دروغ نامه های یزدگرد و عمر
دشمنان ایران بزرگ از هر ترفندی استفاده کردند تا بگویند ایرانی ها همیشه شکست می خوردند، بویژه در دوران استعمار و امپریالیسم تا توانستند گفتند و نوشتند و جعل کردند از قبیل، انواع کتاب ها، تاریخ ها، نامه ها، سکه ها و هر چه که توانستند از دروغ گویی کوتاهی نکردند تا ایرانی های دلیر را نابود شده نشان دهند. البته فقط دشمنان احمق هستند که بدون تجزیه و تحلیل این دروغ ها را باور می کنند، امروزه با دانایی قرن 21 جوانان فهمیده ایران براحتی می توانند تشخیص دهند چرا چنین کردند، البته وبلاگ های انوش راوید هم در مچ گیری دروغ ها کمک بزرگی است. عزیزانی دوست دارند و می خواهند به دور از دروغها و با واقعیت بدانند که اسلام خوب چگونه به ایران قدرتمند آمده است، این دانش نیازمند تحقیقات گسترده جدیدی می باشد که باید با شناسایی دروغ ها و پرت و پلاها و در زمان لازم وقت گیر با کمک دستگاه های مربوطه به آن پرداخته شود. یکی از این دورغ های تاریخ نامه های یزدگرد سوم و عمر می باشد. می توان متن این نامه ها را با یک جستجو ساده به راحتی در وب پیدا کرد، مدتها برای اثبات بسیاری ادعا ها این نامه ها مورد سوء استفاده دشمنان قرار میگرفت و هیچگاه در رژیم های گذشته کسی به خود زحمت اثبات حقیقی بودن این نامه ها را نداده بود. البته مقصر دانشگاهی ها و مسئولین آموزشی و باستانی و علاقه مندان بودند، که درکی از دروغ های تاریخ و شناخت کار گزاران و چهره های استعمار نداشتند و حتی زحمت پرسیدن و یا شک کردن در این قبیل را نمی دادند، دروغ ها و تزویر هایی که توسط این دشمنان برای اهداف شوم تا امروز ادامه داشته و خواهد داشت.
متن نامه ها چنین است،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامه عمر به یزدگرد سوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
از : عمربن الخطاب خلیفه مسلمین
به: یزدگرد سوم شاه فارسی
من آینده خوبی برای تو و ملتت نمی بینم مگر اینکه پیشنهاد من را قبول کرده و بیعت نمایی/ زمانی سرزمین تو بر نیمی از جهان شناخته شده حکومت می کرد لیکن اکنون چگونه افول کرده/ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و ملت تو محکوم به فناست/ من راهی را برای نجات به تو پیشنهاد می کنم/ شروع کن به عبادت خدای یگانه/ یک خدای واحد تنها خدایی که خالق همه چیز در جهان است ما پیغام او را برای تو و جهان می آوریم به ملتت فرمان ده که آتش پرستی را که کذب می باشد متوقف کنند و به ما بپیوندند برای پیوستن به حقیقت/ الله خدای حقیقی را بپرستید خالق جهان را الله را پرستش نمایید و اسلام را به عنوان راه رستگاری خود قبول کنید اکنون به راههای شرک و پرستشهای کذب پایان ده و اسلام بیاورید تا بتوانید الله اکبر را به عنوان ناجی خود قبول کنید/ با اجرای این تو تنها راه بقای خود و صلح برای پارسیان را پیدا خواهی نمود،/ اگر تو بدانی چه چیز برای پارسیان بهتر است تو این راه را انتخاب خواهی کرد/ بیعت تنها راه می باشد/ الله اکبر
مهر عمر خلیفه مسلمین عمربن الخطاب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامه یزدگرد سوم به عمر :
نام اهورا مزدا، آفریننده جان و خرد
از سوی شاهنشاه ایران، یزدگرد به عمرابن خطاب خلیفه تازیان
تو در این نامه ما ایرانیان را به سوی خدای خود که الله اکبر نام داده اید، می خوانید و از روی نادانی و بیابان نشینی خود بی آنکه بدانید ما کیستیم و چه می پرستیم، می خواهید که به سوی خدای شما بیاییم و الله اکبر پرست شویم. شگفتا که تو در پایه خلیفه عرب نشسته یی ولی آگاهیهای تو از یک عرب بیابان نشین فراتر نمی رود به من پیشنهاد می کنی که خدا پرست شوم. ای مردک هزاران سالست که آریاییان در این سرزمین فرهنگ و هنر، یکتا پرست می باشند و روزانه پنج بار به درگاهش نیایش می کنند. هنگامی که ما پایه های مردمی و نیکو ورزی و مهربانی را در سراسر جهان می ریختیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را در دست داشتیم تو و نیاکانت در بیابانها می گشتید و مار و سوسمار می خوردید و دختران بیگناهتان را زنده به گور می کردید. تازیان که برای آفریده های خدا ارزشی نمی شناسند و سنگدلانه آنها را از دم تیغ می گذرانند و زنان را آزار می دهند و دختران را زنده به گور می کنند و به کاروانها می تازند و به راهزنی و کشتار و ربودن زن و همسر مردم دست می زنند، چگونه ما را که از همه این زشتیها بیزاریم، می خواهند آموزش خدا پرستی بدهند؟ به من می گویی که از آتش پرستی دست بردارم و خدا پرست شوم ما مردم ایران خدا را در روشنایی می بینیم. فروغ و روشنایی تابناک و گرمای خورشیدی آتش در دل و روان ما جان می بخشند و گرمی دلپذیر آنها دلها و روانهای ما را به یکدیگر نزدیک می کنند تا مردم دوست، مهربان، مردم دار، نیکخواه باشیم و رادی و گذشت را پیشه سازیم و پرتو یزدانی را در دلهای خود هماره زنده نگهداریم. خدای ما اهورا مزدای بزرگ است و شگفت انگیز است که تازه شما هم او را خواسته اید نام بدهید و الله و اکبر را برای او بر گزیده اید و او را به این نام صدا می کنید. ولی ما با شما یکسان نیستیم زیرا ما به نام اهورا مزدا مهرورزی و نیکی و خوبی و گذشت می کنیم و به درماندگان و سیه روزان یاری می رسانیم و شما به نام الله اکبر خدای آفریده خودتان دست به کشتار و بدبختی آفرینی و سیه روزی دیگران می زنید. چه کسی در این میان تبهکار است خدای شما که فرمان کشتار و تاراج و نابودی را می دهد؟ یا شما که به نام او چنین می کنید؟ یا هردو؟ شما از دل بیابانهای تفته و سوخته که همه روزگارتان را به ددمنشی و بیابان گردی گذرانده اید، برخاسته اید و با شمشیر و لشکر کشی می خواهید آموزش خدا پرستی به مردمانی بدهید که هزاران سالست شهری گرند و فرهنگ و دانش و هنر را همچون پشتوانه نیرو مندی در دست دارند؟ شما به نام الله اکبر به این لشکریان اسلام جز ویرانی و تاراج و کشتار چه آموخته اید که می خواهید دیگران را هم به سوی این خدای خودتان بکشید؟ امروز تنها نا یکسانی که مردم ایران با گذشته دارند آن است که ارتش آنها که فرمانبردار اهورا مزدا بوده از ارتش تازیان که تازه پیرو الله اکبر شده اند شکست خورده اند و مردم ایران به زور شمشیر شما تازیان باید همان خدا را ولی با نام تازی بپذیرند و بپرستند و در روز پنج بار به زبان عربی برایش نماز بگذارند. زیرا الله اکبر شما تنها زبان عربی می داند. به تو سفارش می کنم به دل همان بیابان های سوزان پر سوسمار خویش برگرد و مشتی تازی بیابان گرد و سنگدل را به سوی شهر های آباد همچون جانوران هار، رها مکن و از کشتار مردم و تاراج دارایی آنان و ربودن همسران و دخترانشان به نام الله اکبر خود داری نما و دست از این زشتکاری ها و تبهکاریها بکش. آریاییان مردمی با گذشت مهربان و نیک اندیشند هر جا رفته اند تخم نیکی و دوستی و درستی پاشیده اند. از این رو از کیفر دادن شما برای نابکاری های تو و تازیان چشم خواهند پوشید. شما با همان الله اکبر تان در همان بیابان بمانید و به شهرها نزدیک مشوید که باورتان بسیار هراسناک و رفتارتان ددمنشانه است.
مهر ــ یزدگرد ساسانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اصل این نامه ها در هیچ کجا نیست و در هیچ کتابی که بیش از پانصد سال یعنی قبل از ورود استعمار به ایران بزرگ یا همان خاورمیانه باشد از آن خبری نیست، عده ای ساده اندیشانه می گویند در موزهای انگلیس مانند موزه لندن یا اینجا و آنجا است. اصل نامه در هیچ کجا نیست و اثری و ردی از ان در دانش نامه های زیر نیست:
دانشنامه بزرگ بریتانیکا http://www.britannica.com
دانشنامه بزرگ انکارتا http://search.msn.com/encarta
موزه لندن http://www.museumoflondon.com
سایت معتبر تاریخی http://www.livius.org و بسیار جاهای دیگر اثری از این نامه ها نیست.
نگارش و خط در گذشته و حتی در یک قرن پیش با امروز کاملاً متفاوت بود ولی متن و ترجمه فوق چیز دیگری را می گوید، عزیزان ساده نباشید امروزه که طالبان و پان های عرب و ترک و امپریالیست به خیال باطل خودشان برای نابودی ایران سرافراز دندان تیز کرده اند، این دروغ ها را شناسایی کنید و دور بریزید. باید در نوشته های اینترنتی دقت کرد که از جانب ستون پنجم نرم دشمنان نباشد، وبلاگ های انوش راوید را با دقت بخوانید و پیگیری نمایید و آگاهی خود را بالا ببرید.
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و
حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ
و مقالات مهم سنت گریزی و دانایی قرن 21 در
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران