.
.
پیش گفتار
تاکنون هر آنچه خوانده و شنیده دیده اید اندکی از عظمت ایران بزرگ بوده است، وظیفه همه عزیزان ایرانی است که بیشتر و بیشتر از ایران بگویند و بنویسند. ایران زمین واژهای برای اشاره به سرزمین ایرانیان است، که در معنای گسترده آن به کار میرود، و بخش بزرگی از قاره کهن می باشد. در برخی از نوشته ها، این واژه را هم معنا با قلمرو شاهنشاهی ایران باستان به کار می برند. این قلمرو شاهنشاهی در زمانهای گوناگون یکسان نبوده، در دوران هخامنشیان گستردهتر بودهاست، ولی، قلمرو حکومت اشکانیان و شاهنشاهی ساسانیان با تغیرات کمی به مدت حدود ۹۰۰ سال یکسان بودهاست. تاریخ مشترک همراه جغرافیای اقتصادی، موجب اشتراک اقوام این قلمرو در بسیاری رسوم و آیینها گردید، که همچنان این پیوستگی ادامه دارد، هر چند که استعمار و امپریالیسم آن را نمی خواهند، ولی کور خوانده اند. از نظر زبانی نیز، اکثر این اقوام ایرانی زبان بودهاند، و رواج زبان پهلوی یا پارسی میانه در این قلمرو باعث نزدیکی بیشتر زبانی این اقوام شده است، بطوری که در ادامه روند گسترش شاخهٔ غربی زبان های ایرانی را به وجود آورده است. این مقاله ادامه دارد و بازنویسی می شود.
توجه: تعدادی از عکس های وبلاگ فیل + تر شده اند.
عکس تاریخی گروهی از مردم تهران در انقلاب مشروطیت، عکس شماره 459.
پرشیا یا ایران
آنچه که بطور قطع مشخص است از ابتدای هزاره دوم میلادی اروپائیان به ایران بزرگ می گفتند پرشیا ولی در زمان رضا شاه پهلوی نام پرشیا را به ایران تغییر دادند. و آنچه که دقیقاً می دانیم در طول تاریخ هزار سال گذشته مردم شرق، هند و چین و حتی آثار تاریخی موجود در شانگهای، از همین نام ایران استفاده می کردند و می گفتند. البته برای همه کشور ها همین وضع حاکم بود، مانند یونان که مردم سرزمین های شرق آن، یونان (به معنی ایونی یا ایرونی که مهاجران دوران اولیه هخامنشی که به غلط و دشمنی می گویند عیلام به آن سرزمین مهاجرت کرده بودند) و مردم غرب گریس می نامیدند، خود یونانی ها به کشورشان می گفتند هلن، که افسانه ای از آن در خاطر داشتند. اگر دقت کنید بسیاری از کشور های تاریخی دو یا چند نام داشتند. در این مقاله به بررسی تاریخی نام های پرشیا و ایران می پردازم، البته زمان می برد.
ایران بزرگ کجاست؟
جغرافیای طبیعی سه حوزه تمدن بین النهرین و ماورالنهر و سند و در میانه آنها تمدن قنات، را از گذشته های دور ایران می گفتند، که جغرافیای انسانی و اقتصادی خاص بنا کردند. ایران یعنی سرزمین قبیله ها و طایفه های مختلف که از بدو تاریخ کنار یکدیگر با خوب و بد ها ساختند، و جنگ و ستیزها را گذراندن و تمدن و فرهنگی بنا نهادند که تأثیر کلی بر تمام جهان گذاشت. انوش راوید این سرزمین وسیع را که حدود 5 میلیون کیلومتر مربع می شود، ایران بزرگ می گوید، که در میان قاره کهن می درخشد. ولی استعمار و امپریالیسم از یکصد سال پیش آن را با نام های ساختگی و استعمار در آوری، می گوید خاور میانه، و آسیای میانه و آسیای غربی و آسیای جنوبی. خود شما قضاوت کنید، نامی که عمری به درازای تاریخ دارد واقعی است، یا اداهای دشمنان ملت های این جغرافیای زیبا. نام ایران بزرگ در دل خود، کردی و تازی و پارتی و ترکی و مادی و پارسی و بلوچی و غیره و غیره دارد. اما نام خاور میانه و آسیای میانه و آسیای غربی و آسیای جنوبی را استعمار ساخته تا بتواند مرز های سیاسی غیر واقعی درست کنند، و کشور ایران و کشور عراق و کشور افغانستان و تاجیکستان و قفقاز بنامد.
