی باستان در بسیاری از جاهای دور دست ایران بزرگ منجمله ارتفاعات بدخشان و البرز و ...
نخبگان تاریخ ایران عزیز بپاخیزید، و تاریخ ایران بزرگ را از چنگال عفریت دروغ های دشمنان نجات دهید. استعمار گران دشمن می خواهند بگویند ایرانی ها عقب افتاده بودند و . . . .
چرا دروغ ها باورانه شده است
در علم روان شناسی واژه Cognitive Deduction را داریم، Cognitive را می توان به معنی دانستن و یادگرفتن نامید، و Deduction را نتیجه گیری گفت. که در . . . . .
مگر فکر ندارند، یا خیلی احمقند
اگر بپذیریم نیمی از یک کتاب تاریخی و یا دینی قدیمی دروغ است، در نتیجه از نظر علمی نمی توان پذیرفت نیمه دیگر آن صحیح است. و هم چنین اگر نویسنده . . . . . . در ادامه مطلب
سرزمین قبیله ها و طایفه ها
ایران با داشتن جغرافیای چهار راهی طبیعی، از بدو تاریخ سرزمین قبیله ها و طایفه ها شده است، و از همه رنگ و نژاد، کم یا پر جمعیت، زیبا در کنار هم، اروپایی، آسیایی ها و . . . . . .
برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
برای برنامه ریزی های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، می بایست هر آنچه لازم این کار است بدرستی بدانیم، مهمترین اطلاعات و دانش دانستن سابقه تاریخی و . . . . در ادامه مطلب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلیک کنید: افسانه پوچ حمله تیمور گورکانی
دروغی دیگر کلیک کنید: نبرد کاغذی ملاز گرد
کوروش برای جهان بود
بعضی از عزیزان می گویند کوروش بزرگ از آن ما نیست و یا هست و حتی می گویند، فقط برای پارسی ها نیست!. کوروش برای یک ملت نبود، کوروش با نجات قوم بنی اسرائیل از اسارت بابل، در واقع به دوره 6 ـ 7 هزار ساله ای که پادشاهان خدا بودند، پایان داد. چند هزار سال بود شاه ها مردم را می کشتند و چشم در می آوردند و بت ها می ساختند. ولی ذات تکامل اجتماعی بشر اجازه نمی داد که این مسیر قرنها ثابت باشد و تا ابد ادامه داشته باشد. بنا بر این تقاضای وجودی بشر و روشنفکرهای آن زمان در کوروش گرد آمد و خواسته یا نا خواسته جهان را آماده پذیرش دینهایی خدایی می کرد. باید گیتی تکانی می شد، و به شرق و غرب می رفتند فرعونها را به زیر می کشیدند. انسان داشت تحولی در سیر تمدن را تجربه می کرد، معابد گذشته را آتش زدند و نابود کردند و یا نیمه کاره رها نمودند، کارسازی این دوره جدید برای تمدن دینی، یکصد سال بود و پیامد آن تا دو هزار سال بدرازا کشید. تا بحال آنچه از هخامنشیان خوانده ایم کرونولوژی آن دوران بود و تقریباً در هیچ جا تفسیر های دینی و اجتماعی نبوده. در وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران توضیحات متفاوتی خواهید دید، که بر اساس دانایی قرن 21 می باشد که در اینجا گفته ام. کوروش از آن همه جهان است، کوروش دینهای خدایی را از زندان نابونائید یا بخت النصر آزاد کرد و با اعلامیه کوروش، گفته شد که فصل دیگری از تاریخ اجتماعی بشر آغاز گردیده است. باید دید در این اقدامات کوروش چه نیرو هایی تاثیر داشتند، نیروهای خدایی یا غیبی، دانایانی از میان بردگان بنی اسرائیل، یا از اطرافیان، یا نیرو هایی یا دانشمندانی از پارس یا ماد، پارت یا تاز. آنچه که از سابقه زندگی کوروش میدانیم، می توانسته برای این مهم تاثیر داشته باشد. قبل از حرکت کوروش بزرگ، جنگها و برخورد ها و آدم کشی ها برای سر یا خواسته پادشاهان بود، ولی بعد از این حرکت تاریخ ساز تا ابتدای بورژوازی، جمع شدن ها، یکی شدن ها، جنگها و برخوردها و آدم کشی ها برای دینها بود. تا قبل از کوروش شاهان بی واسطه خدا بودند، ولی بعد از آن، و در دوره دو هزار ساله دینها، حاکمان با آویختن صلیب و رنگ، واسطه مردم با خدا شدند. کوروش باعث شد دین خدا از زندان دین شاهان در آمده و سریع توانست طی یک قرن معابد پادشاهان که می پنداشتند ذاتا خدا هستند از جا بر کند. ولی این هخا ها که پیش قراول نجات بشریت هستند، و جغرافیای چهار سویی این مهم را بعهده آنان گذاشته بود، برنامه ای و راهی برای ادامه نداشتند، چون امکانات نبود و یا نمی دانستند. تا ظهور منجی های، این دوره تمدن نیازمند واسطه هایی بود چون، میترا و زرتشت، که پیش زمینه قانون ها دین های آسمانی و فکری برای طی این مسیر دو هزارساله آماده شود. آیا از جامعه شناسی تاریخی در زمان کوروش چیزی می دانید؟
چند سئوال درباره کتابهای خطی
آیا، کتاب اصلی خطی که هردوت نوشته در موزه ای و یا جایی دیده اید؟
آیا، تاکنون کتاب خطی ایرانی و یا خارجی دیده اید؟
آیا، کتاب خطی که دیده اید مربوط به زمان نویسنده آن است یا سالها بعد رو نویسی شده؟
آیا، کتاب خطی که هردوت یا هر کس دیگری نوشته بروی پوست بوده یا کاغذ و نوع جنس آن چه بوده؟
آیا، هردوت کتاب خودش را با مرکب ماهی مرکب نوشته یا جوهر گیاهی؟
آیا، پوست و کاغذ و جوهر و مرکب مورد استفاده آن کتاب خطی در طبیعت و جریانات تاریخی سالم مانده و چرا؟
آیا، کتاب خطی هردوت در دوره بیزانس یا روم بازنویسی شده؟
آیا، پاپیروس می دانید چیست و دیده اید و روی آن چیزی نوشته و یا کنده اید؟
آیا، هر نوشته ای از این دست را باید با چشم و گوش بسته پذیرفت و یا درباره آن صد سئوال کرد؟. و صد ها سئوال دیگر از این قبیل از خودتان بپرسید.
نباید تاریخ دروغگوها تکرار شود
تاریخ نویسان دشمن و صهیونیسم در تاریخ ایران عزیز بسیار دروغ گفته اند، آنها از ابتدای تاریخ این سرزمین زیبا، با نفوذ مخفی خود هر آنچه خواستند و توانستند دروغ گفتند، آریائیها را از جایی خیالی شبیه سیبری به ایران کوچاندن، اولین تمدن واقعی جهان یعنی ایران را به زبان خودشان ایلام نامیدند، مادها را غیر ایرانی، و نجات یهودیان به دست کوروش بزرگ را تاریخ پیدایش ایران و بهانه ای برای شناسائی رژیم اشغالگر در زمان گذشته کردند، اسکندر مقدونی دروغی پرداختند، پرسپولیس ساختگی و تخت جمشید را بدست یونانیان به آتش کشیدند، مارکوپلوی دروغگو و چنگیز مغول دروغی و صد ها و هزارها دروغ دیگر در تاریخ ما وارد کردند. فقط اندکی از آنها را در وبلاگم آورده ام که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در یک قرن گذشته بدلیل نفوذ بینش و شکلی خاص در ناسیونالیست ایرانی و همچنین وجود استعمار، تاریخ پژوهان و سردمدارن سیاست، فلسفه و دانش، دروغگوئی های دشمن در تاریخ را نمی توانستند باور داشته باشند. امروزه با شرایط سیاسی وقت نوع دیگری دروغها را می گویند، تفرقه و دشمنی در میان مردم ایجاد می کنند، حتی داستانها و کتیبه هایی از آستین قمارشان بیرون می آورند. این اقدامات دروغ افکنانه آنها برای آینده خطر ناک است. بیایید با نگرشی نو به تاریخ، سرنوشتی و آینده ای شکوفا و سر فراز بسازیم. حتی آنها در باره پیامبران و دانشمندان که متعلق به تمام جهان می باشند دروغ می نویسند. مثلاً، امروزه می گویند، آرامگاه چندی از پیامبران در فلسطین قرار دارد، در واقع بیشتر پیامبران میان برخورد و تلاقی سه تمدن اولیه و اصلی بین النهرین و ماورالنهر و سند یعنی جغرافیای ایران بزرگ و در جهت رشد فکری و تکامل اجتماعی بشری ظهور کردند، که مشروح آنرا در تاریخ نیک در اینجا نوشته ام، ولی حالا شده در فلسطین بخاطر منافع یهود. مثالها زیاد است، از قبیل، مقبره حضرت لوط که در روستایی نزدیک ساوه می باشد ولی در تاریخ دروغی، یعنی صهیونیستی نوشته اند، لوط سمت فلسطین ظهور کرده و متعلق به اسرائیل است. آیا آثار و مقبره های تاریخی می شناسید که در ایران باشد ولی دروغ گوها بگویند که نیست؟
زبان فارسی باستان در بسیاری از جاهای دور دست ایران بزرگ منجمله ارتفاعات بدخشان و البرز و زاگروس و ... توسط مردمی گپ زده میشود، که در پاکی بی مانند هستند. با وجود پراکندگی این مردم در ایران بزرگ تلفظ و لهجه آنها کاملاً شبیه یکدیگر است، این خود دلیل بر اینست که در ایران باستان تمام مردم به یک زبان واحد صحبت می کردند. من پیگیری هایی کردم به تعدادی از بچه های در این نقاط با زبان خودشان از ابتدا آموزش بدهند، که در آینده نزدیک برای خواندن کتیبه ها و کتب قدیمی، قشری تحصیل کرده به آن زبان باشند، تا آنها راحت تر و صحیح تر خوانده شود، ولی پیگیری من بدلایل نبود استاد و غیره نتیجه نداد. فارسی یا صحیح آن زبان پارسی که ما امروزه با آن می گوییم و می نویسیم زبان ادبی و علمی و رابطه ای و ملی ما می باشد که طی هزار سال در نیمی از آسیا و تمام ایران بزرگ شاهکارهای بسیاری به جای گذاشته و افتخار ما می باشد. هیچ زبانی در نیمه اول هزاره دوم میلادی چنین قدرتی در جهان نداشته است.
نخبگان تاریخ ایران عزیز بپاخیزید
همانطور که چند بار در وبلاگ تکرار کرده ام قرن 21 زمانی نیست که چشم و گوش و ذهن بسته هر مطلبی را بپذیریم، باید هر آنچه از تاریخ می دانیم، چه دروغ یا حقیقت، آنرا ابتدای دانش تاریخ دانسته و درباره آن تحقیقات علمی توسط دانشوران صلاحیت دار انجام شود، البته با دید دمکراتیک. به مرور در بخشهایی از تاریخ و با درک شرایط و جو، جهت افشای دروغها وارد میشوم و اظهار نظر میکنم. توجه نمایید در گذشته بسیاری از مطالب تاریخی که به دست ما رسیده از روی احساسات دینی و یا ملی و یا برای پول بوده، حتی بعضی ها برای درس عبرت حاکمان و یا مردم و یا دشمن به اقراق و رجز خوانی گفته، یا داستانی نوشته اند. تاریخ نویس ها یا رجز خوانان در زمانها و دوره های تاریخی و با تفاوت زمانی چشمگیر، به اشتباه یا عمداً از روی نوشته یکدیگر چیزهایی بعنوان تاریخ تکرار کرده اند. در زمان استعمار، دروغگویی