پیدایش ایران و ظهور انسان
در دوره باران، ایران زیر دریای تتیس قرار داشت، و در با کاهش بارندگی و تبخیر آب ها، قلل و نقاط مرتفع از آب بیرون آمدند. تعدادی از دانشمندان بر این باورند که انسان در دوره چهارم یعنی پس از دوره یخبندان، روی زمین و از جمله سرزمین ایران ظاهر شده است.
دوران سنگ اولیه: فسیل های انسان پالئولیتیک، در بسیاری از مناطق ایران، از دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران گرفته تا منطقه شیراز، و خلیج فارس، و کرانه های جنوبی دریای مازندران تا جنوب خراسان و کرمانشاهان و کردستان یافت شده است. پژوهش هایی در منطقه کرمانشاه انجام شده که به دنبال آن ابزار سنگی، از جمله تبر دستی یافت شد، که قدمتی بالغ بر75,000 تا 100,000 سال برای آن تخمین زده اند.
عصر میانه سنگی: در هزاره 13 الی 14 ق.م، ابزار های سنگی در فلات ایران تکمیل شدند و مردم این سرزمین سوراخ کردن سنگ و ساختن چاقو، تبر و سرنیزه را فرا گرفتند. استفاده از این ابزارها موجب پیشرفت در کارها شد. همچنین بشر توانستند در ظروف ساخته شده خوراک تهیه کند، و خانه های چوبی دایمی بسازند. تپه سراب و گنج دره کرماتشاه و شهر سوخته سیستان از آثار این دوره ی زندگی مردم ایران می باشند، به سایت های باستانی در اینجا مراجعه شود.
دوران نو سنگی: پس از عصر میانه سنگی در ایران، شیوه زندگی روستاییان به سوی تکامل رفت، و با ظهور پدیده ای به نام مهاجرت مبادلات سیاسی و اقتصادی در داخل فلات ایران وسعت و رونق گرفت. آغاز این دوره که عهد دوّم نام دارد، به 5000 سال پیش از میلاد باز می گردد. مردم این روزگار از خاک رس خشت هایی می ساختند که شباهت زیادی به خشت های تمدن ها قنات داشت. این اختراع ایرانیان تحول بزرگی در ساخت خانه ها پدید آورد، به شهرهای تاریخی ایران در اینجا مراجعه شود.
سه سامانه زمانی برای تاریخ اولیه ایران باید در نظر گرفت که در پست های آینده به شرح آنها می پردازم. پیش از تاریخ: قبل از سنگ و سنگ اولیه، میانه تاریخ: سنگ میانه و نو سنگی، دوران تاریخ: نو سنگی پیشرفته، برنز و آهن. . . . . . مشروح بزودی
نام های زیبای ایران عزیز
ائریه، ائیرین،، آریاورته،، آورته، آریا ویج،، ایرانویج، ایران ویژ، اریانه، ،اران، آران، پرس، ایران،
ایران که در مرکز قاره کهن و ناف جهان قرار دارد، به زبان اوستایی، ائیرینه و ئیجنگه Airyana و Vaējangh خوانده می شد، ساکنان با نام ایرج مشهورند، ایرج Eraj به زبان پهلوی Erech خوانده می شود، که مخفف همان واژه اوستایی است، به پهلوی و پارسی دری ویچ تلفظ می شود، که همان مرکز جهان معنی می دهد. واژه ایران در پارسی میانه به شکل ارانErān بوده، و بر گرفته از شکل های قدیمی آریانا یعنی سرزمین آریایی هاست .واژه آریا در زبان های اوستایی، پارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکل های، اَیریه Airya اَریه Ariya آریه Arya به کار رفته است. در زبان سنسکریت، اریه Ariya به معنی سَروَر و مهتر و آریکه Aryaka به معنی مَردِ شایسته بزرگداشت و حرمت است، و آریایی به زبان اوستایی، ائیرینAiryana به زبان پهلوی و پارسی دری ایر خوانده می شود، و ایرج به زبان آریایAirya است. ایر در واژه به معنی آزاده و جمع آن ایران به معنی آزادگان است. در شاهنامه فردوسی از پسر سوم فریدون می خوانیم:
* مر او را که بُد هوش و فرهنگ و رای <><> مر او را چه خوانند؟ ایران خدای *
ایران در این جا به معنی جمع ایر یعنی آزادگان، و ایران خدای به معنی پادشاه آزادگان است. ایرانیان و آریاییان هند، که در روزگاران کهن زبان های آنان به یکدیگر بسیار نزدیک بود، خود را به این نام خواندهاند. داریوش بزرگ در نوشته های نقش رستم و شوش از خود، چنین یاد میکند:
منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای همه زبان، شاه این بوم بزرگ پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی، پارسی، پسر یک پارسی، آریایی، از چهر آریایی ( آریایی نژاد ).
اریه در نام، اریامنه Ariyāramna اریامنه پدر اَرشام پدر ویشتاسب، ویشتاسب پدر داریوش است، و ایریه در واژه اوستایی اَیرینَه وئجه Airyna Vaējangh ایران ویج، ایران ویج در دید زرتشتیان، هنوز هم به معنای بهترین و مقدس ترین بخش ایران و جهان است، و اَیریوخشوثه Airyo Xshutha اَیریوخشوثه کوهی که آرش تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی، از بالای آن تیری به سوی مشرق انداخت، و ایره یاوه Airyāva ایرج، یاری کننده آریا، به کار رفته است . در مورد کشور های دیگر و اقوام آریائی که به اروپا مهاجرت کردند، و نام ایران را نگاه داشتند، می توان ایرلند را نام برد، ایرلند = سرزمین ایرها = سرزمین آریاییان، و هم در آن جا است، که هنوز معابد میترایی یعنی یادگار دوران فریدون از زیر خاک بدر می آید . این واژه را در زبان ایرلندی، هم ریشه زبان ماست، به شکل Aire و Airech و به همان معنی آزاده می بینیم. بخش نخست نام کشور ایرلند که در خود زبان ایرلندی Aire نامیده می شود از همین واژه است .اریه و ایریه رفته رفته به شکل ایر Er درآمد. ایرانیان در نوشته های پهلوی ساسانی، خود را به این نام و میهن خود را ایران Erān نامیدند. ایرانیها در نوشته های پهلوی اشکانی اَریان ، در ارمنی اِران Eran یا ایرانشتر Erān shathr در فارسی ایرانشهر نامیده می شدند. ایران در زبان پهلوی، دو معنی داشت، یکی آریاییان یا ایرانیان و دیگر سرزمین ایران. شکلی دیگری از ایران اریان است، که در کتاب تاریخ پیامبران و شاهان، از حمزه اصفهانی، دانشمند سدهی 4 آمده است. او یک بار از مملکت اریان هم فرس و به بیان دیگر اریان نام می برد، و می گوید که ایشان پارسی هستند. از این سخن پیداست که او اریان را در معنی جمع و به جای ایرانیان یا آریاییها بکار برده است. شکل اریان شهر نیز به جای ایران شهر، در کتاب التنبیه و الاشراف، تألیف ابوالحسن علی مسعودی، مورخ سدهی 4 نیز دیده شده است. شثر = شهر در فارسی، که در واژه پهلوی ایران شثر آمده است، در آن زبان به معنای کنونی سرزمین است. در زبان پهلوی ساسانی به جای شهر معنی امروزی، شثرستان = شهرستان در فارسی، بکار برده می شد، و کیشور = کشور در فارسی، به معنی یک بخش، از هفت بخش زمین بود، که به تازی اقلیم خوانده شده است. در زبان پهلوی از واژه ایرانشثر، کشور ایرانیان، کشور آریاییان خواسته و دریافته می شد. ایران هم چنین منسوب به محل آن، به نژاد ایر یا جایگاه آریاییان گفته می شده، و هم اکنون نیز به همان نسبت خوانده می شود. بخشی از پیام کی خسرو، به افراسیاب را ببینید:
* به ایران زن و مرد لرزان به خاک <><> خروشان ز تو پیش یزدان پاک *
که در این بیت ایران به معنی کشور آریاییان است، یا :
* دریغ است، ایران که ویران شود <><> کنام پلنگان و شیران شود *
ابوسعید ابوالخیر، در این چهار پاره یا همان رباعی، ایران را به معنی جمع ایر آورده است :
* سبزی بهشت و نوبهار از توبرند <><>
آنی که به خلد یادگار از تو برند *
*
در چین وختن، نقشونگار از تو برند <><> ایران همه فال
روزگار
از تو برند *
تمدنها و فرهنگ های ایرانی
با نگاهی به نقشه جغرافیای طبیعی ایران بزرگ سه جلگه بین النهرین، ماورالنهر، سند و پنجاب را می بینیم، تمدن های اولیه بشر در این سه جلگه شکل گرفت. رود های پر آب در این جلگه ها جریان دارد، تمدن های اولیه شهر نشینی نو پدید بشر در کنار این رودها تشکیل شد. در میان این سه جلگه فلات بزرگ ایران قرار دارد، که رود های کم آب در جریان تند کوهستانی و بیابان های وسیع بدون رود دارد. کوهستان های فلات ایران مناسب ترین موقعیت برای پناه طایفه های سنگی بود که در تاریخ نیک توضیح داده ام. ساکنان فلات ایران توانایی های خود را به سه جلگه بزرگ و پر آب اطراف منتقل کردند و سه هزار قبل از میلاد سومر در بین النهرین و هارا پا در سند و پنجاب و تمدن هایی در ماورالنهر را بوجود آوردند، به مختصر تاریخ جهان مراجعه شود.