ها جهت منافع استعمار شدید تر گردید. دانستن واقعی و بدور از دروغ تاریخ و سرنوشت است، که به ما درس میدهد چگونه ادامه دهیم. قرن سنت گریزی را باید با فکر داشتن کشوری شکوفا و شاد شروع کنیم، و آن راهی ندارد که به همگان آگاهی دهیم در جهت اتحاد و دمکراسی باشند. در حال حاظر دشمنان از هر طرف برای غارت ایران عزیز، ما را نفی می کنند، اینجاست که تاریخ شکوفای ایران به کار ما می آید. بدین جهت ابتدا باید بدانیم، چطور بیاندیشیم و بدانیم دشمن کجاست؟ هم میهن کیست؟ رنگ و زرنگ چیست؟ چگونه سر گذشت واقعی، یعنی گذشته و حال و آینده را بدور از دروغها بدانیم و بتوانیم دروغها را بیابیم. ما دشمنانی داریم که نمی خواهند ایرانیها واقعیتهای تاریخی را بدانند و نمی گذارند مردم دمکراسی علمی را تجربه نمایند و تلاش دارند، تفرقه ها و جدایی ها ایجاد نمایند. این وظیفه روشنفکران است که طرحی برای هماهنگی و شناخت دروغها و ترفندهای دشمنان به جامعه معرفی کنند. تزریق اندیشه دمکراسی به جامعه اساس مبارزه با دشمن اجنبی است. از دوران باستان سیاست گذاریهای مخفی و دوره ای و صهیونیستی بوده که در همه جای تاریخ رد پایی دارد، ولی آن صهیونیزم که مد نظر این وبلاگ است، واقعی و قابل لمس می باشد، از زمان پیدایش بورژوازی اولیه و همچنین روم شرق و سپس قرون جدید و دوره استعمار است، که با شرایط جهانی منجمله قرن 20 و 21 سرمایه داری فراملی و یا بی هویت، به ترتیب شکل گرفته و همه چیز جهان را شخم زدند و زیر و رو کردند. در این موارد کتاب زیاد است، دیدی که این وبلاگ از شما می خواهد، شناختن و دیدن و خواندن از دشمنان تاریخ ایران بزرگ است. وظیفه ماست که از دل این ماجرا ها و دشمنی ها، واقعیت ها را بدور از دروغها بدست آوریم. مسئله ای که باعث میشود در بسیاری موارد بعضی از جوانان سریع و چشم و گوش بسته موضوعات را بپذیرند، حتی بدون آنکه بتوانند در آن چیز تحقیق کنند. آیا آموزش و پرورش ایران می گوید هر چه ما گفتیم همین و بس و دیگر هیچ؟
نخبگان تاریخ ایران عزیز بپاخیزید و تاریخ ایران بزرگ را از چنگال عفریت دروغ های دشمنان نجات دهید. استعمار گران دشمن می خواهند بگویند ایرانی ها عقب افتاده بودند و از ابتدا اسکند مقدونی کذایی و سپس اروپائیان، ایران را از بیچارگی نجات دادند. استعمار با کمک صهیونیزم، در 500 سال گذشته به درازای 5000 سال دروغ در تاریخ ما جعل کرده و گفته اند تا خود را خوب و بالا و مهم و پیروز و ما را بر عکس نشان دهند. بپا خیزید و تاریخ های نوشته شده آنها را دور بیزید و واقعیتها را بیابید، هر نخبه تاریخ، بخشی را واژگون ببیند و برای باز نویسی علمی و درست و حساب شده آن اقدام کند، به امید روزی که پژوهشگاه ملی تاریخ ایران بزرگ از دانشوران تاریخ این جغرافیای وسیع تشکیل شده و نشری نو در سرنوشت بپا دارند. آیا تاریخ نویسهای قرن 20 هرگز فکر کرده اند و یا عقل داشته اند که چگونه و چرا این همه دروغ، با خواندن هر سطری از دروغ نامه هایی که در وبلاگ های انوش راوید نام برده شده، براحتی متوجه آن می شوید، چگونه آنها نفهمیدند، شاید وظیفه نداشتند بفهمند یا احمق بودند.
سیاست ها و استعمار و ما مردم
عزیزانی ترک، یا آذری، کرد یا لر و غیره، نظر می نویسند، که ترکیه یا آذربایجان خوب است، و جای دیگر بد است، یا میگویند، آتاتورک و رضا شاه و کوروش خوب بودند، آن یکی بد است. چرا عده ای خود را دست کم می گیرند و می خواهند پشت این نامها پنهان شوند. بدانید و خوب بدانید، در طول تاریخ ما ملتها بودیم که تاریخ را ساختیم، ما بودیم که اشخاصی را بزرگ کردیم و حرکتها و تمدنها را آوردیم، ما ملتها یکی هستیم، اختلاف رنگ و رو، زبان و صدا و لهجه نمی تواند ما را از هم جدا کند. استعمار از بدو پیدایش برای مردم مرز ها تعیین کرد و جهان را تقسیم کرد و برای حفظ آن بورژوازی منطقه ای را با ترفند های خاص ساخت و پروراند. در قرون وسطی حکومتها برای اثبات حقانیت دین و خود به فریب ها دست می زدند، ولی باستان شناسان و تاریخ دانان نا خود آگاه در دست استعمار برای اهداف آن گرفتار آمدند و در دویست سال گذشته برای یافتن سریع ترین و بهترین راه گذر فئودالی به بورژوازی، با ذره بین جا پای شاه هان را جستجو می کردند و کاخها را می یافتند، چون از کوخ های کوفته شده من و تو، طلا و نام بدست نمی آمد، مالی و چیزی هم برای اهداف آنها نبود. واقعیت قدرت ما مردم بود که با تاریخ دگری از تمدن در کوروش متجلی شد و سرنوشتی دگر برای جهان رقم خورد، و بعد از کوروش کاخ های سراسر سنگ و بت ساخته نشد و ما مردم بودیم که همیشه سرنوشتی نوین را ساختیم و در طول تاریخ ادامه دادیم، شاه هان و حاکمان می روند ولی ملت ادامه میدهد. بنظر من عزیزان ترک و کرد و عرب و غیره می توانند از زبان و تیره و نژاد خود تعریف کنند، همانگونه که من از زبان فارسی در اینجا گفته ام، ولی این اشتباه بزرگی است که از دیگران بد گوییم و بکوبیم. باید دقیقاً تحقیق کنیم چه چیز زندگی را دگرگون می کند و ما را به خوبی به قرن 21 و سنت گریزی که در اینجا گفته ام می برد. اگر کسی تصور کند که در جایگاه بهتر و مهمتر از بقیه مردم می باشد، بداند که این اندیشه خواست استعمار و امپریالیست است. تذکر میدهم، روزگاری عوامل استعمار که با کشتی های بادبانی می آمدند، و 9 ماه در راه بودند و نیمی تلف می شدند، براحتی می توانستند اعمال نفوذ کنند، چه برسد اکنون با توانایی های قرن 21 . وظیفه همه ما می باشد که همه را نسبت به این موضوع آگاه کنیم، انوش راوید در این وبلاگ با دشمنان دروغگوی تاریخی که هزاران امکان عالی دارند مبارزه می کند و کاملاً چهره و شیوه و ترفند های آنها می گوید، وظیفه همه هم میهنان عزیز ایران بزرگ است که همراه باشند. آیا شما می توانید موج سومی با دشمن تاریخی ایران و با دانایی قرن 21 مبارزه کنید؟
چرا دروغ ها باورانه شده است
در علم روان شناسی واژه Cognitive Deduction را داریم، Cognitive را می توان به معنی دانستن و یادگرفتن نامید، و Deduction را نتیجه گیری گفت. که در جمع علم روان شناسی به معنی این است که فرد با تکرار اطلاعات، توجه کنید فقط با تکرار، و با علم اینکه آنها مبنای حقیقی ندارند، به آن اطلاعات ایمان می آورد. حتی اگر فرد از صحت آنها و یا دروغ بودن آن آگاهی نداشته باشد. مهم این است که فرد سودی در تکرار این اطلاعات داشته باشد، مانند نمره 20 در مدرسه. حتی نا خود آگاه تظاهر می کند مطلبی که می گوید، واقعیت است، مانند نوشتن کتاب و نمایشنامه. تکرار ها باعث میشود به آن چیز ایمان داشته باشد، و واقعاً فکر کنند هرگز غیر از آن