تمدن های جلگه های پر آب ایران بزرگ ــ بدلیل آب فراوان کشاورزی پایداری را موجب شدند، که این خود سهمی در ایجاد اولین دولت ها و حکومتها را ایجاد کرد. آب فراوان وابستگی شهرها را بیکدیگر کم کرد، شهر های بوجود آمده نیاز به شهر بالا دستی نداشتند، و به جنگ و ستیز با هم پرداختند که اثرات آن فرهنگ تا امروز هم پیدا است. این کشاورزی و تولید و جنگ همیشه نیازمند تکامل و کمک از خارج بودند، تجارت با مناطق دور دست ثمره آن بود. رودخانه های پر آب بی پایان و خاک حاصلخیز جلگه ای فرهنگی را بنا کرد، که مسئله قناعت و صرفه جویی را نداشت.
تمدن قنات و بیابان های ایران بزرگ ــ بدلیل کمبود آب و حاصلخیز نبودن و یا خاک کم بهره، باعث پیدایش فرهنگ صرفه جویی و قناعت گردید، که مهمترین خصلت آن فرهنگ روز مبادا است، که این مهمترین و منحصر به فرهنگ مردم خوب ایران است. طولانی بودن قنات و زحمت نگهداری آن، و نوع کشت و زرع، روستاها را بیکدیگر وابسته کرد که در نهایت وابستگی شهرها را هم در پی داشت. این مانع از جنگ و ستیز در تمدن قنات بود و در نتیجه روحیه جشن و شادی را به همراه آورد. چهار فصل که در این بخشها کامل بود، تأثیر بسزایی در فرهنگ داشت.
تمدن کوهستانی و ارتفاعات ایران بزرگ ــ این تمدن بدلیل دوری و کوهستانی و سختی راه ها، نمای دیگری از تمدن و فرهنگ را شکل داد، حفظ فرصتها، شکار، تحمل سختی و زندگی در هر شرایطی، از این خوی در تاریخ و امروز در جنگها و کارهای مشکل بهره می برند. کم جمعیت بودن روستاها و عدم وابستگی به شهر و دوری ها، پادمان فکری برای حکومت شکل نگرفت. طرح پذیرش اقوام دیگر در کوهستان مشکل بود، بدین جهت در طول تاریخ مردم کوهستان های ایران ثابت تر بودند.
تمدن ایلات و عشایر در ایران بزرگ ــ بعلت وسعت خاک و تنوع آب و هوایی تمدن مهم ایلات و عشایر کوچ نشین از ابتدای تاریخ در ایران شکل منحصر بفرد گرفت که کاملاً با ایلات دیگر نقاط جهان متفاوت است. در این تمدن فرهنگ شکوفایی ظاهر شد که در اثر گذاری همانند فرهنگ های دیگر ایران بزرگ بود، در این فرهنگ رنگ آمیزی و تنوع طلبی و آزادگی و عدم وابستگی به جایی و سرعت کاملاً مشهود است. امروز یادگارهای زیادی از این فرهنگ در خانه های ایرانیان دیده می شود، ولی از ابتدای قرن 20 این تمدن در ظاهر خود کمرنگ شده ولی در باطن مردم ایران همچنان قوی است.
تمدن های ایران بزرگ در ارتباط همیشگی ــ با یکدیگر بودند و حاصل چندین نگرش در تمام موضوعات را براحتی تبادل می کردند، فرهنگها و صنعتها و دانشها رد و بدل می شدند و در نهایت زندگی آنها بخوبی جریان داشت. دو جاده معرف ابریشم و ادویه همیشه از کاروانها پر بود، مهمترین شهر تلاقی این دو جاده ری بود که محل اجتماع ناراضی ها بود، در اینجا دانش و فلسفه های جدید شکل می گرفت و گسترش می یافت. بدین ترتیب چند تمدن و فرهنگ جهان در یک جغرافیا بنام ایران بزرگ جمع گردید و در نهایت تمدن ایرانی را بوجود آوردند.
کشور ایران کنونی
از دیر باز مفهوم واژهٔ ایران عبارت از مجموع نواحی فلات ایران یعنی پارس (ایران کنونی) و افغانستان و بلوچستان و ترکستان غربی، بوده است. ایران بزرگ شامل همهٔ سرزمین های است، که آنجا در دوران تاریخی به زبان های ایرانی سخن گفته می شد، و فرهنگ ایرانی پیروزمند و مسلط بوده و تا به امروز باقی است. کشور ایران کنونی، در شرق با افغانستان و پاکستان؛ در شمال شرقی با ترکمنستان، در بخش میانی شمال با دریای خزر، در شمال غربی با جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ در غرب با ترکیه و عراق؛ و سرانجام در جنوب با آب های خلیج فارس و دریای عمان همسایه است. فلات ایران مشتمل است بر افغانستان و ایران که جزو ایران بزرگ به شمار میروند. بنابر این، ایران بزرگ، هرگز یک قلمرو سیاسی نبوده، بلکه حوزهٔ فرهنگ، تمدن و زبان قوم آریایی است، چه آنانی که در ایران کنونی می زیستند و چه کسانی که در افغانستان یا فرارود (ماوراءالنهر) و یا شمال غرب هندوستان. زیرا، ایران بزرگ، بیشتر از آن که نتیجهٔ کارنامهٔ شاهان شمشیر کش باشد، میراث ادباء، دانشمندان و شعرا، در یک کلمه فرهنگیان بوده است.
از دید طبیعی ایران از شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از خاور به کوههای هندوکش و کوههای باختری دره سند، از باختر به دامنه های باختری کوههای زاگرس و حوضه آب ریز اروند رود و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود است. بیش از نیمی از ایران کویری و نیمه کویری است. حدود یک سوم ایران نیز کوهستانی است و بخش کوچکی از ایران که شامل جلگهٔ جنوب دریای خزر و جلگهٔ خوزستان می باشد، نیز از جلگه های حاصلخیز تشکیل شدهاست. بلندترین کوه های ایران نیز قله دماوند (۵۶۷۱ متر) می باشد. از دید جغرافیایی، غربی ترین شهر ایران کلیسا کندی؛ شرقی ترین شهر جالق؛ شمالی ترین شهر پارس آباد؛ و جنوب یترین شهر چابهار است.
طبق قانون تقسیمات کشوری مصوب ۱۲۸۶ شمسی ایران به ۴ ایالت آذربایجان، خراسان، فارس، و کرمان و بلوچستان تقسیم شد، و هر ایالت به چند ولایت حاکمنشین و هر ولایت به چند نایب الحکومه نشین تقسیم شد. این تقسیمات تا سال ۱۳۱۶ با دگرگونیهای کوچکی به همین گونه ماند. در سال ۱۳۱۶ خورشیدی با تصویب قانون جدید تقسیمات کشوری، ایران به ۱۰ استان و ۴۹ شهرستان تقسیم شد. به مرور زمان با ایجاد استان های جدید، تعداد استان های ایران افزایش یافت. برای مدتهای مدیدی پس از پیروزی انقلاب انسانی 57، ایران همچنان دارای ۲۴ استان بود. در سال ۱۳۷۲ استان اردبیل از استان آذربایجان شرقی جدا شد. همچنین استان قم در سال ۱۳۷۴ از استان تهران جدا شد و استان قزوین در سال ۱۳۷۳ از استان زنجان جدا و به استان تهران پیوست و در سال ۱۳۷۶ به استان قزوین مبدل شد. در سال ۱۳۸۳، استان خراسان به سه استان: خراسان جنوبی، خراسان شمالی و خراسان رضوی تقسیم شد. به این ترتیب اکنون ایران از ۳۰ استان تشکیل شدهاست.
ایران از لحاظ آب و هوایی یکی از منحصر به فرد ترین کشورها می باشد، اختلاف دمای هوا در زمستان میان گرم ترین و سرد ترین نقطه گاهی به بیش از ۵۰ درجهٔ سانتی گراد میرسد. به طور کلی ایران در منطقهای قرار گرفته است که از دید بارندگی در سطح نیمه خشک و خشک قرار میگیرد، به جغرافیای ایران مراجعه شود. آب و هوای ایران متأثر از چندین سامانه می باشد، سامانه پر فشار سیبریایی که با ریزش به عرض های جنوبی در نوار شمالی بارش باران و برف و کاهش دما و در سایر نقاط فقط کاهش دما را به همراه دارد. سامانه باران زای مدیترانه ای که از سمت غرب وارد ایران می شود، و موجب ریزش باران یا برف در بسیاری از نقاط غربی و میانی و شرق ایران میشود. سیستم کم فشار جنوبی که در نوار جنوب و جنوب غرب موجب رگبار باران میشود.