چیزی نبوده و نیست، که در نهایت به Cognitive Deduction میانجامد. شدیدترین نوع Cognitive Deduction را یک صد سال گذشته در نوشته و گفته تاریخ دان های ایرانی دیده ایم. همانطور که بارها گفته ام چون استعمار و امپریالیست نمی توانست با قدرت نظامی به ایران پیروز شود، بنا براین با چند نفر انگشت شمار تاریخ نویس یا در واقع داستان سرای ایرانی دست نشانده، اقدام به گفتن و نوشتن دروغ ها در تاریخ ایران عزیز کردند، کار هایی که از مزدوری و یا نادانی انجام شد. دروغها را به تاریخ ما وارد کردند و همگان را در همه جا وادار به تکرار آنها کردند، ولی آن بیچارگان بی خبر از اینکه انوش راوید موج سومی و با دانایی قرن 21 مچ آنها را می گیرد و دروغها و دروغ گویان را به زباله دانی تاریخ می فرستد. اگر می خواهید از Cognitive Deduction کاملاً بدانید سری به نظرهای وبلاگ بزنید متوجه می شوید که تعدادی عزیزان می گویند، ما می دانیم دروغ ها در تاریخ زیاد هستند ولی نمی توانیم با آنها مقابله کنیم و دور بریزیم. در واقع آنها از دروغ ها با اطلاع هستند، در نتیجه پس از یک فرایند Cognitive Deduction به این چرندیات ایمان آورده اند. تظاهر هر روزه به ماجرایی و ایمان به چیزی، به جایی رسیده که در بعضی از کشورها میلیونها انسان به خاطر اندیشه و یا وابستگی های عقیدتی خود به قتل رسیده بدون اینکه دلیل علمی آنرا بدانند، ساده ترین راه برای ایجاد Cognitive Deduction در مغز انسانها، تکرار است. به قول گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی: تنها چیزی که ما باید انجام بدهیم این است: تکرار، تکرار، تکرار!. در راه ایمان به دروغها و چیز های نا باورانه، باید انگیزه ای هم در کار باشد: فشارهای ذهنی اجتماعی، فشارهای استعماری و سیاسی، اصرار به علم و دانش نداشته، دلایل مدنی و جغرافیایی. کسی که از ترس های ماورای تصور و یا به دلایل مالی و یا مقامی و جانی به چیزی تظاهر کند، از طریق Cognitive Deduction پس از چندی به آن چیز ایمان میآورد. سندروم استکهلم با Cognitive Deduktion هم خانواده است، 23 آگوست 1973 در شهر استکهلم، پایتخت سوئد، در بانکی چند کارمند بانک به گروگان گرفته شدند. این گروگان گیری به مدت 5 روز به درازا انجامید که در طی این 5 روز، گروگانها در معرض جدی مرگ قرار گرفتند. برای اینکه گروگان گیرها ایشان را به قتل نرسانند، گروگانها با ایشان ابراز همدردی کردند. کار به جایی رسید که این ابراز همدردی، نوعی مانیفست در ضمیر ناخود آگاه ایشان شد. شاهدان میگویند که پس از پایان گروگان گیری، گروگانها همچنان با گروگان گیرها ابراز همدردی میکردند. همدردی تاریخ دانهای ساده دل با اسکندر مقدونی و چنگیز مغول و غیره، نیز نوعی سندروم اسکندر است. آیا تاریخ دان بی سواد و سطحی نگر را می شناسید؟
مگر فکر ندارند، یا خیلی احمقند
اگر بپذیریم نیمی از یک کتاب دینی یا تاریخی قدیمی دروغ است، در نتیجه از نظر علمی نمی توان پذیرفت نیمه دیگر آن صحیح است. و هم چنین اگر نویسنده آن کتاب بر ما معلوم نیست و یا وابستگی طایفه ای و عقیده ای آن بر ما روشن نیست، و یا تاریخ نگارش آن را بدرستی نمی دانیم و شناسه ای برای آن نیست، پس نمی توانیم بخشهایی از آن کتاب را درست دانست و از آن در تاریخ استفاده کرد. بنا بر این وقتی عده ای دشمن احمق می آیند، داستانها و ماجراهایی دروغی چون، پوریم یهود، اسکندر مقدونی، اعراب وحشی، چنگیز مغول، تیمور تاتار، را با استناد به آن کتابها که نمی دانند منشأ اصلی آن کجاست و چیست، می پذیرند. بنا بر این از نظر علمی باید به آنها و دلیل نگارش و گفتن و تکرار این دروغها از رسانه های دشمن از قبیل تلویزیون صدای آمریکا و بی بی سی لندن و غیره، توسط عوامل استعمار و استکبار، به دیده کار و فعالیت دشمنان ایران در ادامه راه پانصد ساله آنها دانست. تاریخ دانهای ایرانی باید فکر کنند و بیاندیشند و بخود آیند و این دروغها را شناسایی نمایند و نسبت به دور ریخت آنها و بازنویسی صحیح تاریخ شیرین ایران اقدام کنند. بدلیل دروغ بودن، در تمام این ماجرا های تاریخی، نقش مردم خالی است، مثلاً در ماجرای دروغی پوریم که می گویند در یکی، دو میلیون کیلومتر مربع انجام گردیده، مردم کاملاً فراموش شده اند، مردمی که در آن پهنه از تیره های گوناگون و در طایفه ها و قبیله ها و قلعه ها سکونت داشتند از یک طرف و مردمی که تأمین کننده، نیرو و اسلحه، خدمات و غیره ارتش مهاجم بودند از طرف دیگر جایی ندارند، انگار مردم خوب و شجاع ایران چوب کبریت بودند و آن نیروی افسانه ای دشمن آدم آهنی اتمی بوده است. عزیزان وبلاگهای انوش راوید را با دقت مطالعه و پیگیری نمایید و نقش مردم و جامعه شناسی تاریخی را ببینید، بیایید با جدیت دروغهای تاریخی را بیابید و آنها را از ذهن و فکر خود و مردم متنوع و دوست داشتنی ایران دور بریزید. آیا در اطراف خود آثاری از دروغ های تاریخی دشمنان را دارید؟
سرزمین قبیله ها و طایفه ها
ایران با داشتن جغرافیای چهار راهی طبیعی، از بدو تاریخ سرزمین قبیله ها و طایفه ها شده است، و از همه رنگ و نژاد، کم یا پر جمعیت، زیبا در کنار هم، اروپایی، آسیایی ها و آفریقایی. بنابر این وجود یک طایفه و قبیله کوچک با رنگ و روی ویژه، دلیلی بر یک حادثه مهم تاریخی به بزرگی یک قرن و یک قاره نیست. بسیاری از تاریخ نویسان ایرانی بدون اینکه فکر کنند، آیا آنچه از کتاب های خطی و یا چاپ شده و یا خارجی رو نویسی می کنند واقعی یا دروغ است، هرگز این عده ساده دل اندیشه نکردند که دروغ ها چگونه می تواند واقعی باشد، با کدام استدلال و منطق قابل قبول هستند. دشمنی چیزی نوشته و عده ای دشمن احمق آنرا باز نویسی کرده اند. بعضی از دروغ نویسان غرور ملی آنها کجاست، که کمی تامل کنند آیا این تاریخ دروغی که کاملاً ضد ایرانی می باشد، واقعی است. اگر اسکندر مقدونی، اعراب دور دست، چنگیز مغول، تیمور تاتار، به ایران تاختند و کشتند و خراب و غارت کردند، پس چرا یک عدد از این ثروت غارتی یا اموال خودشان در هیچ موزه ای در کشور های خودشان و یا جای دیگر نیست. مثلاً یکی از همین نویسندگان غیر ملی در جایی از کتاب نایاب و ناشناخته، المختصر الجامع لابن الساعی، نام برده که می نویسد: گفته شده دشمن تاتار 30 هزار نفر ایرانی را کشت و شهری را ویران کرد و صد هزار نفر را به اسارت برده..... و کلی خالی بندی دیگر. در این افسانه احمقانه مدارکی و منابعی نوشته نشده، محل شهر، پادگان، قلعه و صحنه و روش نبرد ذکر نگردیده، آثار آن کجاست. دشمنان ایران بقدری احمقند که اگر کسی بیاید و به دلایلی دروغ هایی در رابطه با شکست و بدبختی ایرانی ها بگوید، بدون اندیشه و مدرک و علم، آنها را با خوشحالی قبول می کنند و در کتابه های درسی و دانشگاهی و غیره خود می نویسند. دشمنان احمق می پندارند در قرن دانایی 21 ایرانی های گرامی این دروغها، رجز خانی ها، خالی بندی ها راباور می کنند.