میزان بارندگی در ایران بسیار متغیر است، در شمال به بیش از ۲۱۱۳ میلیمتر، در رشت، ۱۳۸۳ میلیمتر نیز می رسد. در نواحی کویری بارش عمدتاً بسیار کم و در حدود ۱۵ میلیمتر است. بارش نواحی شمال غرب و غرب، دامنه های جنوبی البرز و شمال شرق تا حدودی قابل توجه تقریباً ۵۰۰ میلیمتر می باشد. در سایر نقاط میزان بارش از ۲۰۰ میلیمتر بیشتر نمیشود، به جغرافیای ایران مراجعه شود. اختلاف دمای هوا ایران در نقاط مختلف زیاد است، در حالی که فصل زمستان دمای شهرکرد در شب به ۳۰- درجه هم میرسد، مردم اهواز هوای تابستانی 25 درجه را تجربه می کنند. هوای سواحل شمالی در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل می باشد، نواحی شمال غرب و غرب تابستان های معتدل و زمستان های سرد و نواحی جنوبی تابستان هایی شدیداً گرم و زمستان هایی معتدل دارند.
تاریخ ایران
پیشینهٔ تاریخی تمدن در ایران به تمدن هایی در عیلام، شهر سوخته، جیرفت و... میرسد که در تاریخ نیک نوشته ام، ولی شروع تاریخ سیاسی آن از آغاز حکومت پادشاهی ایران در زمان ماد است. شاهنشاهی ایلام و ماد، نخسین شاهنشاهی ایران بوده است، و لذا به عنوان شروع تاریخ شاهنشاهی ایران در نظر گرفته می شود،
ایران امروزه از اقوام یا ملیت های زیادی تشکیل شده است. در معنی واقعی قوم یا ملت برای ملت قاره کهن به یک معنی می باشد، برای اطلاعات بیشتر به پست های فصلی وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران مراجعه شود. از جمله: آذری، کرد، ترک، لر، بختیاری، بلوچ، مازنی، گیلک، قشقایی، عرب، لک، تالشی، ترکمن، خلج، آشوری، کلدانی، مندایی، تات، گرجی، سیستانی، ارمنی، و یهودی تشکیل شده است.
در ایران حدود ۲۰ زبان و 200 لهجه زبانی رواج دارد، بزرگ ترین گروه های زبانی ایران را فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی، ترکمنی، گیلکی، مازندرانی، خلجی، تالشی، لری، بختیاری، عربی، بلوچی، لکی، دیلمی، تاتی، ارمنی، آشوری، مندایی، گرجی، عبری، کلدانی و غیره تشکیل میدهند. زبان رسمی و اداری ایران زبان فارسی است، که یکی از زبان های شاخه هند و اروپایی می باشد. براساس اصل پانزدهم قانون اساسی ایران کتاب های درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
در پانصد سال گذشته، به ویژه پس از تشکیل دولت صفویان همواره تشیع آیین رسمی ایران بوده است و اکنون از جمعیت ایران، ۸۹٪ شیعه، ۹٪ سنی و ۲٪ در مجموع، مسیحی، زرتشتی، یهودی، بهائی و پیروان سایر ادیان هستند. در اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی دین رسمی ایران شده است، و سایر مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به آنها تصریح شده، شامل مذاهب چهار گانه اهل سنت (حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی) و شیعیان زیدی (چهار امامی) نیز قانونی و دارای احترام کامل می باشند. همچنین در اصل ۱۳ آن قانون اساسی، ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و میتوانند در حدود قانون بر اساس دین خود عمل نمایند. همچنین آیین های دیگر در برخی دوره ها رواج یافته اند مانند دین مزدک، مانی و مسیحیت پیش از اسلام.
سلسله دودمان های پیش از اسلام
* ایلام، (بیش از ۳۲۰۰ سال پ. م. - ۵۳۹ پ.م.).
* ماد، (آغاز قرن هشتم پ. م. - ۵۵۰ پ. م.) نخستین پادشاهی آریاییها در ایران؛ بنیانگذار دیاکو، پادشاه نامدار هووخشتره.
* هخامنشیان، (۵۵۹ پ. م. - ۳۳۰ پ. م.) بنیانگذار کورش بزرگ، پادشاهان نامدار داریوش یکم و خشایارشا.
* اشکانیان، ( 330 پ. م. - ۲۲۴ م.) بنیانگذار اشک یکم، شهریاران بزرگ مهرداد یکم و ارد یکم.
* ساسانیان، (۲۲۴ م. - ۶۵۲ م.) بنیانگذار اردشیر بابکان، شهریاران بزرگ شاپور یکم، شاپور دوم و انوشیروان.
* طاهریان، (۲۰۶ - ۲۵۹ ه. ق.) بنیانگذار طاهر بن حسین ذوالیمینین.
* صفاریان، (۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق.) بنیانگذار یعقوب بن لیث صفاری.
* سامانیان، (۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق.) بنیانگذار اسماعیل سامانی.
* زیاریان، (۳۱۵ - ۴۶۲ ه.ق.) بنیانگذار مرداویج پسر زیار ؛ شهریار نامدار قابوس بن وشمگیر.