بعضی از هم میهنان عزیز آذری و یا ترک می گویند: ما ترکیم و آذری اشتباه است، عزیزان من در تمام نوشته هایم از ترک و آذری هر دو استفاده نموده ام، در واقع ما در ایران تعریفی از هیچ چیز نداریم، در قرن 21 لازم است که همه چیز علمی باشد و برای آن تعریفی با تمام موازین علمی نوشته شود، در هر صورت آذری هم چون نام ترک، نامی تاریخی و زیباست که اگر غیر از این بود جمهوری آذربایجان نام خود را تغییر می داد. این وظیفه اشخاص فرهیخته و وبلاگ نویسها می باشد که نسبت به تعریفها در رشته های علمی خودشان با حفظ محیط دمکراسی و آزادی قلم اقدام به تر غیب و یا عمل نمایند. آیا شما تعریفی از تاریخ اجتماعی دارید؟
برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
برای برنامه ریزی های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، می بایست هر آنچه لازم این کار است بدرستی بدانیم، مهمترین اطلاعات و دانش دانستن سابقه تاریخی و اجتماعی مردم و کشور، حتی منطقه است. افرادی که مغز کار آمد و پویا و به روز شده دارند، می توانند موضوعات و مسائل مهم را یافته و پی گیری نمایند. وبلاگهای انوش راوید برای این کار کمک موثری است. انوش جهان بینی دگری در سرگذشته ها گشوده است، ارزیابی های نو از پدیدها دارد، و انتقادات را به روشنی بررسی می کند. دنیای امروز روزگار قدیم نیست، مردم با شرایط جدید و درک صحیح استفاده از وسایل تکنولوژی قادر هستند ضمن بهره گیری از بهترین روشها و آموزشهایی که می بینند راه سنت گریزی را که در اینجا نوشتم طی کنند. بعضی ها در تفکرات خود می پندارند تاریخ و اجتماع و سرگذشت چون فرمول ریاضی است که در اطاق در بسته آنرا حل کنند و پیروز در آیند. دشمنان تاریخی و فسیل شده های ایران می پندارند، ایران از جای دگر آمده و به جای دگری می رود، آنها نمی دانند ایران هم در مسیر گیتی به جلو می رود. همانطور که گفتم، دانستن بدور از دروغ درباره تاریخ و تاریخ اجتماعی ایران، راه نو را به ما می دهد و اشتباه در شناخت واقعیتها و باور داشتن دروغهای که دشمنان نوشته و می گویند، توانایی برنامه ریزی صحیح را نا خود آگاه سلب می کند، هر چند ظاهراً احساس موفقیت بدست دهد، اما حتماً کارهایی که طرح آنها بر پایه دانسته های دروغ باشد به شکست می انجامد. استعمار گران پیر اروپایی و صهیونیست ها، بخوبی دروغهای تاریخ را می دانند، برای همین تاکتیک های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود را کم و بیش می کنند، ولی احتمالاً امپریالیست جهان خوار آمریکا نمی داند با اینهمه دروغ در تاریخ چه کند. آینده بهتر و پویایی سرنوشت با برداشت دروغها از تاریخ ایران میسر است. آیا اشغال گران شرق و غرب ایران، یا در واقع اشغالگران عراق و افغانستان، دروغهای تاریخ را می دانند؟ انوش راوید Anoosh Raavid
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلیک کنید: افسانه پوچ حمله تیمور گورکانی
دروغی دیگر کلیک کنید: نبرد کاغذی ملاز گرد
سلام دوست گلم!!!وب خیلییییییییی خیلیییییییی قشنگی داری!!!!!ممنون می شم یه سری هم به ما بزنی!!!
در ظمن دوست دارید با چه اسمی لینکتون کنم!!!!!
شما من را با نا شکست عشقی لینک کنید!!!!!
موفق باشید!!!!