* بوییان، (۳۲۰ - ۴۴۰ ه.ق.) بنیانگذار عمادالدوله علی ؛ شهریار بزرگ عضدالدوله.
* غزنویان، (۳۸۸ - ۵۵۵ ه.ق.) بنیانگذار سلطان محمود غزنوی.
* سلجوقیان، (۴۲۹ - ۵۱۱ ه.ق.) بنیانگذار طغرل بیک ؛ شهریاران بزرگ ملکشاه و سلطان سنجر.
* خوارزمشاهیان، (۴۷۰ - ۶۱۷ ه.ق.) بنیانگذار انوشتکین غرجه ؛ شهریار نامدار سلطان محمد.
* دوران طوایف ایرانی که به دروغ نوشته اند ایلخانان مغول (۶۵۴ - ۷۳۶ ه.ق.).
* دوره پیش از صفویه که به دروغ نوشته اند تیموریان (۷۷۱ - ۹۰۳ ه.ق.).
* صفویان، (۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه.ق.) بنیانگذار شاه اسماعیل یکم، شهریار بزرگ شاه عباس یکم.
* افشاریان، (۱۱۴۸ - ۱۲۱۰ ه.ق.) بنیانگذار نادرشاه.
* زندیان، (۱۱۶۳ - ۱۲۰۹ ه.ق.) بنیانگذار کریمخان زند.
* قاجار، (۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه.ق.) بنیانگذار آقامحمدخان، شهریار نامی ناصرالدین شاه.
* پهلوی (۱۳۴۵ ه.ق./ ۱۳۰۴ ه.خ. - ۱۳۵۷ ه.خ.) بنیانگذار رضا شاه.
* نظام جمهوری اسلامی (۱۳۵۷ ه.خ. - تاکنون) بنیانگذار امام خمینی.
عکس منظره ای از چلاسر و جل دو روستای زیبای ایران، عکس شماره 3340.
عراق یا ایران کوهستان
عراق = ار راق = ار + راق یا راک = کوه و کوهستان، در جمع می شود ایران کوهستان، و هیچ ربطی به اور ندارد، زیرا هم آوای آن متفاوت است، و هم جغرافیای عراق یا اراک چیز دیگری می گوید.
ار = ایر = ایران، ار مانند: اربیل، اردستان، اردبیل، اردکان و.... ا = بالا و بلندی + ر = رابرند و دارند. ریشه یابی واژه ها در زبان و حروف الفبای تمدن کهن جی نهفته است، هم اکنون علاقمندان زیادی مشغول کشف و ریشه یابی هستند، امید است بزودی این علم کامل شود.
ــ تا قبل از قرن 20 به نیمه غربی کشور ایران، و نیمه شرقی کشور عراق، اراق می گفتند، که شامل اراق عجم و اراق عرب بود، یعنی مناطق مرتفع دو کشور، یک سرزمین در جغرافیای تاریخی ایران بود..
ر = رابرند و دارند، ا = بلند و راست، ک = کوه و کوهستان، جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهر ها و روستا های ایران و حروف الفبای جی بروید. سرخ پوستان آمریکایی، که اولین مهاجران تمدن کهن جی می باشند، به کوهستان، راک یا راق می گویند، مانند کوه های راکی در آمریکای شمالی.
ولسوالی راغستان ــ راغستان یکی از ولسوالی های ولایت کوهستانی بدخشان در شمال خاوری افغانستان است. این ولسوالی در سال ۲۰۰۵ میلادی از ولسوالی «راغ» تشکیل شد. دیگر ولسوالی های تشکیل شده از ولسوالی راغ عبارتند از کوهستان و یاوان. ولسوالی به نام راغ دیگر وجود ندارد. ویکیپدیا.
عکس بالا کوه های راغی در ولایت بدخشان کشور افغانستان، پائین کوه های راکی در کشور آمریکا، عکس شماره 6298.
جالب: در جایی من نوشته ام، عجم = اجم = فرزند جم، عرب = ارب = فرزند رب، شاید پرسیده شود دراینجا به عنوان فرزند و زاده نام برده شده، و در جای دیگر به معنی بلند و راست، مانند نوشته بالا و یا قبلی در دار، ا همان راست و بلندی است، که از آن فرزند بوجود می آید، در دوران کهن این "راست بلند"، دارای معنی معنوی بود، نه تحقیری و بد.
عکس سنگ قبر های ایستاده در گورستان خالد نبی، عکس شماره 4220.
ار = ا = راست و بلند + ر = وابسته به آن یا پی برنده از آن. در فیلم مستندی از قبایل بدوی "پاپوا گینه نو" در شرق کشور اندونزی شنیدم، که بومیان آنجا به آلت مردانه ا می گویند، و دیدم آنرا با وسیله های گیاهی بلندتر می پوشانند، جهت اطلاع در جستجوها بنویسید New Guinea Kombai. یا جهت دیدن عکس های آن در اینجا یا در اینجا کلیک کنید.
اران است نه آران
در بسیاری از جاها می بینم که می گویند جمهوری آذربایجان، همان آران است، و می نویسند آران یا اران غیر ایرانی بوده اند. درصورتیکه اشتباه است، ار = ایر = اول نام دیار های ایرانی مانند: اردستان، اردکان، اربیل، اردبیل و غیره، که ار و ایر همان مردم ار یا ایر هستند + ران و یا ان، می شود جایگاه مردم ایر یا ار، و اینها همان نام گذاری آریایی های دوره های بعد هستند، و در اصل بعد از گرم شدن زمین در هزاره اول خورشیدی ایرانی، مردم ارتا یا ار + تا، تا یعنی مکعب یا جایگاه + ار یعنی جایگاه مردم ار، که همان مردم تمدن کهن جی است، از مناطق حدود خلیج فارس شروع به مهاجرت به نقاط دیگر کردند. در آن زمان دریاچه بزرگ مرکزی ایران، شامل دریاچه های بهم پیوسته ارومیه و قم تا ارتفاع 1350 متری زیر آب حاصل از آب شدن یخ های دوران یخبندان کوچک قرار داشت. به همین جهت بسیاری از این مهاجرتها به بخش های شمالی جغرافیایی کنونی ایران، توسط قایق انجام می پذیرفت، و در این مسافرت ها داستان های زیادی نقل شد، از آبهای خروشان و یا دریا هایی که در میان کوه های پیچیده شده بود. بسیاری از این ها بصورت داستان های یونانی تکرار شد، زیرا بخشی از این مهاجران مردامان یهمنی بودند، یهمن = یومن = یمنو = یونی آن = یونان = چهار چارک کامل شده خلیج فارس، برابر با منطقه بصره و کویت و آبادان.
ارها در این مهاجرت هر کجا رفتند اسکله هایی در کناره این دریاچه بزرگ بنا کردند، که کررگ یا کرج یا کلج، بنا به تغییر گویش ها نامیدند، کر= کرانه + رج همان رگ است، که در اسکله ها قایق ها در آن قرار می گیرند. اکنون اینگونه شهر ها با همین نامها در ارتفاع 1350 متری اطراف آن دریاچه بزرگ کهن قرار دارند، این مردم نام خود را به آن سرزمین ها گذاشتند، و شد نام هایی با پیشوند ار یا ایر. سپس از هزاره دوم خورشیدی ایرانی، از دل این ملت، قومها و مردمان دیگر با گویش های دیگر پدید آمدند، که در شاهنامه فردوسی از 30 گونه زبان و خط نام برده شده است.
مردم مهاجر ار در نقاط جدید با مردم ناشناخته دیگری، که بازمانده دوره قبل، یعنی مهاجران تمدن کهن آتلانتیس بودند، برخورد کردند، این مردم آثاری چون گوبکلی تپه را بیادگار گذاشته بودند، و بر اثر سرما مدت 5 هزار سال در مقاومت برابر طبیعت، و بصورت پراکنده باقی بودند. در این باره به لینکها مراجعه نمایید، فقط خواهش می کنم، تاریخ را با دید کوچک، صرفاٌ تاریخ های نوشته شده قرن های گذشته نبینید و ندانید.
این نوشته برای آنهایی است، که می گویند اران غیر ایرانی است، و با این گفته براحتی قفقاز را از تاریخ ایران جدا می کنند. ممکن است بر اثر توطئه های مختلف، در پانصد سال پیش قاره کهن به دو کشور ایران و عثمانی تقسیم شد، و تا به امروز این دو کشور به بیش از 30 کشور رسیده است، و بنا به همین ریتم ادامه پیدا خواهد کرد. ولی تاریخ و واقعیت های تاریخی همچنان باقی خواهند بود، ما نباید اجازه دهیم دروغ های و داستان ها جای تاریخ را بگیرند.
عکس تخریب آثار تاریخی تیموری در بخارا و سمرقند به بهانه بازسازی، اینگونه تخریبها و یا غارت ها، بشدت در تمام قاره کهن بوسیله عوامل مشکوک ضد تاریخ این قاره ادامه دارد، و جوانان باهوش تاریخی و باستانی ایران، حتی یک بیانیه در وب هایشان در این موارد نمی دهند، و اغفال ترفند های استعماری شده، و بجای همدلی و حرکت بسوی تکامل تاریخ تمدن، یکدیگر را به چالش و جر و بحث کشانده اند. عکس شماره 4107.
کلیک کنید: تاریخ جمعیت در ایران
سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: